نسخه آرشیو شده

منجی مسلمانِ یهودیان پاریس
از میان متن

  • متخصصان خلوص نژادی آلمان گفته اند که تحقیق درباره «تیره ایرانی» که به گفته کتاب آقای مختاری، ابداع آقای سرداری بوده، برای اطمینان حاصل کردن از اینکه پیروان موسی در ایران، یهودی بوده اند یا نه، امری ضروری است.
سه‌شنبه ۰۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۸:۵۷ | کد خبر: 67682

کتاب «در سایه شیر» نوشته فریبرز مختاری، داستان عبدالحسین سرداری دیپلمات ایرانی مقیم فرانسه در زمان جنگ جهانی دوم است که هزاران یهودی ایرانی را از دست نازی ها نجات داد.

عبدالحسین سرداری، دیپلمات ایرانی در پاریس، شیندلر مسلمانی بود که جان هزاران یهودی ایرانی را در پاریس در زمان جنگ جهانی دوم نجات داد.

عبدالحسین سرداری، دیپلمات ایرانی که در سال‌های دهه چهل میلادی در پاریس زندگی می‌کرد، به بیش از 2000 ایرانی یهودی کمک کرد که از پاریس بگریزند. اما این خدمت او به یهودیان، تا قبل از انتشار کتاب «در سایه شیر» (نوشته فریبرز مختاری) که اخیرا منتشر شده، ناشناخته مانده بوده است.

بر اساس این کتاب، آقای سرداری، همانند اسکار شیندلر، کارخانه داری که در زمان هولوکاست، جان هزار یهودی را با استخدام آنها در کارخانه هایش نجات داد، یک نجات‌بخش بود.

آقای سرداری، وکیلی کارآزموده و مرد متمولی بود که عاشق یک خواننده اپرای چینی بود و در دورانی که آدولف هیتلر، رسما ایرانِ بی طرف در جنگ جهانی دوم را ملت آریایی و از نظر نژادی متحد آلمانی‌ها می نامید، از قوانین نژادی نازی‌ها (به نفع یهودی های ایرانی) سوءاستفاده کرد.

یهودی‌های ایرانی مقیم پاریس در آن زمان تحت اذیت و آزار بودند و مجبور بودند که روبان زردی را بر سینه بچسبانند و مدارکی را که هویت نژادی شان را نشان دهد، با خود حمل کنند.

اما آقای سرداری با افزایش نفوذ و روابط خود با آلمانی‌ها و مقامات رسمی حکومت ویشی، توانست با استفاده از معافیت قانونی نژادی نازی ها، حداقل 2000 نفر یهودی ایرانی را به این بهانه که آنها خون یهودی اروپایی در رگ‌هایشان نیست، نجات دهد.

ادعای او این بود که علیرغم این واقعیت که برخی ایرانیان، با اینکه هزاران سال آموزه‌های موسی پیامبر را دنبال کردند،  هیچ وقت از نژاد یهود نبودند بلکه همیشه ایرانی و کلیمی بودند.  

کتاب فریبرز مختاری، همچنین شامل مدارک آرشیوی مربوط به مکاتبات مقامات رسمی نازی با کارشناسان مختلف برای اظهار نظر در مورد این ادعاست.

متخصصان خلوص نژادی آلمان گفته‌اند که تحقیق درباره «تیره ایرانی» که به گفته کتاب آقای مختاری، ابداع آقای سرداری بوده، برای اطمینان حاصل کردن از اینکه پیروان موسی در ایران، یهودی بوده اند یا نه، امری ضروری است.

برگ برنده دیگر آقای سرداری، نوع جدیدی از پاسپورت‌هایی بود که حکومت ایران در سال 1925 صادر کرد و اغلب ایرانی‌های مقیم اروپا فاقد آن بودند. اوراق هویت جدید، باعث شد که مسافرت آنها در اروپا ساده تر شود.

زمانی که روسیه و بریتانیا، در سپتامبر 1941 ایران رااشغال کردند، کار آقای سرداری خطرناک‌تر شد چرا که حکومت تهران بعد از امضاء عهدنامه با متفقین، به او دستور داد که هرچه زودتر به کشور بازگردد.

اما او بدون توجه به این درخواست، با استفاده از پولی که به عنوان ارثیه به او رسیده بود توانست دفتر حقوقی‌اش را بعد از خلع مصونیت سیاسی و حقوق ماهیانه‌اش، بچرخاند.

به نوشته آقای مختاری در کتاب «در سایه شیر»، طبق نامه آدولف آیشمن، از افسران ارشد نازی و مسئول امور یهودیان که در دسامبر 1942 منتشر شد، ادعای آقای سرداری، «یکی از حقه‌های معمول یهودیان و تلاش شان برای استتار» بود.

اما آقای سرداری در نهایت موفق شد در دورانی که ده‌ها هزار یهودی از فرانسه به اردوگاه‌های مرگ فرستاده می‌شدند، به خانواده‌های زیادی کمک کند که از پاریس فرار کنند.

الیان سنهی کهنیم، هفت ساله بود وقتی که با خانواده اش از فرانسه گریخت. آقای سرداری  مدارک سفر و پاسپورت های لازم را برای خروج آنها از اروپا گه در ظرف یک ماه انجام شد، فراهم کرد.

این زن 78 ساله که در کالیفرنیا زندگی می‌کند، به بی بی سی گفته است: « من فکر می‌کنم او آن زمان مثل شیندلر بود که به یهودی‌های پاریس کمک می‌کرد.»

خدمات آقای سرداری تا زمانی که زنده بود، اصلا شناخته نشد. خودش هم دنبال این نبود که به خاطر کارهایش از او تقدیر شود تا اینکه در سال 1981 در تنهایی در کرایدون در جنوب لندن درگذشت.

بعد از انقلاب اسلامی، حقوق بازنشستگی دوران سفارتش قطع شد و دارایی‌هایش در تهران ضبط گردید.

در سال 2004، مرکز سیمون ویسنتال در لوس آنجلس، اگرچه خیلی دیر  اما به هر حال از خدمات انسان دوستانه سرداری، تقدیر  کرد.

فریبرز مختاری گفت که او امیدوار است که این داستان و شهادت بازماندگان این ماجرا، به سوءتفاهم های موجود در مورد ایران و ایرانی‌ها خاتمه دهد و نشان دهنده گرایش آنها به مدارا باشد.

به گفته او، در این ماجرا با  یک ایرانی مسلمان مواجه‌ایم که زندگی، دارایی‌ها و حرفه‌اش را به خطر می‌اندازد تا هموطنان ایرانی‌اش را نجات دهد. به گفته او برای آقای سرداری، این موضوع که «من مسلمانم، او یهودی است»، اصلا مطرح نبود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

شاهد

این مرد یک دزد فاسد بود که با گرفتن پول از چند یهودی پولدار آنهارا فرار داد . این کار هم حتما با رضایت نازی ها صورت گرفته . فهرست فسادهای او و بستگانش را حسین فاطمی همان زمان در “باختر امروز ” منتشر کرده. فاسدی که برای نازی ها خانم می برد و برایشان مهمانی های آنچنانی ترتیب می داد. او با همین پولهای کثیف به آلاف اولوفی رسید که بعدها فریدون هویدا هم از آن بهره مند شد. قهرمان ساختن از این کثافت ها خیانت به قهرمانی ست

شاهد | ۱۱ دی ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی