سه عنوان کتاب سیمین بهبهانی شامل مجموعه اشعارش، کتاب «یاد بعضی نفرات» ومجموعه گفت وگوهایش بهزودی از سوی انتشارات «نگاه» تجدید چاپ خواهند شد.
این روزها، سیمین بهبهانی با همکاری پسرش مشغول ویرایش نهایی مجموعه اشعارش، کتاب «یاد بعضی نفرات» ومجموعه گفت وگوهایش با اهالی مطبوعات است.
این سه عنوان کتاب بهزودی از سوی انتشارات «نگاه» تجدید چاپ خواهند شد.
با اینکه سیمین بهبهانی در سالهای اخیر دید چشمهایش را از دست داده، اما همچنان پرتوان و استوار به سراییدن شعر و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه میدهد.
او میگوید: امروز که زندهام باید سرزنده چو زندگان زندگی کنم، از این رو شعرم نیز نباید بوی کهنگی به خود بگیرد.
با اینکه دفتر جدیدی از غزلهای بهبهانی آماده چاپ است، اما وی هنوز تصمیمی برای انتشار این دفتر نگرفته است.
در سالهای اخیر دو مجموعه شعر که شامل شعرهای اخیر و گزیدهای ازشعرهای دفترهای پیشین سیمین بهبهانی است، توسط انتشارات «شرکت کتاب» در آمریکا منتشر شده است.
حرکتی به سوی کلمات جدید
سیمین بهبهانی در سال 1306 در تهران متولد شد و نخستین دفتر شعرش را با عنوان «سه تار» در سال 1330 روانه بازار کتاب کرد.
او از آغاز در شعرش به مفاهیم اجتماعی توجه داشت به طوری که در سال 1331 به پیشنهاد نیما در کنار مهدی اخوان ثالث مدال بینالملی صلح را از آن خود کرد.
بهبهانی تاکنون قریب به 10 مجموعه شعر، 2 مجموعه داستان و تعدادی ترانه منتشر کرده است.
بهبهانی در دوره نخست شاعری با درون مایه تازه و با بهرهگیری قالب غزل و وزنهای مرسوم، غزلهای زیبا و محکمی سروده است.
بهبهانی از سال 1350، تحولی اساسی در وزن شعر کلاسیک بوجود آورد و با نوعآوری در به کارگیری وزنهای غیرمتدوال، قالب غزل را متحول کرد.
بهبهانی معتقد است برای بیان مفاهیم جدید باید بتواند به سمت کلمات جدید برود، از این رو قالب غزل را متحول میکند.
او بسیاری از مفاهیم زندگی مردم کوچه و بازار را در شعرش وارد میکند، زبان شعرش بسیار ساده، سالم و بیآلایش است و پیچیدگیهایی که از سوی بسیاری از شاعران متدوال است در شعر او جایی ندارد.
بهبهانی به دلیل فعالیتهای اجتماعی و مبارزه برای آزادی بیان، همواره با مشکل سانسور روبرو بوده و کتابهایش در دورههای چند ساله اجازه انتشار پیدا نکردهاند.
مجموعه اشعار سیمین بهبهانی شامل شعرهای دفترهای «جای پا»، «چلچراغ»، «مرمر»، «رستاخیز»، «خطی ز سرعت و از آتش»، «دشت ارژن»، «یک دریچه آزادی»، «یکی مثلا این که ...» و شعرهای جدید او از سال 1377 تا 1385 است که برای نخستین بار در 1200 صفحه در سال 1384 از سوی انتشارات نگاه منتشر شده است.
این مجموعه تاکنون 3 بار با تیراژ بالا از سوی این انتشارات منتشر شده است و تا اواخر سال جاری نیز چاپ چهارم آن روانه بازار کتاب خواهد شد.
کتاب «یاد بعضی نفرات» او شامل مجموعهای از نقدها، یادوارهها و گفت وگوهای او است که در سال 1378 از سوی نشر البرز روانه بازار کتاب شد.
او در این کتاب درباره افرادی چون منوچهر آتشی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث، پروین اعتصامی، منصور اوجی، شهرنوش پارسیپور، سیمبن دانشور، محمود دولت آبادی و ... سخن گفته و در خلال این یادها، آثار برخی از این شاعران و نویسندگان را نیز بررسی کرده است.
در بخش دوم این کتاب نیز گزیدهایی از گفت وگوهایی که با او انجام شده منتشر گشته است.
حجم این کتاب در چاپ دوم 2 برابر شده و بسیاری از نقدها و نوشتههای سیمین بهبهانی که در سالهای اخیر نوشته شدهاند، به این کتاب افزوده شده است.
بهزودی و پس از ده سال، چاپ دوم این کتاب از سوی انتشارات نگاه و همچنین مجموعه گفت و گوهایی که در 57 سال اخیر با سیمین بهبهانی انجام شده در قالب کتاب منتشر خواهند شد
خیلی وقت ها دلم میگیرد
کودکی می شوم.
..که از درختان بالا میرود
قناری زیبا را با سنگ میزنم.
..نه...
دلتنگ قناریم
اشک هایم گواه تنهائی من است
و اسب سفیدم زخمی بر یال زیبایش دارد
وتو ای همسفر تنهائی من
دامنت پر گل
لبانت خندان باد
باز کودکی می شوم
می دوم دستانم
باز است
آرزو هایم را بر پشت اسب سفیدم می بندم
آنجا خانه من است
آن کوهای بلند
که درختانش بلند تر از ..
...بیدار می شوم
کودکی نیستم
اسب سفیدی ندارم
امادستانم
زخم اسب سفیدم ...
را بیاد دارد
فرصتی نیست تا نقاشی کنم
شعرهایم
زیر آوار است
گونه هایم یخ می بندد
هوا سرد است
تنهائی
و خواب مادرم
لا اله الا....
همه پیچیده در زمان
باز تنها شده ام
می ترسم . من را نمی شناسی..
لهجه ام گیلانی نیست..
ترکی هم نی دانم .
دور بودهام و اسیر غربتی ها .
خسته خسته خسته ..
یادگاری بر درخت کهن زمان من حک نمی بندد.
و باز می ترسم .
داد می زنم ...فریاد می کشم..
و تو دور تر از زمان
شاید صدایم نا آشناست
شعرهایم غریب است .
هوا سرد است
سیمین
من می ترسم
از روی ذوق هنری سروده شد حسین حاجی آقا هنرمند آواره در کا نادا سال نو نزدیک است
امیدوارم صد سال زندگی کنید و فکر کنید به ما هنرمندان و ایرانیانی که در خارج داریم زیر سلطه نژاد پرستی خارجی ها جان می دهیم و هیچ حامی هم نداریم