چند روزی است که انتشار تصاویر برهنهای مربوط به دختری مصری به نام «علیا ماجده المهدی» باعث شده که نام این دختر در صدر اخبار مربوط به تحولات خاورمیانه قرار گیرد. دنا کراری، فعال حقوق مدنی، تحلیلی دارد بر این نوع استفاده از بدن برای رساندن پیام سیاسی.
علیای بیست ساله که دانشجوی رشته علوم ارتباطات دانشگاه آمریکاییها در قاهر است، علت انشار عکسهای برهنه خود در وبلاگش را دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سانسور دانسته است.
علیا در زیر عکس خود عکس برهنه یک مرد جوان مصری گیتار به دست را هم منتشر کرده است . در این صفحه همچنین تابلویی از آثار فادی موریس که دختر برهنهای را نقاشی کرده است و نیز عکس های زنان برهنه دیگر نیز منتشر شده است.
البته فضای انتخاباتی مصر و التهابات ناشی از آن، در گسترش اخبار و عکس العملها نسبت به این اقدام علیا، بیاثر نبود و گروههای مختلف اسلامی از بنیاد گرا تا لیبرال هرکدام به نحوی، با عکس العملهایی که در قبال این موضوع نشان دادهاند، راهبردهای خود در انتخابات آتی را نیز تبیین میکنند.
استفاده زنان از نمایش اندام برهنه خویش برای رسیدن به یک هدف خاص، امر تازهای نیست. در قرن یازدهم زنی به نام لیدی گودیوا در اروپا در اعتراض به اخذ مالیات از فقرا، به خواست شوهرش، برهنه سوار بر اسبی شد و گرد شهر میگشت. از دهه ۶۰ به بعد با پررنگ شدن گرایشهای فیمینیستی این روشهای اعتراضی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در سالهای اخیر هم گروهی از فیمینیستهای اوکراینی با برهنه کردن پستانهایشان به اعتراضهای سیاسی دست میزنند که نمونه آشنای حرکت آنان برای ما ایرانیان، اعتراض آنان به حکم اعدام سکینه محمدی بود. در این اعتراض این گروه به طور ناگهانی و با پستانهای برهنه. در مقابل سفیر ایران در اوکراین حاضر شدند، در حالیکه پلاکاردهایی در اعتراض به حکم اعدام خانم محمدی داشتند.
در سال ۲۰۰۲ عدهای از زنان در نیجریه شرکتهای نفتی غربی را تهدید کردند که در صورتی که از فرزندان و شوهرانشان در انجام کارهای شرکتها بهره نگیرند برهنه به خیابانها خواهند آمد. یا در نمونهای دیگر در سال ۲۰۰۳ حضور استرالیا در جنگ عراق باعث شد که تعدادی از زنان برهنه به خیابانها بیایند. حتی در هند نیز در سال ۲۰۰۴ که زنان در اعتراض به تجاوز از سوی برخی از افراد ارتشی، برهنه در معابر ظاهر شدند. البته اینگونه روشها در اعتراض به تضییع حقوق زنان، مورد توافق همه گرایشهای فیمینیستی نیست. عدهای معتقداند که نباید از اندام زنانه به عنوان ابزار استفاده کرد و این کار بازتولید همان فرهنگ استفاده از بدن زنان برای رسیدن به یک مقصد به خصوص است.
اما مصر، که علیا ماجده المهدی در آن زندگی میکند، کشوری اسلامی است و سابقه بیشتری نسبت به بقیه کشورهای اسلامی در تئوریزه کردن بنیادگرایی اسلامی و نیز دموکراسی اسلامی دارد. آموزههای اسلامی و تطبیق قوانین موضوعه با آیین اسلام، بحثی است که به طور عمیقی در مصر ریشه دارد. شاید هم به این دلیل است که واکنش به اقدام علیا گروههای معارض از بنیادگرا تا لیبرال را کنار هم قرار داده چرا که مسئله جریحه دارشدن احساسات دینی و اعتقادی است.
با اینکه این عمل «علیا» و انتشار این تصاویر، بر مبنای حقوق اسلامی مشمول حد و صدور حکم شلاق و حبس است، اما بعضی از گروههای سیاسی و مذهبی خواهان صدور حکم اعدام برای او شدهاند. آیا این خواسته نشان از تضاد بین نظر و عمل در فرایند آزادیخواهی از سوی کسانی که ادعای مبارزه با دیکتاتوری و استبداد در مصر را دارند، ندارد؟
آنقدر این تمایل به مجازات قوی است که حتی در شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک نیز صفحهای با این مضمون- اعدام برای علیا- باز شده است و افراد تمایل خود به اعدام علیا را در این صفحات به رخ هم میکشند، گویی که مسابقهای است که هرکه مجازات بیشتری را برای این زن جوان بطلبد، مسلمان بهتری است.
اغلب کسانی که در صفحات اینترنت خواهان مرگ علیا هستند (در هر ثانیه بین چهار تا پنج نفر از وبلاگی به نام «مذکرات ثائره» که متعلق به علیا هم هست، بازدید میکنند) مرد هستند. کسی به تصویر برهنه مرد گیتاریست در همان صفحه توجهی ندارد ولی همگی خواهان مرگ زن برهنهاند.
به طور تاریخی حوزههای اجتماعی و سیاسی ملک مردانه پنداشته میشوند که زنان در آن جایی ندارند، اما خودآگاهی زنان از این وضعیت و قصد مبارزه با این خطکشیهای جنسیتی، باعث اعتراض «مالکان فضای عمومی» شده است. اما محکمهای که قرار است زنانی مانند علیا در آن محاکمه شوند، نیز فضایی مردانه و زن ستیز است.
نظر به محدودیتها و خشونتهای عمیق و ریشه دار نسبت به زنان، بویژه در کشورهای اسلامی مانند مصر، که هم ناشی از کاستیهای فرهنگی و ضعف ساختارهای اجتماعی است و هم ریشه در آموزههای دینی دارد، این اقدام علیای جوان را میتوان اعتراضی به وضع موجود زنان در این کشورها دانست.
بعد از انقلاب مادر یکی از دوستان که شهرستانی هم بودند و هرګز چادر را از سر برنداشته بود . بر عکس مادرهای ما که اګر چادری بودند ګاه ګاهی هم با روسری میرفتند بیرون . میګفت من تا بحال با چادر احساس آزادی میکردم از وقتی که اجباری شده احساس زندانی بودن میکنم . و اګر اینها رفتند ( آخوندها ) لخت لخت میرم تو خیابان.
اول و آخر تعریف آزادی تجاوز نکردن و اجازه تجاوز ندادن به حریم روحی و جنسی دیګران و خود هست.
به نظر من که کار این دختر صرفا برای معروف شدن بوده و نه بیشتر.اگر هم حاضر شده برای معروفیت چنین کار خطرناکی انجام بده به دلیل سن و سال کمش بوده.آدمها معمولا تو این سن خیلی به عواقب عملشون فکر نمی کنند و درگیر هیجانات ناشی از اون کار میشن.من همه اش فکر می کنم در صورتی که این دختر بدهیکل بود یا یک زن مسن این کار رو کرده بود آیا مردم این همه به به و چه چه می کردند؟ آیا رکورد دیدن سایت یا کامنت گذاشتن رو می شکست؟! دو مرد ایرانی هم لخت شدند ، کک کسی گزید؟! به نظر من کار این دخترک یه جورایی بازتولید ارزشهای مردسالار بوده نه مخالفت با آن. ما هم بارها دیده ایم مردان زیادی از زنان زیبای جوان به هر دلیلی حمایت می کنند و برایشان یقه هم می درانند!
من کلا چنین کارهایی رو در کشورهایی مثل مصر و ایران اصلا تایید نمی کنم.این از من!
این کار دختر مصری یک کار انقلابی در یک جامعه انقلابی بود. یک تلنگر به کسانی که فراموش کردن هدف انقلابها گسترش آزادی ها و نه محدود کردن اوناست. شاید اگر جسارت چنین افرادی نباشه به مرور انقلاب آزادی خواهانه یک ملت به تصرف افراطیونی که دربیاد که حسرت همان آزادیهای اندک قبل از انقلاب رو به دل مردم بذارن. وقتی به امکانات به کار رفته برای اعتراض توسط این دختر نگاه می کنم بزرگی کارش بیشتر به چشمم میاد ؛ ...امکاناتی که همه دارن اما خلاقیت یا شهامت استفاده از اونو همه ندارن. شاید در یک نمونه از این اعتراضها نتایج دلخواه به دست نیاد اما در کنار هم گذاشتن چنین اقدامات جسورانه ای دستاوردهای اونا رو هم بهتر نشون بده ؛ همون کاری که خانم کراری کرده و به نمونه های دیگه و تأثیرات مثبتی که داشتن اشاره کرده که ما یک نمونه شو خوب یادمون هست (اعتراض به حکم سکینه محمدی) .
من فکر میکنم برای هر تغییری پیشتازان یک جامعه فداکاری کرده و اولین قدمها را به جلو میگذارند و این دختر دانشجو با آن که میداند که چه عواقب نامطلوبی برای شخص خودش میتواند به بار آید با آن همه اینقدر شجاعت دارد که به این وسیله به دیگرانی که کوتاه نظر و با تحقیر به مساله زن مینگرند شاید بتواند به مغزهای زنگ زده شان تکانی بدهد. شاید !!!!!! امیدورم که فداکاری این دختر جوان به نتیجه ایی که به دنبال آن است برسد.