نسخه آرشیو شده

«چادر آرت» و نقد زیبانشان دادن پدیده‌ها
بخشی از اثر شیرین نشاط
از میان متن

  • چادر را تنها روش پوشش زنان در ایران دانستن، یک تحریف تاریخی و در معنا فاصله بسیاری با استفاده برخی از آن دارا است و چنین انتقال نگرشی، خود نقدهای بسیاری را متوجه هنرمندی جهانی می‌کند.
شاپرک شمس
سه‌شنبه ۰۳ دی ۱۳۸۷ - ۱۰:۳۱ | کد خبر: 6663

این یادداشت براساس سخنان باربد گلشیری درباره «زیبا نشان دادن ظاهر پدیده‌ها» در جریان نمایش آثار شیرین نشاط در فستیوال باربیکن لندن نگاشته شد. هرچند این بحث از نگاه نگارنده بحثی بی‌سرانجام بود، اما پرداختن به آن می‌توانست در شناخت آثار شیرین نشاط و جریانی که به تقلید از وی در ایران آغاز شده است، موثر باشد.

در بخشی از برنامه «ایران، سخنی تازه» فستیوال باربیکن که به معرفی آثار ویدئویی و نمایش ایرانی می‌پرداخت، آثار هنرمندانی چون عباس کیارستمی، شیرین نشاط، باربد گلشیری، شهاب فتوحی، ماندانا مقدم، شهرام انتخابی، غزل، محمود بخشی، آویشن خبره زاده و میترا تبریزیان به نمایش گذاشته شد.

پس از نمایش آثار شیرین نشاط، جلسه پرسش و پاسخی با این هنرمند برگزار شد و در آن نگاه ایدئولوژیک او در برخورد با پدیده‌های ایدئولوژیک و نامتعارف ایرانی و زیبا نشان دادن پوسته‌ یا ظاهر چیزها از سوی باربد گلشیری، هنرمند صاحب اثر، در این فستیوال به نقد کشیده شد.

شیرین نشاط عکاس و فیلمساز ایرانی مقیم نیویورک که در سال 2000 جایزه شیر طلایی ونیز را به دست آورد، با خلق آثاری درباره موقعیت زنان ایرانی و اغلب با پوشش چادر به شهرت جهانی رسید.

باربد گلشیری، هنرمند جوان و فعال در عرصه بین‌المللی که خود با چهار ویدئو متمرکز بر ارتباط بین کلمه و تصویر در این فستیوال حضور داشت به طرح این مساله پرداخت که آثار نشاط در ایران به فرم جدیدی از اورینتالیزم قرن نوزدهم و به نام «چادر آرت» (اصطلاحی که شهاب فتوحی برای نخستین بار درباره این آثار به کار برد)، شهرت یافته است.

گلشیری معتقد است که شیرین نشاط پوسته یا ظاهر پدیده‌ها را مانند بسیاری از آثار تبلیغاتی و ایدئولوژیک، زیبا نشان می‌دهد؛ همان طور که فاشیزم جنگ را این گونه به تصویر می‌کشد.

گلشیری از نشاط به عنوان پیشتاز این گرایش هنری در ایران یاد می‌کند و ریشه چنین نگاهی را در سابقه بصری سی.ان.ان و پروپاگاندایی که از ایران نشان می‌دهد، می‌داند.

گلشیری در میزگرد فستیوال پاییز پاریس سال 2007 هم گفته بود: «کارهای شادی قدیریان، فرهاد مشیری و غزل و شیرین علی‌آبادی این پوسته را به گونه‌ای مستقیم‌تر و ایدئولوژیک‌تر بازتاب می‌دهند؛ از همین رو است که در آثار این هنرمندان، منحنی و پیچیدگی یا ندامت هنرمندانه وجود نداشته و پراکسیس هنر چندان اهمیتی ندارد. اینها، شاید بی آن که بدانند، در دوکسا سخن می‌گویند، پس در پیشوایی یا هژمونی است که تنفس می‌کنند. هنگامی که برای نقد پدیدارهای ایدئولوژیک از همان روند نشانه شناختی ایدئولوژیک استفاده می‌کنیم، امکانات ایدئولوژی را گسترده‌تر کرده‌ایم. حق با نیچه است: هر آن که با هیولاها در نبرد است، باید به هوش باشد که در طریق نبرد خود هیولایی نشود. هنگام که به مغاکا می‌نگری، مغاکا نیز به تو می‌نگرد.»

گلشیری در این سخنرانی که با عنوان «مغاکا» برگزار شد، با بیان این مطلب که اگزاتیسیزم همچون تحقیر عمل می‌کند، تاکید کرده بود که در این بحث صحبت از تحقیر خود در میان نیست چرا که هنرمندان همچون ذهن یا روح زیبا خود را از جامعه جدا کرده و آن را از بالا نظاره می‌کنند.

او می‌گوید: «در اگزاتیسیزم، اغیار همان پاره‌های بریده و جداشده‌اند که در فراگرد قاب گرفتن، از همان آغاز عصر تصویر جهان یا تصویر مدرن جهان قابشان گرفته‌اند. اینجا بنده به خاطر حقارتش است که از سوی خدایگان به رسمیت شناخته می‌شود و قلمروی اغیار توده‌ای غیرواقعی و پوسته‌ای بیش نیست.»

هرچند شیرین نشاط این دیدگاه را رد کرده و چنین نقدهایی را زاده اندیشه «ایرانی‌های خرده‌گیر» می‌داند، اما پرداختن به این بحث می‌توانست گرایش تعریف شده را که به واسطه بازار داغ آثار هنری ایرانی مقلدانی هم پیدا کرده، از جاده انحرافی بیرون کشد.

نشاط علاقه درونی و نگاه شخصی خود را در خلق آثارش عامل اصلی می‌داند، اما در سخنرانی خود در فستیوال باربیکن لندن چادر را در ایران یک واقعیت و آن را تنها روش پوشش زنان یا دست کم برای برخی معرفی می‌کند.

در حالی که چادر را تنها روش پوشش زنان در ایران دانستن، یک تحریف تاریخی و در معنا فاصله بسیاری با استفاده برخی از آن دارا است و چنین انتقال نگرشی، خود نقدهای بسیاری را متوجه هنرمندی جهانی می‌کند.

به نظر می‌رسد فروش آثار ایرانی با ارزش‌گذاری‌های متفاوت از گذشته، در سال‌های اخیر که دلایل سیاسی و اجتماعی بسیاری را نیز شامل می‌شود، نگاه کارشناسان و منتقدان را به این مقوله موشکافانه‌تر کرده و بنا بر تعریف حرکت هنرمند در یک ماتریس، نگاه شخصی محض خالق اثر به اثر نگاهی ساده‌انگارانه محسوب می‌شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

alireza

ميشه يه کمی با انصاف بود و گفت که چادر آرتی
که نشاط به هر دليلی راه انداخت به دست همونهايی
که لکه روش ميندازن به سر آکتورای هنريشان ميندازن.

alireza | ۲۶ فروردین ۱۳۸۸ - ۱۹:۲۱
رضوان

گزارش ارائه شده عالي بود.

رضوان | ۱۳ دی ۱۳۸۷ - ۱۷:۴۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی