درباره کرسیهای آزاداندیشی از رامین جهانبگلو، حسین قاضیان و محمدرضا نیکفر پرسیدیم که چنین طرحی، چه معنایی در فضای امروز ایران دارد و اساسا چهقدر عملی است.
رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای، در سالهای گذشته از لزوم راهاندازی «کرسیهای آزاداندیشی» بسیار گفته است؛ کرسیهایی که قرار است در آن دانشجویان و استادان دانشگاههای ایران آزادانه درباره اندیشهها و انتقاد به این اندیشهها سخن بگویند.
آقای خامنهای در دیداری که شهریور سال ۹۰ با گروهی از دانشجویان داشت، از محقق نشدن این پیشنهاد هم گله کرد و گفت با وجودی که «صدبار، بیشتر و کمتر» حرف آن را زده، اما هنوز اجرا نشده است.
در پی این سخنان، برخی از گروههای دانشجویی حامی آقای خامنهای در بیانیهها و نامههایی سرگشاده بابت «کمکاری»های خود در راهاندازی این کرسیها عذرخواهی کردند.
پس از آن، حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مجلس و از چهرههای اصولگرای منتقد دولت، گفت که دانشجویان و استادان «از بیان عقاید واقعی خود و تبعات آن ترس دارند».
به گفته این استاد دانشگاه «فضای کرسیهای آزاداندیشی باید ایمن و قابل اعتماد باشد تا هر گونه اظهار نظر استادان و دانشجویان با واکنشهای بعدی روبهرو نشود، اما شرایط امروز ایران اجازه نمیدهد طرح کرسیهای آزاداندیشی موفق شود».
در این باره از سه چهره دانشگاهی و متفکر ایرانی پرسیدیم که چنین طرحی، چه معنایی در فضای سیاسی و دانشگاهی امروز ایران دارد و اساسا چهقدر عملی است.
رامین جهانبگلو در این باره به مردمک گفته که ایده برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی با رفتار حکومت ایران در تناقض است.
آقای جهانبگلو که در دهه ۷۰ شمسی در انجمن حکمت و فلسفه تهران حضور داشت، در دهه ۸۰ مجموعهای از نشستها با شماری از متفکران جهان را در تهران برگزار کرد.
این فارغالتحصیل دکترای فلسفه در عین حال ابراز امیدواری میکند که اندیشهوران در ایران، در فضای محدود فعلی نیز بتوانند به اندیشیدن ادامه دهند.
این متفکر ایرانی همچنین میگوید در ایران برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی واقعی، اشتیاق و علاقه وجود دارد.
آقای جهانبگلو میگوید اگر فرضا از او برای کرسیهای آزاداندیشی در ایران دعوت کنند، اولین شرطش این است که زندانیان سیاسی و کسانی که آزادیشان زیر پا گذاشته شده، آزاد شوند.
حسین قاضیان، جامعهشناس، معتقد است کرسیهای آزاد اندیشی به سخنرانی مداحان حکومت تبدیل میشود.
این تحلیلگر مسائل ایران به مردمک میگوید اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند، اساسا ایده کرسیهای آزاد اندیشی قابلیت عملی شدن ندارد؛ مگر اینکه منظور از برقراری این کرسیها صرفاً نمایش آزادی بیان در محیطهای محدود و برای انگیزه زدایی از تقاضا برای آزادی بیان گستردهتر باشد.
حسین قاضیان همچنین میگوید وقتی فضای آزادانهای در درس و پژوهش احساس نمیشود، دانشجویان و استادان حق دارند که بدبین باشند و این دعوتها را جدی نگیرند.
این متفکر ایرانی تاکید میکند: آزادی بیان و به این ترتیب آزادی اندیشه، در ساختاری معنی میدهد که حکومت «پاسخگو» و به این ترتیب «شفاف» باشد.
محمدرضا نیکفر نیز معتقد است کرسیهای آزاد اندیشی به سخنرانی مداحان حکومت تبدیل میشود.
آقای نیکفر که از منتقدان جمهوری اسلامی و همینطور روشنفکری دینی است، میگوید طرحهایی مانند کرسیهای آزاد اندیشی، برای پنهان کردن آزادیکُشیها در ایران است.
محمدرضا نیکفر همچنین به مردمک گفت که حتی اگر چنین جلساتی برگزار شود، مداحان و حامیان حکومت ایران در آن حاضر خواهند شد و استادان و دانشجویان به آنها بیاعتنا هستند.
در شرایطی که محدودیتها برای فضاهای دانشگاهی و فعالیتهای دانشجویی در ایران همچنان رو به فزونی دارد و استادان و مدرسانی که دولت آنان را سکولار میخواند از تدریس محروم میشوند و دانشجویانی که به خاطر فعالیتهایشان در اعتراض به حکومت، «ستارهدار» شده و از تحصیل باز میمانند، نگاهها درباره اجرای طرح «کرسیهای آزاد اندیشی» خوشبینانه نیست؛ حتی اگر رهبر جمهوری اسلامی که خود پیشتر درباره فضای تدریس علوم انسانی در دانشگاههای ایران ابراز نگرانی کرده، در سخنان خود از اجرانشدن چنین طرحی گله کند.