نسخه آرشیو شده

سرطان پستان از قرون باستان تا امروز
درمان سرطان پستان
از میان متن

  • با وجود اینکه سرطان پستان از دوران باستان شناخته شده بود اما تا اوایل نوزدهم پیشرفت چشم گیری برای افزایش طول عمر مبتلایان به این بیماری صورت نگرفت
بابک ذوالنور/ دانشجوی پزشکی
شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۴ | کد خبر: 66482

با توجه به استقبال خوانندگان مردمک از مقاله «سرطان پستان را بهتر بشناسیم»، و در جهت آگاهی‌رسانی بیشتر در خصوص این بیماری، بابک ذوالنور، دانشجوی پزشکی در نیویورک، نگاهی دارد به سیر تاریخی شناخت و درمان سرطان پستان.

اولین اشاره‌های تخصصی به سرطان پستان به ۱۶۰۰ سال قبل از تولد مسیح در مصر باستان برمی گردد. بر روی هشت پاپیروس مشاهداتی از تورم و غدد پستان ثبت شده است که پزشکان امروز آن‌ها را اولین نمونه‌های سرطان پستان می‌دانند.

سرطان پستان یکی از معدود سرطان‌های اندام داخلی بدن است که قابل لمس و در بسیاری از موارد قابل دیدن است.

سرطان پستان در قرون باستان به عنوان یک مرض بدون درمان تصور می‌شد. تا قرن شانزدهم میلادی درمان متداول سرطان پستان استفاده از داروهای گیاهی و محلول‌های آمیخته به سم‌هایی چون آرسنیک و شوکران بود.

پزشکان دلیل این بیماری را ناهماهنگی میان مایعات بدن به خصوص زیادی صفرای سیاه می‌دانستند. پزشکی سنتی در آن زمان به نظریهٔ خلط‌های چهارگانه باور داشت و منشا اکثر بیماری‌ها را ناهماهنگی میان چهار مایع بدن یعنی خون، آب، صفرای زرد و سیاه می‌دانست.

اما جامعه به سرطان پستان نگاه متفاوتی داشت. آن‌ها این بیماری را نوعی مجازات الهی می‌پنداشتند که بیمار را محکوم به مرگ می‌کند. حتی بقراط در یکی از کتاب‌های خود می‌نویسد زنانی که نوک پستان‌هایشان خون بیرون می‌زند دیوانه هستند.

تنها در ابتدای قرن هفدهم میلادی بود که پزشکان نظریه‌های متفاوتی را دربارهٔ سرطان پستان ارئه کردند. عده‌ای دلیل این سرطان را کمبود فعالیت جنسی می‌دانستند. عده‌ای بر این باور بودند که فعالیت بیش از اندازهٔ جنسی و هر نوع صدمهٔ فیزیکی دلایل اصلی سرطان هستند. حتی عده‌ای شیر مادر و هر نوع لباسی که به پستان فشار وارد می‌کند را دلایل سرطان پستان می‌دانستند.

جان رادمن، جراح اسکاتلندی قرن نوزده، دلیل اصلی سرطان پستان را ترس از سرطان می‌دانست و بر این باور بود که ترس و اضطراب از مادر به دختر منتقل می‌شود و به همین دلیل است که احتمال سرطان در بعضی از خانواده‌ها بیشتر است.

با وجود اینکه سرطان پستان از دوران باستان شناخته شده بود اما تا اوایل نوزدهم پیشرفت چشم گیری برای افزایش طول عمر مبتلایان به این بیماری صورت نگرفت. اکثر زنان قبل از آنکه به سن میانسالی برسند از بین می‌رفتند. اما پیشرفت علم و تکنولوژی باعث افزایش طول عمر انسان‌ها شد و در نتیجه تعداد زنانی که به سن می‌انسالی می‌رسند افزایش یافت. همین امر باعث شده که سرطان پستان متداول‌تر شود.

امروزه یکی از راههای درمان سرطان پستان جراحی و برداشتن تومور و غدد لنفاوی پستان است. در برخی از موارد تمامی پستان باید برداشته شود (ماسکتومی). اولین ماسکتومی ثبت شده در تاریخ اولین بار در قرن ششم میلادی توسط آتئوس، پزشک دربار ژوستینین اول، پادشاه روم شرقی انجام گرفت. آتئوس این جراحی را بر روی تئودورا همسر ژوستینین انجام داد.

تا قرن هفدهم کسی درک کاملی از ارتباط میان سرطان پستان و غدد لنفاوی نداشت تا اینکه ژان لویی پتی، جراح فرانسوی، و بنجامین بل، جراح اسکاتلندی، اولین کسانی بودند که توانستند غدد لنفاوی که مسیر اصلی پخش تومور پستان هستند را از پستان جدا کنند.

پیشرفت در جراحی و بیهوشی به ویلیام هالستد، جراح آمریکایی دانشگاه کلمبیا کمک می‌کند که دستاوردهای پتی و بل را وارد مرحلهٔ جدیدتری کند. او در سال ۱۸۸۲ شروع به انجام رادیکال ماسکتومی می‌کند، عملی که بعد‌ها به هالستد ماسکتومی شناخته شد. در این عمل او تمامی پستان را به همراه ماهیچه‌های پستان و غدد لنفاوی از بدن جدا می‌کند. قبل از هالستد تنها ده درصد مبتلایان به سرطان پستان می‌توانستند برای بیست سال به طول بقای خود اضافه کنند. بعد از هالستد این عدد به پنجاه درصد رسید.

در ۱۹۷۰ جراحی و ماسکتومی تنها در آمریکا شیوهٔ استاندارد مبارزه با سرطان پستان بود. در اروپا پزشکان شیمی درمانی و استفاده از دارو را به جراحی ترجیح می‌دادند.

یکی از دلایل این تفاوت در مبارزه با سرطان پستان این بود که کمپانی‌های بیمه در آمریکا حاضر به پرداخت مخارج ماسکتومی بودند. ماسکتومی هم اکنون به عنوان یکی از رایج‌ترین روش‌های درمان سرطان پستان در جهان است هرچند پزشکان سعی می‌کنند با استفاده از شیمی درمانی و پرتوافشانی تا آنجا که می‌توان گشترش تومور را کنترل کنند.

سرطان پستان در جامعه و فرهنگ

قبل از قرن بیستم، اکثر زنان با ترس و شرم به سرطان پستان نگاه می‌کردند. در جامعه کسی به طور باز درباره آن صحبت نمی‌کرد. اما با پیشرفت جراحی و موفقیت‌های حاصل از آن عده‌ای از زنان شروع به آگاهی رسانی دربارهٔ سرطان پستان کردند.

در دههٔ سی‌ام و چهلم قرن بیستم اولین کمپین‌های آگاهی رسانی، آموزش و پیشگیری سرطان پستان توسط جامعهٔ سرطان آمریکا شکل گرفت. در دههٔ هشتاد و نود، جنبش‌های آگاهی رسانی سرطان پستان از جنبش‌های بزرگ‌تر فمنیستی شکل گرفتند و به طور فراگیرتری به اطلاع رسانی دربارهٔ پیشگیری سرطان پستان پرداختند، سرطانی که به آسانی می‌توان آن را در مراحل ابتدایی کنترل کرد.

برای اولین بار در پاییز ۱۹۹۱ پس از پایان مسابقه دو و می‌دانی در نیویورک که برای آگاهی‌رسانی سرطان پستان انجام شده بود، بنیاد سوزان کومن به هریک از شرکت کنندگان روبان صورتی می‌دهد. پس از این کمپانی‌های مختلف و بنیاد‌های خیریه شروع به استفاده از روبان صورتی به عنوان سمبل آگاهی رسانی سرطان پستان می‌کنند. امروزه روبان صورتی سمبل و اکتبر ماه آگاهی رسانی و مبارزه با سرطان پستان است.

چهره‌های معروف مبتلا به سرطان پستان

در سال ۱۶۵۴ میلادی، رامبراند، نقاش معروف هلندی پرتره‌ای عریان از معشوقه‌اش بتدسا کشید. سه قرن بعد، یک پزشک ایتالیایی در موزه‌ای در آمستردام این نقاشی را می‌بیند. او متوجه برآمدگی در پستان چپ بتدسا می‌شود، که با ظرافت رامبراند آن را نقاشی کرده بود. او با دیدن نقاشی تشخیص می‌دهد که بتدسا مبتلا به سرطان پستان بوده است و پس از یک سری تحقیقات تاریخی در مقاله‌ای یافته‌اش را ثابت می‌کند. پس از آن افراد دیگر در نقاشی‌های روبنز و رافائل هم توانستند تصویر زنان عریانی که مبتلا به سرطان پستان بوده‌اند را تشخیص دهند.

از چهره‌های معروفی که به سرطان پستان مبتلا شده‌اند می‌توان از ماری واشینگتن (مادر جرج واشینگتن)، آن دیتریش (مادر لویی چهاردهم)، کلارا هیتلر (مادر آدولف هیتلر)، اینگرید برگمن (بازیگر سینما)، بریژت باردو (بازیگر سینما)، و اوریانا فالاچی (روزنامه نگار و نویسنده) نام برد. از چهره‌های معروف ایرانی هم می‌توان به آتوسا دختر کورش، همسر داریوش، و مادر خشایار شاه نام برد.

با وجود اینکه سرطان پستان یکی از قدیمیترین بیماری‌های شناخته شدهٔ علم پزشکی است، تنها در چند صدهٔ گذشته محققان و پزشکان علل بروز و راه‌های پیشگیری و درمان این بیماری را کشف کرده‌اند. امروز با پیشرفت علم ژنتیک و بیوتکنولوژی مرحلهٔ جدیدی در مقابله با سرطان پستان آغاز شده است، پیشرفتی که آن را مدیون پزشکان و محققان نسل‌های گذشته هستیم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی