موسسه رند در گزارش مفصلی به موضوع رابطه ایران و چین پرداخته است و توضیح میدهد که چطور در طی سه دهه و در سایه دشمنی ایران و آمریکا، ایران به چین نزدیک و نزدیکتر شده است.
تحریمها علیه ایران به شدت متکی به بازیگران سیاست بین الملل از جمله چین، روسیه، هند، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه است که هر کدام روابط عمیق تجاری و مالی با ایران دارند. همکاری چین با ایران بر تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران تاثیر گذاشته است. روابطی که در سه دهه گذشته عمق یافته و باعث شده که این کشور به طور معنی داری در مورد تحریمها علیه ایران موضع بگیرد.
همکاری پکن و تهران بر نیاز چین به انرژی و منابع عظیم ایران متمرکز شده است. اما شامل رابطه اقتصادی غیر نفتی مانند فروش اسلحه و همکاری دفاعی و تلاش برای توازن ژئواستراتژیک علیه آمریکا نیز میشود.
برای حکومت ایران هیچ کشوری همچون چین در جهان چنین تضمین کننده بقای او نیست و برای خروج از فشارهای بین المللی به او کمک نمیکند. ایران در حالی که از تلاش برای استقلال از کشورهای خارجی حرف میزند از لحاظ اقتصادی، دیپلماتیک و تا حدی نظامی به شدت به چین متکی شده است.
چین و ایران وارث دو تمدن باستانی پر غرور هستند. واقعیتی که فعل و انفعالات آنها را شکل میدهد و دریافت رهبرانشان را از هویت در جهان امروز رنگ میبخشد.
روابط دو جانبه چین و ایران تنها بر یک حس مشترک از عظمت فرهنگی تکیه ندارد یک حس مشترک ناشی از قربانی شدن از سوی قدرتهای غربی هم مبنای این رابطه است. هر دو قدرت در اوایل قرن بیستم نیمه مستعمره بودهاند. در شرایطی که ایران به دو بخش منطقه نفوذ روسیه و بریتانیا تبدیل شده بود، چینیها چندین شکست دردناک نظامی را از قدرتهای غربی در قرن نوزدهم تجربه کردند. حکومت کمونیستی چین تقریبا در بیشترین دوره وجودش تحت تحریمهای بین المللی بوده است.
روابط قدرتمند با چین برای ایران اهمیت دارد. اول و مهمتر از همه ایران چین را به طور بالقوه مخالف ایالات متحده میبیند. مخالفت با «سلطه طلبی» آمریکا یک رکن ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است. این نه تنها بر پروپاگاندای حکومت که بر سیاست خارجیاش هم تاثیر میگذارد.
چین به تلاشهای ایران برای مدرنیزه کردن سخت افزارهای نظامی و دکتریناش کمک کرده است. چین در طول جنگ هشت ساله تامین کننده سخت افزارهای نظامی ضروری ایران بود.
برای مدتها روسیه یکی از قدرتمندترین شرکای ایران بود. روسیه به ایران سلاحهای پیشرفت فروخت و کمک کرد که صنایع هستهای ایش را گسترش بدهد و از ایران در مقابل آسیبهای سازمان ملل از طریق وتوی تصمیمهای شورای امنیت حمایت میکرد.
اما رابطه نزدیک ایران و روسیه بعد از آنکه روسیه به قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان ملل رای داد از نفس افتاد. اکنون چین مقبولترین حامی حکومت ایران است و از بسیاری موارد ایده آل ایران است. چین قدرتمند و مرفه است و خواستههای کمتری در مقابل از ایران دارد.
در طول سالهای جنگ هشت ساله ایران و عراق، کمکهای اقتصادی، سیاسی و نظامی در شرایطی به عراق عرضه میشد که ایران از کمکهای مشابه محروم بود. تجهیزات نظامی چینی که به ایران فروخته میشد اغلب به صورت غیر مستقیم از طریق فروشنده ثالث یا از طریق کشورهایی مانند کره شمالی به ایران میرسید.
چین نه تنها به ایران اسلحههای کوچک میفروخت که موشکهای بالستیک و کروزهای ضد کشتی هم برایش فراهم میکرد. ایران در ۱۹۸۷ از موشکهای کرم ابریشم علیه کشتیهای کویتی استفاده کرد. کاری که باعث تنش جدی بین چین و ایالات متحده شد.
چین در نهایت با توقف فروش موشکهای کرم ابریشم و موشکهای پیچیدهتر«C 800» به ایران موافقت کرد. اما به جای فروش مستقیم موشک به ایران، چین نقش مهمی در آغاز صنایعی نظامی بومی و نوسازی نظامی ایران بازی کرد. طراحی و فن آوری چینی در بسیاری از مجموعههای موشکی ایران دیده میشود. از موشکهای کوتاه برد عقاب و نازعات تا موشک های دوربرد شهاب سه. چین همچنین مینهای ضد کشتی ایران و قایقهای تندروی ایرانی را توسعه داد. ارزش کلی این انتقال به آسانی قابل تعیین نیست اما از سوی برخی تحلیلگران دست کم چهار میلیارد دلار و تا حدود ده میلیارد دلار برآورد شده است.
چین در برخی موارد مظنون است که تکنولوژی موشک بالستیک را از طریق کره شمالی به ایران عرضه کرده است. حتی این اتهام مطرح است که چینیها و ایرانیها بر سر توسعه برنامه سلاحهای شیمیایی ایران را به طور مخفیانه همکاری کردهاند.
چین همچنین به ایران کمک کرده است که برنامه هستهایاش را توسعه ببخشد. بیشتر این کمکها جنبه غیرنظامی داشته است. هر چند بیشتر آنچه چین عملا در اختیار ایران قرارداده از جمله کمک به غنی سازی اورانیوم ابعاد نظامی هم میتواند داشته باشد.
برای مثال از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۶ چین انواع مختلفی از تکنولوژیهای هستهای و ماشین آلات را در اختیار ایران قرارداده و و به ایران کمک کرده است که از لیزر برای غنی سازی اورانیوم استفاده کند.
به طور خاص مهندسها و متخصصان چینی نقش مهمی در آموزش مهندسین ایرانی در مرکز تحقیقات هستهای اصفهان بازی کردهاند. چین در سال ۱۹۹۷ پشتیبانی مستقیم از برنامه هستهای ایران را با هدف بهبود روابط با ایالات متحده متوقف کرده است.
چین در دهههای گذشته از ایران در مقابل تاثیر تحریمهای بین المللی حمایت کرده است. ایران قدردان این حمایتها بوده است که مانع از انزوای بین المللیاش میشود. با این حال قانونی که در سال ۲۰۱۱ از سوی کنگره آمریکا تصویب شد و بانک مرکزی ایران را هدف قرارداد بزرگترین آسیب را بر اقتصاد ایران وارد کرد. بر اساس این قانون هر شرکت خارجی و هر کشوری که در معامله با بانک مرکزی ایران باشد با محدودیتهای مالی آمریکا مواجه میشود. نتیجه این قانون خریداران نفت ایران کاهش یافتند. ژاپن، کره جنوبی، اتحادیه اروپا و حتی شاید چین نفت مورد نیاز خود را از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تامین میکنند.
تا به امروز ایران توانسته است در برابر تحریمها به خاطر برنامه هسته ایاش به عنوان یک سپر به چین تکیه کند. مدت کوتاهی پس از هر قطعنامه سازمان ملل، چین با شتاب بیشتری روابط اقتصادی خود را گسترش میدهد. تحلیلگران میگویند چین همزمان با کمک به ایران برای مقابله با تحریمها نفوذش را در ایران افزایش میدهد.
سران هر دو کشور اعلام کردهاند که قصد دارند همکاری تجاری دو جانبه خود را از سی تا چهل میلیارد دلار در سال به ۱۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ برسانند. به علاوه چین از بزرگترین عاملان خارجی در عملیات کشف و استخراج نفت و گاز طبیعی در ایران است. در حال حاضر چین بر توسعه گاز طبیعی و حوزه نفتی آزادگان و یادآوران کار میکند.
از چشم انداز چینیها کمک به ایران ارزش استراتژیک دارد تا قدرت ایالات متحده در خلیج فارس محدود شود. جایی که نیروی دریایی آمریکا با درخواست کشورهای عربی متحد آمریکا حضور پر رنگ دارد.