آدونیس، شاعر سوری، در گفتوگو با روزنامه الرأی چاپ کویت، علاوه بر ارائه نظری جامعتر درباره اعتراضها در جهان عرب، از بشار اسد خواست که از قدرت کنارهگیری کند.
«من تا به حال درباره جنبشهای جدید جهان عرب سکوت کرده بودم، چون در این جنبشها نمیدیدم حرفی از جدایی دین از سیاست، یا احقاق حقوق کامل زنان گفته شود. به نظر میرسد انقلابیون هم سرگرم یک بازی سیاسی هستند و هدفشان نه برپایی یک جامعه مدنی، بلکه به دست آوردن حکومت و سلطه است.»
پس از گذشت چند ماه از بالاگرفتن اعتراضها در کشورهای عربی و سرکوبها و مشخصا کشتار مردم سوریه توسط دیکتاتور این کشور، علی احمد سعید إسبر، معروف به آدونیس، در برابر اعتراض منتقدانش که میگفتند بزرگترین و جهانیترین شاعر زنده جهان عرب باید در برابر این تحولات از خود واکنشی نشان دهد، سکوت خود را شکست.
اما شکست این سکوت برای انقلابیها و هواداران جنبشهای عربی چندان خوشایند نیست، زیرا آدونیس نه تنها به تجمید و ستایش از این جنبشها نپرداخته، بلکه تیغ تیز نقد را روانه آنان کرده است.
نامه «تاریخی» به بشار اسد
داستان از اینجا شروع شد که آدونیس - که خود سوری است و روزگاری هم به جرم فعالیت سیاسی زندانی بوده – در ماه ژوئیه نامهای سرگشاده را خطاب به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در روزنامه السفیر لبنان منتشر کرد.
آدونیس در این نامه نوشت: «هیچ عقل و واقعیتی تایید نمیکند که بلافاصله پس از سرنگونی نظام در سوریه دموکراسی در کشور حکمفرما شود ولی جناب رئیسجمهور هیچ عقل و واقعیتی نیز تایید نمیکند که نظام با خشونت امنیتی بتواند به بقای خود ادامه دهد.»
نامه آدونیس این ادیب مشهور جهان عرب که هر سال از او به عنوان نامزد احتمالی جایزه ادبی نوبل نام میبرند، بر دو موضوع و ستون «آزادی» و «حقوق بشر» بنا نهاده شده بود. آدونیس با اشاره به سایه سنگین پیوستگی دین و سیاست در سوریه، میگوید که حزب بعث هم در تجربه تاریخی خود اختلاط دین و سیاست را تغییر نداد و برعکس بر استفاده از ابزار و روشهای دیگر برای ترکیب بیشتر این دو تاکید کرد.
بعد از انتشار نامه آدونیس به بشار اسد که بازتاب وسیعی در رسانههای عربی خاورمیانه داشت، روزنامه السفیر نوشت که احتمالا به زودی بشار اسد با آدونیس دیدار خواهد کرد، اما این دیدار اتفاق نیفتاد. همچنین یادداشتنویس این روزنامه نوشت که نامه سرگشاده آدونیس مثل دیگر ابداعات و نوآوریهای ادبیاش در تاریخ ثبت خواهد شد.
تغییر لحن و درخواست استعفای بشار اسد
اما جمعه گذشته، نزدیک دو ماه پس از انتشار نامه سرگشاده آدونیس، روزنامه الرأی چاپ کویت، گفتوگویی را با آدونیس منتشر کرد که لحن نسبتا تندی در مقایسه با آن نامه داشت. او در این گفتوگو علاوه بر بسط نظرش درباره بهار جهان عرب، از بشار اسد خواست که از قدرت کنارهگیری کند.
آدونیس در این گفتوگو جبهههای درگیر در جهان عرب را به دو بخش تقسیم کرد: یک طرف زیادهخواهان یا همان انقلابیون که یا همه چیز را میخواهند یا هیچ چیز، و طرف مقابل حکومتهای رادیکال که همه چیز را به تباهی میکشند.
نویسنده کتاب چهار جلدی و معروف «ثابت و متحول» در این گفتوگو گفت که «انقلاب معنی عمیقتری دارد و تنها شامل سقوط نظام نمیشود.» او از معترضان سوری میخواهد که توضیح دهند مقصودشان از انقلاب چیست و نظرشان را درباره جامعه مدنی، کثرتگرایی، دموکراسی و جدایی دین از سیاست بگویند.
آدونیس که در نامه سرگشادهاش نتیجه گرفته بود که جهان عرب دموکراسی را در تاریخ قدیم خود و نه در دوران جدید نمیشناسد، در گفتوگوی خود با «الرای» گفت که دموکراسی بر اهمیت «فرد» تاکید دارد، اما در اسلام بر «امت» تأکید شده است و فرد وجود ندارد مگر به عنوان عضوی از این امت، به همین دلیل دموکراسی در تفکر اسلامی اهمیت زیادی ندارد و به هیچ وجه دموکراسی در جهان عربی-اسلامی امکان رشد و شکلگیری ندارد.
استفاده از دین در سیاست، اوج خشونت است
آدونیس میگوید: استفاده از دین در سیاست، نشاندهنده اوج خشونت است و این خشونت فقط برای غیرمسلمانان نیست، بلکه مسلمانان بیشترین خشونت را علیه خود مسلمانان به کار میگیرند.
با این حال آدونیس تأکید میکند که با ایمان فردی مخالف نیست، بلکه انتقاد او به مذهب به عنوان یک نهاد دینی است که همه روابط انسانی را مثل ازدواج و خانواده تحت نظر دارد.
آدونیس میگوید: تفکر افلاطون و ارسطو در ذهن مسلمانان و در فلسفه آنان پایه عقلی ایجاد کرد و این دو نقش زیادی در تفکر و فلسفه اسلامی داشتند، اما امروز به دلیل خوانش سیاسی مذهب و تسلط قرائت ایدئولوژیک از مذهب، اوضاع فرق میکند. امروز همه انقلابها در میان اعراب مسلمان، بر اساس ایدئولوژی استوار است.
حزب بعث، نشاندهنده بحران احزاب در جهان عرب
به زعم آدونیس آنچه مسبب شکست احزاب در جهان عرب است، بنیانگذاری احزاب بر اساس ایدئولوژی دینی و یا اگر ملی هستند (مثل حزب جمال عبدالناصر) و یا لائیک (مثل حزب بعث) عمل کردن آنان به روش دینی است. آدونیس میگوید حزب بعث نشاندهنده بحران احزاب و شکست آن در تمامی سطوح بود. و دلیل این شکست این است که جدایی کامل دین از سیاست انجام نگرفت و این خطایی مرگبار است.
آدونیس درباره حضور جوانان در رهبری جنبشهای امروز کشورهای عرب میگوید: «با وجود ایمان من به جوانان و اعتقاد به اینکه آینده از آن آنهاست، اما جوانان معترض سوری تاکنون ثابت نکردهاند که جنبههای دیگر حرکت انقلابی را میشناسند. در انقلابهای عربی، نظامهای عربی سقوط نکردهاند، بلکه فقط سران نظام سقوط کردهاند و پایههای نظام باقی مانده است.»
وی میافزاید: «جوانان معترض، امروز برنده قسمت اول انقلاب هستند، اما آنها از جنبه دیگر یک انقلاب واقعی بیاطلاع هستند، این جنبه همان «آزادی فرد از جامعه دینی» است، جامعهای که بر اساس دین نباشد و دین فقط جزو آزادیهای شخصی و حقوق انسانی قرار بگیرد.»
آدونیس سپس به خشونتهایی که در مصر علیه قبطیها صورت میگیرد اشاره میکند و میگوید که انقلابیون هم بر این خشونت تأکید میکنند. «در سوریه هم نسبت به مسیحیان اجحاف میشود. فقدان کامل طرح حقوق زنان در جنبشهای اعتراضی کشورهای عربی وجود دارد. همه اینها نشانههایی از عدم شفافیت در آن چیزی است که در سوریه و دیگر کشورهای عربی حرکت انقلابی نامیده میشود و همچنان ادامه دارد.»
لزوم تأسیس یک اپوزیسیون واقعی
به اعتقاد آدونیس، اپوزیسیون اصلی در دمشق همان گروهی هستند که به رهبری میشل کیلو و فایز ساره (از رهبران مخالفان در سوریه) فعالیت میکنند، اما مسیحیان به دیلیل تهدید و ارعاب پراکنده هستند و جایی در نیروهای اپوزیسیون ندارند.
این شاعر سوری همچنین معتقد است که نیروهای مخالف در سوریه فاقد برنامه و اهداف خاصی هستند و موضع مشخصی مثلا درباره اقتصاد و پیشرفت علمی کشور ندارند. همچنین نیروهای اپوزیسیون فاقد تعریف مشترک حتی در مسائل اساسی مثل خیانت حزب بعث یا مساله زنان، یا جدایی دین از سیاست است.
آدونیس میگوید: «رفتارهای نژادپرستانه در سوریه وجود دارد که اپوزیسیون هم به آن توجهی ندارد. مثلن چرا یک کرد یا آشوری نمیتواند رئیس جمهور شود؟ اپوزیسیون تنها به ساقط کردن نظام اکتفا میکند، اما به مسائلی که به آن اشاره کردم هیچ توجه و عنایتی ندارد.»
اصلاح دینی امکانپذیر نیست
آدونیس مخالف اصلاح دینی است و میگوید باز شدن فضا از نظر اقتصادی در برخی از کشورهای عربی را نباید با روی دادن اصلاح دینی در آن کشورها اشتباه گرفت. از نظر او چطور میشود مفهوم نبوت را اصلاح کرد؟ یا چطور میشود قرآن را اصلاح کنیم؟
آدونیس نسبت به ظواهر مدرنیسم در دوبی بدبین است و معتقد است که کشورهای عربی از دنیای غرب فقط امکانات رفاهیشان را گرفتهاند و به لحاظ دینی و فکری در گذشته ماندهاند.
آدونیس در پایان گفتوگویش تأکید میکند که قرائت جدید از قرآن، تا زمانی که فراگیری این قرائت از گروهی اندک به اکثریت مردم نینجامد وجود ندارد. و وقتی قرائت اکثریت مردم از قرآن، همان قرائتی است که در چنبره موسسات رسمی دین نظیر الازهر است، این قرائت لاجرم غیراصلاحی است.