امین ثابتی، روزنامه نگار حوزه رسانهای مردمک، نگاهی دارد به ماجرای قطع دسترسی کاربران داخل ایران از شبکهٔ جهانی اینترنت.
در چند روز اخیر بحث راهاندازی اینترنت ملی و قطع دسترسی کاربران ایرانی از شبکههای جهانی اینترنت بسیار داغ شده است به طوری که اکثر خبرگزاریهای فارسی زبان نسبت به این خبر واکنش نشان دادند و کار به جایی رسید که تکذیبهٔ خبر قطع شدن ایران از شبکهٔ جهانی اینترنت نیز به سرعت منتشر شد.
اما شاید نکتهای که در این میان همچنان و با توجه به تکذیب شدن آن در فضای وب و در میان کاربران اینترنت در ایران به چشم میخورد نگرانی بالقوهٔ آنها در مورد آیندهٔ اینترنت در ایران و اتصال به شبکهٔ جهانی اینترنت است که در این مطلب به چند و چون این نگرانی و بررسی آیندهٔ اینترنت در ایران پرداخته خواهد شد.
علل قطعی و اختلال در شبکهٔ اینترنت ایران چیست؟
با نگاهی به اخبار و گزارشهای منتشر شده و همچنین ایمیلی که شرکت خدمات اینترنت پرسرعت شاتل به کاربران خود ارسال کرده است، میتوان علت اختلال و قطعی شبکهٔ اینترنت در ایران را شرکت ارتباطات زیرساخت دانست. این شرکت مسئول تهیهٔ پهنای باند اینترنت برای ایران است و تمامی پهنای باند اینترنتی مصرفی توسط کاربران ایرانی توسط این شرکت تامین و به شرکتهای واسطه مانند شاتل یا پارس آنلاین فروخته میشود.
با نگاهی به ایمیل ارسالی از سوی شاتل میتوان به این نکته رسید که بسته به نوع وبسایت و همچین چگونگی تبادل اطلاعات بین کاربران اینترنت در ایران و وبسایت هدف، سرعت اینترنت به صورتی هوشمند دستکاری میشود. به عنوان مثال مدت زمان اتصال به گوگل در شرایطی که از گواهینامهٔ SSL استفاده شود در برخی مواقع ۵ برابر زمانی است که از گواهینامهٔ SSL استفاده نشود.
به همین دلیل و با توجه به شواهد موجود میتوان گفت که برخلاف گذشته و گفتههای مسئولین ایران، اختلال در اینترنت و قطعیهای پیدرپی به دلیل افتادن لنگر کشتی و یا حملهٔ کوسهها به فیبرهای نوری نبوده است، بلکه به صورت هوشمند و با توجه به محتوایی که کاربر درخواست میکرده است، سرعت اینترنت دستکاری میشده است.
اما آیا این اختلالها به اینترنت ملی و قطع شدن کاربران ایران از شبکهٔ جهانی اینترنت مرتبط است؟
آیا راهاندازی اینترنت ملی به معنای قطع شدن از شبکهٔ جهانی اینترنت است؟
چندین سال است که هر از چند گاهی مسئولین ایران حرف از راهاندازی اینترنت ملی میزنند و در آخرین مورد نیز سخن از راهاندازی اینترنت ملی در دههٔ فجر سال جاری به میان آمده است. اتفاقی که توجهٔ بسیاری را به داشتن رابطه میان اختلالهای زیاد و در برخی موارد قطعی اینترنت در سرتاسر کشور با راهاندازی و تست اینترنت ملی جلب کرده است.
اما اگر بخواهیم به سوال بالا پاسخ دهیم، باید گفت که مسئولین ایران بدون راهاندازی اینترنت ملی و مانند آنچه دولت مصر در اوایل سال ۲۰۱۱ انجام داد نیز میتوانند دسترسی کاربران ایران را به اینترنت جهانی قطع کنند؛، اما با این فرق که میزان هزینه و ضرر قطع کردن شبکهٔ جهانی اینترنت در شرایطی که اینترنت ملی راهاندازی شده باشد بسیار کمتر است.
هم اکنون بسیاری از ارتباطات بانکی و مالی و... در داخل ایران به دلیل نبود یک شبکهٔ داخلی ارتباطات بر روی بستر شبکهٔ جهانی اینترنت صورت میگیرد و به همین دلیل در صورت قطع شدن کامل اینترنت، ارتباطات بانکی و مالی در داخل ایران نیز قطع میشوند. اما با راهاندازی اینترنت ملی این شبکه جایگزین شبکهٔ جهانی اینترنت در امور بانکی و مالی میشود و به همین دلیل قطع شدن کامل شبکهٔ جهانی اینترنت باعث قطع شدن ارتباطات بانکی و مالی نخواهد شد.
اما از سوی دیگر راهاندازی اینترنت ملی باعث میشود که سرعت ارتباطات درون کشور مانند ارتباط بین دانشگاهها و... بهتر و باکیفیتتر شود که نتیجهٔ آن در جهت رشد و پویایی جامعه خواهد بود. ولی نکتهای که شاید بتوان آن را بخش تاریک ماجرای اینترنت ملی دانست آن است که ایجاد چنین شبکهای با توجه به سابقهٔ دولت ایران در نگاه امنیتی به اینترنت باعث خواهد شد که در شرایط بحرانی مانند آنچه در اعتراضات خیابانی سال ۱۳۸۸ در ایران رخ داد، دسترسی کاربران داخل ایران را به شبکهٔ جهانی اینترنت به راحتی قطع کند.
در واقع اینترنت ملی ابزاری است که کاربردی دو گانه خواهد داشت: ابزاری که باعث پیشرفت و راحتتر شدن ارتباطات در داخل کشور خواهد شد و ابزاری که باعث محدود شدن بیش از پیش کاربران داخل ایران در دسترسی به وبسایتهای مختلف خواهد شد.
اما آنچه مسلم است آن است که قطع شدن کاربران اینترنت در ایران از شبکهٔ جهانی اینترنت در بلند مدت امکانپذیر نخواهد بود، هر چند که در شرایط بحرانی این امکان منتفی نخواهد بود.
آیا ایران راه کره شمالی را در پیش گرفته است؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: «خیر». اگر ایران راه کره شمالی را در پیش گرفته باشد و مسئولین ایران بخواهند که مانند کرهٔ شمالی دسترس کاربران ایرانی به شبکهٔ جهانی اینترنت را قطع کنند به این هدف دست نخواهند یافت.
داستان ایران و کرهٔ شمالی در زمینهٔ اینترنت داستانی کاملا مجزا است و با توجه به چندین معیار مانند معیارهای اقتصادی، فرهنگی و... میتوان گفت که همانگونه که مخالفین دولت ایران از اینترنت به عنوان ابزاری برای مخالفت استفاده میکنند، دولت و موافقین آن نیز از اینترنت در جهت نشان دادن قدرت و دیدگاههای خود استفاده میکنند. به همین دلیل میتوان گفت که همان میزانی که کاربران ایران به شبکهٔ جهانی اینترنت نیاز دارند، دولت ایران نیز به آن نیاز دارد.
اما همانگونه که بارها گفته شد، قطع شدن دسترسی کاربران ایرانی در کوتاه مدت (مثلا چندین روز به دلیل اعتراضات خیابانی) امکانپذیر خواهد بود اما در بلند مدت و برای همیشه امکانپذیر نخواهد بود. مثلا کشوری مانند چین که به عنوان پدر کنترل و سانسور اینترنت در جهان شناخته میشود با وجود آنکه دارای شبکهای داخلی است اما دسترسی کاربران خود به شبکهٔ جهانی اینترنت را قطع نکرده است.
آیندهٔ اینترنت در ایران
پیشبینی کردن در مورد آیندهٔ هر چیزی بسیار سخت است، اما با راهاندازی اینترنت ملی در ایران که سالهاست سخن از راهاندازی آن است و حتی اسمهای مختلفی مانند اینترنت پاک، اینترنت حلال و... را نیز با خود یدک میکشد، دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت جهانی قطع نخواهد شد اما ممکن است با افزایش دامنهٔ فیلترینگ اینترنت که رابطهای مستقیم با شرایط سیاسی ایران دارد سخت شود. مثلا ممکن است که دسترسی به وبسایتهای فیلتر شده بیش از پیش سخت شود، اما آنچه که مسلم است آن است که شبکهٔ اینترنت در ایران از شبکهٔ جهانی جدا نخواهد شد.
هر چند که نباید فاکتور غیرقابل پیشبینی بودن مسئولین ایران در زمینهٔ اینترنت را فراموش نکرد به طوری که در برخی موارد وبسایتهای حامی دولت و یا روحانیون پر نفوذ در ایران مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی را فیلتر کردهاند.
با این حال و در نهایت میتوان گفت که ماجرای راهاندازی اینترنت ملی و جدا شدن ایران از شبکههای جهانی اینترنت بیشتر یک بزرگنمایی رسانهای بود تا یک خبر واقعی، هر چند که نباید شرایط بحرانی را از یاد برد که با واکنشهایی غیرمنطقی و غیر اصولی همراه است.