محمود کیانارثی، روزنامهنگار و تحلیلگر حوزه خاورمیانه، در این یادداشت به انتخابات اخیر در سوریه و پیآمدهای آن پرداخته است.
همه پرسی قانون اساسی تازه در سوریه نقطه عطفی در بحران این کشور به شمار میرود.
این همه پرسی در راستای استراتژی حکومت این کشور برای اجرای همزمان اصلاحات و برخورد امنیتی با مخالفان انجام پذیرفت.
زمان انجام این همه پرسی دارای اهمیت بالا بوده که تحلیل آن به فهم روند جاری در سوریه کمک میکند.
این رای گیری به دنبال وتوی قطعنامه ضد سوری شورای امنیت توسط روسیه و چین، سرکوب گروههای مسلح مخالف در حمص، افزایش شکافها در داخل گروههای مخالف رژیم و روشن شدن میزان نفوذ القاعده در حملات مسلحانه و خرابکاریهای سوریه انجام گرفت.
طبق آمار رسمی وزارت کشور سوریه، ۵۷.۴% از مردم سوریه در این همه پرسی شرکت کردند.
۸۹% از این عده نیز به قانون اساسی جدید رأی مثبت دادند.
بر پایه قانون اساسی جدید، هر فرد تنها میتواند برای دو دوره متوالی هفت ساله غیر قابل تمدید به ریاست جمهوری برگزیده شود.
از منظر مخالفان، این همه پرسی که همزمان با ادامه حملات ارتش در حمص برگزار شد، بیاهمیت و فاقد مشروعیت بود.
رژیم سوریه از همراه ساختن بخشهای بزرگی از مخالفان خود در این همه پرسی ناکام ماند و آنها این انتخابات را به کلی تحریم کردند.
همچنین اعتراضهای زیادی در داخل و در عرصه بین المللی نسبت به انتخابات یکشنبه گذشته انجام گرفت که تا حدود زیادی کسب مشروعیت مردمی را برای تداوم رهبری اسد بر این کشور و انجام اصلاحات توسط وی به چالش میکشد.
اما نباید فراموش کرد که طرفدارن حکومت سوریه نیز اندک نیستند و بشار اسد و برنامههای اصلاحی وی در میان بخشهای بزرگی از جامعه این کشور طرفدار دارد.
دلایل این طرفداری، ترس از حمله خارجی، خلا امنیتی، آشوب، وجود جریانهای افراطی و القاعده در میان مخالفان، جنگ طایفهای و مسائل اقلیتها، هر چه باشد حداقلی از مشروعیت را به بشار اسد برای ادامه اصلاحاتش میدهد.
ولی مهمتر از این بعد داخلی، مسائل تضاد قدرتهای بین المللی و محورهای منطقهای بر سر آینده سوریه است.
پس از وتوی قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه، وزیر امور خارجه روسیه به دمشق رفت و از بشار اسد خواست گفتگو با مخالفان را به پیش برده و هر چه زودتر همه پرسی قانون اساسی و انتخابات پارلمانی را برگزار کند.
همه پرسی یکشنبه مشروعیت مورد نیاز برای موسکو و پکن را فراهم میآورد تا به سیاست پشتیبانی از حکومت سوریه در عرصه بین المللی ادامه دهند.
روسها و چینیها بر ضرورت انجام اصلاحات توسط اسد تاکید دارند و همزمان از توطئه خارجی علیه دمشق و ارسال سلاح و نیروهای جهادی از عراق و لبنان به سوریه سخن میگویند که طبیعتا توجیه کننده حملات ارتش به شهرهای حمص یا زبدانی بوده است.
از مجموعه تحولات داخلی و بین المللی و نتیجه همه پرسی قانون اساسی تازه میتوان گفت که بشار اسد با اعتماد نفس بالاتری از مرحله همه پرسی خارج شده است.
اما هنوز راهی دراز برای خروج از کارزار کنونی در برابر اسد قرار دارد.
بعید است که تا آینده قابل پیشبینی از فشار آمریکا، اتحادیه اروپا و حکومتهای عربی علیه دمشق کاسته شود و این در حالیست که تحریمهای بین المللی بر اقشار اجتماعی در این کشور و در نتیجه افزایش نارضایتی در میان مردم تاثر خواهد گذارد.
ولی عوامل تعیین کننده دیگری در این بازی دخیل هستند که سرنوشت بحران کنونی را مشخص خواهد کرد.
ادامه حمایت موسکو و پکن در درجه نخست، یکپارچگی ارتش سوریه و عدم شکاف در آن، ادامه برنامههای اصلاحی توسط رژیم سوریه و گفتگوی آن با بخشهایی از مخالفان میتواند مانع از شکل گیری اجماعی بین المللی برای حمله نظامی به سوریه شود.
و البته در کنار همه اینها، تنها چیزی که بشار اسد لازم دارد پراکندگی و کشمکش میان جریانهای مخالف وی در خارج است که هنوز پس از یک سال مخالفان نتوانستهاند خود را از چنگال آن رها سازند.