معاون دادسرای عمومی و انقلاب تهران ادعا میکند که رکسانا صابری بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده و هیچ مدرکی که نشان دهد دارای تابعیت کشور دیگری است، در دست نیست.
حسن حداد، معاون امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران گفت رکسانا صابری، خبرنگار ایرانیتبار به جاسوسی متهم شده و پرونده او برای رسیدگی به دادگاه انقلاب فرستاده شده است.
قاضی حداد در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران گفت رکسانا صابری بدون مجوز خبرنگاری فعالیتهای جاسوسی انجام میداده و همه اتهامات را پذیرفته است.
رکسانا صابری، متولد آمریکا حدود شش سال پیش از آمریکا به ایران سفر کرد و از دولت ایران مجوز فعالیت خبرنگاری گرفت.
خانم صابری از ایران برای شبکههای خبری مانند رادیو ان.پی.آر آمریکا، بی.بی.سی و فاکس نیوز گزارش تهیه میکرد.
گفته میشود این خبرنگار آزاد همچنین مشغول مطالعه بر روی پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع ایران و روابط بینالملل بوده است.
حسن حداد تایید کرده که رکسانا صابری اوایل این هفته با پدر و مادرش در زندان دیدار کرده است.
معاون دادسرای عمومی و انقلاب تهران ادعا میکند که این خبرنگار آزاد بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده و هیچ مدرکی که نشان دهد دارای تابعیت کشور دیگری است، در دست نیست.
قاضی حداد معتقد است که داشتن تابعیت مضاعف تاثیری در رسیدگی به اتهامات رکسانا صابری در مراجع قضایی ایران ندارد.
معاون دادسرای عمومی و انقلاب تهران یک ماه پیش گفته بود که تحقيقات لازم درباره رکسانا صابری کامل شده و او تا چند روز دیگر آزاد میشود.
تلاش آمریکا برای آزادی رکسانا صابری
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا در جریان کنفرانس افغانستان در لاهه هلند وعده داده بود که برای بازگشت صابری تلاش میکند.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرده بود که این کشور میخواهد از طریق روابط کنسولی سوييس با ایران و بهشیوه دیپلماتیک وارد این موضوع شود تا روند دادرسی رکسانا صابری بهطور شفاف طی شود.
بنا به اعلام دادگاه انقلاب، هنوز حکمی برای رکسانا صابری صادر نشده و جزئیات این پرونده پیش از صدور حکم در اختیار رسانهها قرار نمیگیرد.
یک دادستان په من گفت که پچه
از دیو میترسم و گریه میکنه
من گفتم کی دیوه ؟
گفت آیت ... شاهرودی !
در اتو بوس شرکت واحد
در اتو بوس شرکت واحد باز شد و کوتوله زشتی بالا آمد و شروع به نی زدن کرد و بدنبال آن شخص دیگری برای جمع کردن پول که من برق سه فاز از من می پرد و دوست قدیمی و بچه محل خود جواد خ را می بینم ایستگاه بعدی پائین می آید و پس از احوال پرسی و شرم به من می گوید اشتباهی کرده و تحت تعقیب پلیس شهرستان ش...می باشد . من کارمند اداره راه آهن بودم در آمد اندکی بود کمک کردم تا آواره نباشد شاید خدا مرحمتی کند . یک ماه با من بود و آمد و گفت آقا شاهرودی و بریم منزل ایشان ....و آشنائی من با خانواده آیت اله شاهرودی شد توسط جواد آقا...و رضا نوه آقای شاهرودی...جواد آقای خلاف کار شد نگهبان درب قوه قضائیه آقای یزدی و شاهرودی از من خواست تا در روابط عمومی آنجا کار کنم و جانباز خطاط خود را بیرون کند اما من موافقت نکردم . آقای غروی دفترش هم آنجا بود و باج گرفتن جواد آقا از مراجعه به قوه قضائیه ...دست آخر شاهرودی به اداره پاسپورت زنگ میزند و جواد تحت تعقیب قانون می رود کویت پیش برادر شاهرودی در کویت که طلا فروشی دارد کار کند . با وجود یک چنین قوه قضائیه و ...چطور می شود عدالت خواهی کرد.
دست بردارید یک زن چطور می تواند جاسوس باشه خدا لعنت تان کند من برار شهید هستم و مجروح جنگ از ظلم دست بردارید