بنا بر آمار رسمی، نزدیک به ۸۵۰ هزار کودک ایرانی در سنین ۱۰ تا ۱۸ سالگی، همسر دارند. از این تعداد اکثر «مادران کودک» نیز همسرانی دارند که بیش از ۱۸ سال سن دارند.
در خبری که به تازگی منتشر شده است، مدیر کل ثبت احوال استان هرمزگان از ثبت سه واقعه ازدواج دختران زیر ده سال در شهرستان میناب، یکی در شهرستان بندرلنگه و یک مورد در شهرستان بندرعباس خبر داده پیش از این هم آمار بیشتری از این ازدواجها منتشر کرده بود.
این خبر بار دیگر توجه رسانهها را به معضل ازدواج کودکان در ایران جلب کرد. اما آمار نشان میدهد که این پیوند «نامبارک» در ایران بسیار رایجتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد.
شهریور ماه امسال مدیرکل ثبت احوال هرمزگان در گفتوگو با خبرگزاری فارس خبر داد که طی ۱۰ ماه گذشته، بیش از ۵۳۰ ازدواج زیر ۱۰ و ۱۴ سال تنها در این استان ثبت شده است.
مدیرکل ثبت احوال استان گلستان نیز در شهریور امسال خبر مشابهی را اعلام کرده است که طبق آن در پنج ماه اول سال جاری ۱۴ مورد ازدواج پسران زیر ۱۵ سال و ۴۱۴ مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۴ سال از جمله دو مورد زیر ۱۰ سال در این استان به ثبت رسیده است.
ثبت رسمی ازدواج این کودکان در حالی اتفاق میافتد که سن قانونی ازدواج دختران براساس تصویب مجلس در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی، ۱۳ سال تعیین شده است. از آن گذشته آمار منتشر شده فقط مربوط به یکی دو استان است و با اضافه شدن آمار استانهایی مانند سیستان و بلوچستان یا خوزستان که قوانین عشیرهای بیشتر از قوانین رسمی کشور در آن حکمرانی میکند، این آمار چند برابر خواهد شد.
آمار مرکز آمار ایران در این باره به آخرین سرشماری کشور در سال ۸۵ برمیگردد. در این آمار تعداد کودکان ازدواجکرده در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال، ۸۴۸ هزار نفر اعلام شده است. نگرانی از افزایش ازدواج دختران خردسال در کشور در آخرین گزارش نشریه جامعهشناسی کشور هم نمود دارد؛ گزارشی که به پدیده «همسران کودک» در ایران امروز اشاره میکند. تعداد «مادران کودک» با بیشتر از شش برابر فزونی نسبت به «پدران کودک» گویای این است که ۸۵ درصد دختران خردسال و نوجوان در سنین ۱۰ تا ۱۸ سالگی همسر مردانی شدهاند که در سنین بالای ۱۸سال قرار دارند و فقط ۱۵درصد از این قشر کودکان با کودکان همسن و سال یا همنسل خود ازدواج کردهاند.
ازدواج کودکان اما نگران کنندهتر از ازدواج دیر هنگام جوانان کلان شهر نشین است چراکه ازدواج کودکان گاهی مرگ را برای آنها به دنبال دارد.
بارداری زودرس یکی از نتایج ازدواج در کودکی است. بسیاری از دختربچهها در بستر زایمان میمیرند. به این خاطر که هنوز از نظر بدنی کودک هستند و قادر به زایمان نیستند. نوزادان این مادران هم اغلب میمیرند. مادران نوبالغ از بیماریهای دستگاه ادراری و تناسلی رنج میبرند. پارگی مثانه، بواسیر و عفونت مزمن مجرای زایمان باعث از دست رفتن سلامت آنها میشود.
فقر؛ مهریه کودکان
در اغلب ازدواجهای کودکان پای فقر در میان است. فرقی نمیکند این فقر فرهنگی باشد یا مالی.
اما نکته قابل تامل آن است که توزیع جغرافیایی پدیده «همسری کودکان» نمایانگر این است که ۵۳ درصد این ازدواجها در مناطق شهری اتفاق افتادهاند. به بیان دیگر علیرغم توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت و مناطق شهرنشین در کشور که از نظر فیزیکی و کالبدی گویای توسعه اجتماعی است و با وجود افزایش متوسط سن ازدواج در کل کشور، هنوز توسعه فرهنگی لازم بوقوع نپیوسته و خانوادههای بسیاری در مناطق شهری (بیش از ۴۰۰ هزار خانواده) کودکان خود را بویژه دختران خردسال خود را از سنین کودکی به «خانه شوهر» فرستاده و چه بسا بدین صورت از مسئولیت اجتماعی و اقتصادی تأمین نیازهای تربیتی و معیشتی و رفاهی کودکان نیز رهایی مییابند.
معضل ازدواج کودکان در ایران در حالی گامهای اولیه را برمی دارد که در جهان هر سه ثانیه یک کودک ازدواج میکند.
بنا بر آمارهای سازمانهای بینالمللی درجهان بیش از پنجاه میلیون «عروس کوچک» زندگی میکنند. در ضمن سالانه ده میلیون دختربچه زیر ۱۸ سال تن به ازدواج میدهد؛ یعنی در هر سه ثانیه یک نفر. اگر پسربچههایی را هم که مجبور به ازدواج هستند به این رقم اضافه کنیم، این زمان کمتر از سه ثانیه خواهد بود و برآوردها نیز نشان میدهد دردهه آینده قریب ۱۰۰ میلیون به این رقم افزوده خواهد شد.
اغلب دامادها چندسالی بزرگتر از عروسها هستند، اما میلیونها مرد نیز در سنین بسیار پایین و برخلاف میل خود ازدواج میکنند.
در برخی از کشورهای آفریقایی مانند نیجر، چاد، مالی، گینه و بورکینافاسو بسیاری از دختران قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مجبور به ازدواج میشوند.
در معاهدات بینالمللی سنی برای ازدواج تعیین نشده است. حتی درمعاهدات مربوط به حقوق کودک سازمان ملل این مورد در نظر گرفته نشده است. در بسیاری از کشورها و حتی در ملل غربی در صورت موافقت والدین ازدواج در سنین پایین مجاز است.
سازمان یونیسف یکی از شیوههای رایج سوءاستفاده جنسی و استثمار دختران را ازدواج در کودکی اعلام کرده است. از مهمترین عواقب زناشویی در کودکی، جدایی از والدین، از دست دادن همبازیها، ترک همسالان و عدم دسترسی به آموزش است. از پیامدهای دیگر این معضل کار اجباری بردهوار، بهرهکشی جنسی و خشونت است.
کشورهایی مانند نیجر، بنگلادش، بولیوی، مکزیک و یمن، کشورهایی هستند که بیشترین وقوع ازدواج کودکان در آنها ثبت شده است.