تعقیب و گریزها و فراز و فرودها در ماجرای ماهواره در ایران همچنان ادامه دارد و مجلس با تصویب قانونی، مجازات داشتن تجهیزات ماهوارهای را مشخص کرده است. اما نصابهای گیرندههای ماهوارهای همچنان مشغول کارند.
نمایندگان مجلس در بررسی لایحه مبارزه با قاچاق کالا و ارز، مجازات قاچاق، نگهداری، حمل و فروش کالاهای ممنوع مانند مشروبات الکلی و تجهیزات دریافت از ماهواره به طور غیر مجاز را تعیین کردند.
ماده ۱۹ این لایحه در رابطه با مجازات قاچاق کالاهای ممنوع میگوید: «هر کس مرتکب قاچاق کالای ممنوع گردد یا کالای ممنوع قاچاق را نگهداری نماید یا بفروشد، علاوه بر ضبط کالا به ۶ماه تا دو سال حبس، جزای نقدی معادل ۱۰برابر ارزش کالا و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.»
پیش از این هم براساس قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهوارهای مصوب سال ۱۳۷۳، ورود، توزیع و استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره جز در مواردی که قانون تعیین کرده است ممنوع بود و وزارت کشور موظف بود با استفاده از نیروهای انتظامی یا نیروی مقاومت بسیج، تجهیزات دریافت از ماهواره را جمعآوری کند. اما حالا با تعیین مجازات حبس و جریمه نقدی، موضوع برای خیلی از ایرانیها نگرانکننده شده است.
ماهواره؛ «هم نیاز، هم سرگرمی»
نگهداری تجهیزات ماهوارهای همیشه با ترس و لرز همراه بوده و ماهوارهدارها میدانستند که باید دیش و تجهیزات را جایی پنهان کنند. در سالهای گذشته حساسیت بیشتر بین خود مردم بود که دوست نداشتند دیگران از داشتن این تجهیزات خبردار باشند و بعدها، با جدیتر شدن موضوع جمعآوری ماهوارهها، تبدیل به یک ترس عمومی شد.
هوشنگ، از سال ۱۳۷۷ تا بهحال در کار نصب ماهواره است. قبلا با برادرش کار میکرد اما حالا مستقل شده. دو بار هم گیر افتاده اما هر دو بار با پرداخت جریمه رها شده است. میگوید که یک بار ۳۵میلیون تومان جریمهاش کردهاند و مجبور شده مغازهاش را برای پرداخت جریمه بفروشد. او درباره گرایش مردم به ماهواره در سالهای اخیر معتقد است: «مردم الان بیشتر ماهواره میخواهند. قبلا یک چیز فانتزی و لوکس بود؛ الان شده نیاز اصلی مردم. خیلیها اصلا بدون ماهواره نمیتوانند زندگی کنند. اگر کوچکترین مشکلی برای ماهوارهشان پیش بیاید، از زندگی میافتند. بعد از انتخابات ماجرا برای خیلیها جدیتر شد. مردم میخواستند ببینند چه خبر است. من برای خیلی از خانوادههای مذهبی ماهواره نصب کردم که تا قبل از آن ماهواره را حرام میدانستند اما بعد دیدند این تنها راه خبرگیریشان است. البته بعضیها هم فقط برای سرگرمی ماهواره میخواهند که آنها هم کم نیستند. شبکههای فارسی زبان زیادی راه افتاده که حسابی طرفدار دارند. این عده هم معتاد فیلمها و سریالهای ماهوارهای شدهاند.»
با اینکه در سالهای گذشته، نیروی انتظامی هر از گاهی در طرحهای ضربتی ماهوارهها را از خانه ایرانیها جمع کرده بود، اما حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران باعث شد که این ماجرا وارد فاز تازهای شود.
هرچند پلیس ایران اعلام میکند که بیشتر نگران بحرانهای اخلاقی در خانوادههای ایرانی است تا اثر برنامههای سیاسی، اما به نظر میرسد دارندگان ماهواره هیچوقت به اندازه دو سال گذشته از داشتن آن احساس خطر نکردهاند.
دولت ایران هم هیچگاه حساسیت مقطعی خود را به اجرای این طرح در دورههای مختلف زمانی تایید نکرده و اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، بارها در مصاحبههای خود تاکید کرده که این کار هیچ زمانی تعطیل نشده؛ یک روال دائمی داشته که ادامه دارد.
با وجود این اظهار نظرها، به نظر میرسد همراه زیاد شدن گرایش مردم به ماهواره، برخورد پلیس هم با آن جدیتر شده است. حکومت ایران، همزمان با ارسال پارازیت روی شبکههای خبری، دیشها را از روی بامها جمع میکند و گاهی هم با تشکیل نشستها و جلسههای نقد وبررسی، دنبال علت گرایش مردم به ماهواره میگردد.
کماندوها بر فراز بامها
شکل و شمایل جمعآوری دیشهای ماهواره هر روز تغییر میکند. اگر دیروز ماموران با چند بار مراجعه به خانههای مردم بالاخره موفق میشدند راهی به پشتبامها پیدا کنند، امروز با ادوات کماندویی، دیوارنوردی میکنند و دیشها را در عملیات پلیسی از برجهای بلند پایین میاندازند.
هرچند سرهنگ مصطفی طرقی، مسئول اداره بررسی پلیس امنیت اخلاقی ناجا، سال گذشته گفته بود که پلیس برای اجرای طرح جمعآوری ماهوارهها به هیچ عنوان به حوزه خصوصی و حریم شخصی افراد وارد نمیشود، اما گویا این ادعا چندان قابل اعتماد نیست.
سرهنگ طرقی اعلام کرده بود پلیس تنها به مشاعات ساختمان وارد میشود؛ جایی که وظیفه نگهداری از آن به عهده هیات مدیره ساختمان است.
او همچنین گفته بود ماموران نیروی انتظامی حتی اگر با ممانعت مردم برای تحویل ریسیورهای خود مواجه شدند، نباید به منزل افراد وارد شوند. ورود به منزل افراد، تنها با دستور مقامات قضایی امکان پذیر است و ماموران مسوول در جمعآوری دیشهای ماهواره، آموزشهای لازم را دیدهاند. اما احمدیمقدم، مهرماه گذشته درنشستی با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره نتایج طرح جمعآوری ماهواره، در پاسخ به نمایندگان اعلام کرد که نیروی انتظامی میتواند بدون حکم قضایی، با تجهیزات ماهوارهای مشهود برخورد کند و اگر صاحبخانه به تذکرها بیتوجهی نشان دهد یا در خانه نباشد، پلیس برای جمعآوری وسایل ماهوارهای از راپل، جرثقیل، راهپله یا نردبان استفاده میکند.
با وجود این گفتهها و تاکید مسوولان انتظامی بر اینکه ماهوارههایی که «علنی» نصب شده باشند جمع میشود، مردم روایتهای دیگری از ماجرا دارند و میگویند پلیس خانههای خاصی را نشان میکند. مهسا، زن جوانی است که در یکی از محلههای غرب تهران زندگی میکند و تاکنون سه بار برخورد ماموران را هنگام جمعآوری دیشها تجربه کرده است: «دفعه اول ناگهان دیدیم ۷-۸نفر از پلههای ساختمان ما بالا میآیند. صبح بود و تقریبا خیلی از اهالی ساختمان نبودند. یکی از بچهها در را باز کرده بود و مامورها بدون اینکه اجازه بگیرند، از در باز تو آمدند و در عرض نیمساعت همه چیز را جمع کردند و بردند. من و چند خانمی که خانه بودیم جرات نکردیم بیرون برویم. بعد که رفتیم بالا، دیدیم که نه تنها دیشها جمع شده، بلکه چیزهای دیگری از اموال ساکنان ساختمان آسیب دیده یا گم شده است. نردبان، دوچرخه و اسباببازی بچهها را هم برده بودند. به دیوار و کف پشتبام هم آسیب زده بودند و آنتن تلویزیون همسایهها را شکسته بودند.»
در تجربه دوم، اعضای ساختمان تصمیم میگیرند در صورت مراجعه دوباره ماموران، در را باز نکنند اما چند هفته بعد، باز هم ماموران به این مجتمع حمله میکنند. این بار گویا کمین کرده بودند و زمانی که پیرمردی از ساکنان از بیرون وارد منزل میشده، همراه او وارد خانه میشوند. مهسا میگوید: «تقریبا تمام همسایهها دوباره دیش گذاشته بودند. این بار هم همه را جمع کردند. اما دفعه سوم، دیگر نتوانستند داخل شوند. ما از پشت پنجره میدیدیم که در کوچه قدم میزنند و حتی مامورهایی همراهشان بودند که لباس شخصی به تن داشتند. جالب است که تنها سراغ خانه ما آمدند و به مجتمعهای بزرگتری که چسبیده به خانه ما بودند کاری نداشتند. همسایهها میگفتند هیات مدیره آن ساختمانها، رشوه میدهد.»
موفقیت ۱۶درصدی
آقای کسرایی شهروند دیگری است که در شمال تهران، تجریههای مشابهی داشته است. ماهوارههای آپارتمان محل سکونت آنها تاکنون چهار بار جمع شده است. او میگوید: «من بازنشسته هستم و در خانه. دفعه اول نتوانستیم جلوی ورودشان را بگیریم. در واقع اصلا امکان ندارد، چون خانه سرایدار دارد و او مجبور است در را باز کند. آن بار همه دیشها را بردند. اما دفعههای بعد تعدادی در امان ماندند. مامورها اول به خانههای سرخیابان ما رفته بودند و سرایدار آن خانه تلفنی به سرایدار ما اطلاع داده بود. فورا آنهایی که خانه بودند رفتند و دیشهایشان را جمع کردند. همه هم یکی دو روز بعد از رفتن مامورها، دوباره ماهوارهشان را راهانداختهاند. الان دیگر دیشها را نمیبرند؛ فقط الانبیها را میبرند.»
او به نحوه برخورد ماموران اشاره میکند که گویا با تعرض به سرایدار که قفل پشتبام را گم کرده بوده، در آهنی بام را شکسته بودند و دیشهای کجشده را از بام به زمین میانداختند. به گفته این شهروند تهرانی، بیشتر کسانی که برای اینکار میآیند، سرباز هستند و سابقه درگیریشان با مردم هم وجود دارد.
سعید، نصاب ماهواره دیگری است که در گفتو گو با مردمک میگوید: «این برخوردها هیچ تاثیری بر کار ما نگذاشته و حتی به آن رونق هم داده. مردم گاهی یک ساعت بعد از رفتن مامورها به ما زنگ میزنند که برویم و ماهوارهشان را راه بیندازیم. البته ما همان موقع نمیرویم، چون برای ما هم بپا میگذارند. مردم هر بار باید برای نصب دوباره دیش و تهیه الانبی و سیم و... هزینه کنند و این به آنها فشار میآورد. اگر قرار باشد دیش و الانبی نصب کنیم ۸۰هزار تومان هزینه دارد. اگر فقط الانبی باشد ۳۵هزار تومان.» او اشاره میکند که مردم الان تمایل به نصب دیشهای گردان پیدا کردهاند که هم با پارازیت کار میکند، هم قابل نصب در بالکن خانه است.
اما در غیاب رسانههای آزاد و مستقل، کمبود سرگرمی و تکافو نکردن برنامههای تلویزیون ایران به نیازهای مردم، باعث شده که با وجود تمام خطرها و حتی تعیین جریمه و مجازات، مردم همچنان دنبال نصب ماهواره باشند. طبق اعلام پلیس، تنها ۱۶درصد کسانی که ماهوارهشان جمع شده، دیگر آن را نصب نکردهاند و این یعنی ۸۴درصد، با وجود تمام بگیر و ببندها، همچنان ترجیح میدهند ماهواره داشته باشند.