مصطفی خلجی، روزنامهنگار حوزه فرهنگ و ادبیات، به دو گونه شعر در دهههای اخیر ایران پرداخته است؛ شعر دولتی و شعر مستقل.
اگر شعر معاصر ایران را به دو قسم دولتی و غیردولتی تقسیم کنیم، بخش اول فربه و دیگری از شدت ضعف، پوست و استخوان شده است.
فربگی شعر دولتی ناشی از میزان پول و امکاناتی است که از سوی نهادها و سازمانهای دولتی به بدن آن تزریق میشود و هیکل شعر غیردولتی نیز بر اثر عدم حمایت، سانسور، فشار و تهدیدهای حکومتی، لاغر و نحیف شده است.
هفتهای نیست که خبری درباره سانسور، توقیف یا معطل ماندن شعر شاعران مستقل ایران، نظیر فروغ فرخزاد، محمدعلی سپانلو، جواد مجابی و سیدعلی صالحی در هزارتوی اداره کتاب وزارت ارشاد، یا لغو جوایز شعر غیردولتی مثل جایزه بیژن جلالی منتشر نشود.
با این حال، این نوع شعر، علیرغم وضعیت بحرانیاش، نسبت به شعر دولتی همواره خواننده و مخاطب بیشتری دارد، و ادامه حیات خود را مدیون همین استقلال از دولت و اتصال بیواسطهاش به مردم میداند.
بررسی محدودیتهایی که در مسیر خلق و نشر شعر مستقل ایران وجود دارد، به تنهایی نشاندهنده حضور چشمگیر و دخالت دولت در عرصه شعر ایران است، اما مرور این محدودیتها خود مجالی جداگانه میطلبد.
در این گزارش، صرفا با برشمردن سازمانها و نهادهایی که زمام شعر دولتی را در ایران بر عهده گرفتهاند، به سرچشمههای این نوع شعر و عوامل گسترش آن اشاره میشود.
۱. وزارت ارشاد
در زمینه شعر دولتی وزارت ارشاد حرف اول را میزند. جدای از نقشی که برای این وزارتخانه در ساماندهی چاپ و نشر، حمایت از ناشران و پدیدآورندگان، برگزاری جشنوارههای فرهنگی، جوایز ادبی و نمایشگاهای کتاب در نظر گرفته شده، بنیه مالی این نهاد دولتی نیز قدرت عمل و نفوذ آن را بالا برده است.
وزارت ارشاد با در اختیار داشتن سکان ممیزی، باعث سهولت انتشار شعر شاعران نزدیک به دولت و دشواری چاپ اشعار شاعران مستقل شده است.
همچنین علاوه بر جوایز متعددی که سازمانهای وابسته به وزارت ارشاد نظیر خانه کتاب، در زمینه کتابهای شعر برگزار میکنند، تأسیس جشنواره شعر فجر به عنوان نماد حمایت دولت از شعر، در خور توجه است.
جشنواره شعر فجر از بدو تأسیس، به علت در نظر نگرفتن تمامی سلیقههای شعری موجود در ایران، با انتقاد اهالی شعر حتی شاعران نزدیک به دولت مواجه بوده است. این یکسونگری در بخش بینالمللی این جشنواره یعنی جشنواره شاعران ایران و جهان هم دیده میشود.
در یکی از دورههای برگزاری جشنواره شعر فجر بود که بنا به درخواست برخی از شاعران نزدیک به دولت، تأسیس پست قائممقامی شعر در این وزارتخانه پیشنهاد شد. اما قائم مقام وزیر ارشاد در امور شعر هم نتوانسته تا کنون رویکرد این وزارتخانه را نسبت به شعر معاصر ایران تغییر دهد. در عوض، قائم مقام شعر وزارت ارشاد، در اوایل فعالیتاش در این وزارتخانه از افزایش سکههای جشنواره شعر فجر خبر داد.
حمایت از ناشران و خرید کتاب آنان نیز یکی دیگر از ابزارهای وزارت ارشاد است که در زمینه گسترش ادبیات دولتی و در اینجا شعر دولتی به کار میرود.
تاکنون کمتر مجموعهشعری از شاعری مستقل توسط وزارت ارشاد خریده، یا از ناشری مستقل در حوزه شعر حمایت شده است. برعکس آنچه اتفاق افتاده، ورشکستگی ناشران شعر مستقل ایران نظیر انتشارات «آهنگ دیگر» بوده است.
همچنین وزارت ارشاد با تأسیس دفتری به نام شورای شعر و ترانه، همواره تلاش کرده تا بر ترانههای سروده شده نیز اعمال نظر کند. جدای از اینکه این شورا در دست عدهای از شاعران نزدیک به حکومت قرار دارد، گاهی نظارتهای این شورا منجر به محدودیتهایی حتی برای بعضی از اعضای آن شده است.
به عنوان نمونه، چهار سال پیش، محمدعلی بهمنی، عبدالجبار کاکایی و اهورا ایمان از این شورا کنارهگیری کردند و در بیانیهای درباره علت این کنارهگیری نوشتند: وزارت ارشاد ناخواسته با کشاندن معیارهای عمدتا سلیقهای، سیاسی و اخلاقی به حوزه تولید کلام در موسیقی پاپ هویت کاذب دیگری به تولیدکنندگان آثار غیرعلمی و پیش پا افتاده داده است. و این حس فاخر و ارجمند اجتماعی و سیاسی را به یک جریان ناتوان و ضعیف و غیرعلمی تزریق کرده است.
به موازات دفتر شعر و ترانه وزارت ارشاد، دفتری مشابه در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی مشغول نظارت بر ترانههای سروده شدهای است که برای اجرا به این سازمان فرستاده میشود.
۲. حوزه هنری
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز یکی از حامیان اصلی شعر دولتی در ایران است. محسن مومنی شریف رئیس کنونی این نهاد که با یک واسطه (رئیس سازمان تبلیغات) از سوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی تعیین میشود، خود یکی از نویسندگان نزدیک به حکومت است.
بخش شعر در حوزه هنری مشخصا در یکی از ادارات زیرمجموعه آن به نام «مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری» مدیریت میشود.
حمایت از شعر مذهبی و «انقلابی» سیاست اصلی این مرکز است و برای اجرایی شدن این سیاست، حوزه هنری به برگزاری جلسات شعر و چاپ اشعار شاعرانی مورد نظر خود میپردازد.
همچنین این نهاد حکومتی با نزدیکی ویژهاش به آیتالله خامنهای، هر سال جلسه شعری را در حضور او برگزار میکند. شاعرانی که در جلسه شعرخوانی رهبر حضور دارند با نظر حوزه هنری دستچین میشوند.
طبق یک قانون نانوشته، حضور در این جلسات سالانه، برای شاعران پیشکسوت نزدیک به دولت به نوعی مصونیت بیشتر، و برای جوانترها گشایش در بهرهگیری از تسهیلات دولتی به همراه دارد.
یکی از نتایج برگزاری جلسات شعر در حضور رهبر، تأسیس انجمن شعر «امین» (تخلص شعری آیتالله علی خامنهای) بوده که بزرگداشت نویسندگان و شاعران نزدیک به رهبر نظیر محمدرضا سرشار از وظایف آن است.
نکته مهمی که درباره حوزه هنری حائز اهمیت است، این است که آثار منتشر شده از سوی حوزه هنری نیازی به بررسی وزارت ارشاد ندارد. این امر، حوزه هنری را به قدرت دوم چاپ کتاب، به ویژه در شعر تبدیل کرده است.
۳. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که زیر مجموعه وزارت ارشاد است، با در اختیار داشتن دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف جهان، سازمانی عظیم در زمینه گسترش ادبیات دولتی به شمار میآید.
ترجمه شعر شاعران فارسیزبان به زبانهای خارجی و انتشار آنها در کشورهای مختلف یکی از اختیارات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است.
اما عملکرد این سازمان در این باره طی سالهای اخیر نشان میدهد که رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی هیچ علاقهای به ترجمه آثار مستقل شعر معاصر ایران ندارند و در عوض صرف نظر از آثار کلاسیک مثل حافظ و خیام، شعرهای دولتی مثل مجموعه اشعار آیت الله خمینی را بارها و بارها به زبانهای مختلف ترجمه و منتشر کردهاند.
به کار گرفتن برخی از شاعران نزدیک به حکومت، نظیر موسوی گرمارودی و علیرضا قزوه، در مقام رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی، نیز یکی دیگر از رانتهایی است که این سازمان به شاعران دولتی میدهد.
همچنین انتخاب شاعران خارجی برای شرکت در جشنوارههای داخل ایران، یکی از وظایف سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است که معیارهای این انتخاب نه تنها مبتنی بر ارزشهای ادبی نیست، بلکه بستگی به سیاستهای روز جمهوری اسلامی دارد.
سفرهای خارجی نیز یکی دیگر امتیازاتی است که به شاعران نزدیک به نظام سیاسی جمهوری اسلامی داده میشود. این سفرها با هماهنگی رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی در خارج از کشور صورت میگیرد.
۴. نهادهای نظامی
شعر جنگ یا به قول مقامات دولتی، «شعر دفاع مقدس» بخشی از شعر دولتی در ایران را تشکیل میدهد. اما در حمایت، ترویج و گسترش این نوع شعر، نقش سازمانهای نظامی نظیر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس چشمگیر است.
یکی از اقدامات مهمی که این بنیاد برای شعر جنگ انجام میدهد، برگزاری «کنگره سراسری شعر دفاع مقدس» است، اما یکنواختی و نبود خلاقیت در برگزاری این کنگره باعث شده که تولید آثار کلیشهای در حوزه جنگ به معضلی بزرگ تبدیل و حتی صدای شاعران نزدیک به دولت نیز بلند شود.
حسین اسرافیلی، یکی از شاعران نزدیک به دولت که شعرهایی درباره جنگ ایران و عراق سروده، در این باره گفته است: با گذشت سالهای جنگ، ارتباط شاعران جوان با موضوع دفاع مقدس قطع و این امر سبب تولید آثار کلیشهای شده است.
همچنین، محمدحسین جعفریان یکی دیگر از شاعران نزدیک به حکومت با انتقاد شدید از اینکه بخش اعظمی از بودجههای دولت صرف برگزاری برنامههای فرمایشی میشود که خروجی مناسبی ندارند، در حاشیه نوزدهمین کنگره سراسری شعر «دفاع مقدس» گفت که «هر سال شاهد حضور چهرههای تکراری در برخی از کنگرهها هستیم اما باید میدان را برای دیگران نیز باز گذاشت.»
جلیل صفربیگی، شاعر، نیز در ضمن انتقاد از این کنگره گفته است: کنگره شعر «دفاع مقدس» به ورطه تکرار افتاده است و دعوت جمعی از ۲۰۰ یا ۳۰۰ شاعر در یک استان و آن هم برای مدت زمانی کوتاه، بدون اینکه به جوانب مختلف آثار آنها پرداخته شود، به ادبیات دفاع مقدس کمکی نخواهد کرد.
۵. شهرداری تهران
در نبود انجمنهای مستقل ادبی در ایران به ویژه در پایتخت، شهرداری تهران با در اختیار داشتن زنجیرهای از فرهنگسراها در مناطق مختلف شهر، به جمعی از شاعران مجال فعالیت میدهد. اما شاعرانی که در این فرهنگسراها مشغول فعالیت میشوند، چهرههای سرشناس ادبی نیستند.
هرچند که سلایق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران که زمام امور فرهنگسراها را در اختیار دارد، متفاوت از سیاستهای دولت است، اما فقط توانسته گروه خاصی از شاعران را گرد خود جمع کند؛ شاعرانی نظیر عبدالجبار کاکایی که علیرغم اختلافهایی که با مسئولان دولتی دارند، اما شاعر مستقل نیز محسوب نمیشوند.
برگزاری جوایز و جشنوارههای شعر، مثل جشنواره شعر شبهای شهریور که دبیری آن مدتی بر عهده کاکایی بود یکی از فعالیتهای شهرداری تهران در زمینه شعر است.
اما در همین جشنواره نیز شرط ممیزی شعرهای شاعران پیش از داوری، باعث جنجال شد و مشکلاتی که این جشنواره با آن مواجه بوده باعث شده که از زمان تأسیس، نتواند به صورت پیوسته به فعالیت ادامه دهد.
۶. فرهنگستان زبان و ادب فارسی
اما شاید غیرموجهترین فعالیت در زمینه شعر دولتی، فعالیتی است که از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی صورت میگیرد.
فلسفه تأسیس این فرهنگستان پاسداری از کلیت زبان و ادب فارسی است؛ اما طی سالهای اخیر به نظر میرسد گرایش این فرهنگستان که رئیس آن از سوی رئیسجمهوری منصوب میشود، به «ادبیات انقلاب» بیشتر شده است.
اوایل سال ۹۰ فرهنگستان ادب و زبان فارسی هم به خیل نهادهایی پیوست که سعی دارد ذیل عنوان «ادبیات انقلاب اسلامی» به صرف هزینه و انجام برنامههایی بپردازد.
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه «ادبیات انقلاب اسلامی» را در این فرهنگستان تشکیل داد و طی حکمی محمدرضا ترکی را به مدیریت این گروه منصوب کرد.
ترکی، یکی از شاعران نزدیک به دولت است که مدتی مدیر شبکه فرهنگ رادیو بوده است.
۷. انجمنهای ادبی نیمهدولتی و رسانههای نزدیک به حکومت
در این میان، انجمنهای نیمه دولتی مثل انجمن شاعران ایران که در برهههایی از مزایا، بودجه و امکانات دولتی هم بهرهمند بودهاند، یکی دیگر از پاتوقهای شعر دولتی در ایران به شمار میآیند. هرچند که اکنون نزاع جدی میان حکومت و این انجمنها بر سر نوع مدیریت آن درگرفته است.
همچنین نقش بخش فرهنگی نشریات، روزنامهها و خبرگزاریهای دولتی و سازمان صدا و سیما را در ترویج ادبیات دولتی به ویژه شعر دولتی نباید نادیده گرفت.
بسیاری از شاعران فعلی که در شعر دولتی مطرح هستند، روزگاری کار خود را با نوشتن در صفحات ادبی روزنامهها و نشریات وابسته به دولت یا نهادهای حکومتی آغاز کرده و با آمدن تصویرشان در قاب تلویزیون شناخته شدهاند.