نسخه آرشیو شده

رفتارهای مستبدانه، بدترین شیوه‌ فرزندپروری
عکس از: وبلاگ آموزشگاه استثنایی دکتر خزائلی
از میان متن

  • تحمیل سیستم‌های انضباطی مانند تنبیه، محرومیت و قواعد سختگیرانه که کودکان را مجبور به انجام کارهایی می‌کند اثر معکوس روی اعتماد‌به‌نفس خانواده دارد و با رشد ناقص هیجانی و رنجش افراد همراه است
نسیم یاران
یکشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۳ | کد خبر: 57407

پژوهش ملی در اسپانیا نشان می‌دهد که سیستم انضباطی سخت‌گیرانه و غیرقابل انعطاف و نیز شیوه تربیتی نادیده‌گرفتن کودکان که دربردارنده عدم ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان آن‌هاست بدترین نتایج تحصیلی، روانی و اجتماعی را به‌دنبال دارد.

محققان در یک بررسی ملی در اسپانیا نشان دادند که قواعد بسیار سختگیرانه از یک طرف و نادیده‌گرفتن کودکان از طرف دیگر با منفی‌ترین پیامدهای تحصیلی و روانی همراه است.

محققان دانشگاه والنسیا در بررسی اثرات شیوه پرورش کودکان در ساختار اجتماعی اسپانیا نشان دادند که دو شیوه مبتنی بر انضباط شدید و محبت کم و نیز نادیده گرفتن و بی‌توجهی به نیازهای کودکان بدترین نتایج آموزشی و تربیتی را در نوجوانان به دنبال دارد.

نتایج این مطالعه که در آخرین شماره مجله اسپانیولی زبان «اینفنسیا یا آپرندیزیچ» منتشر شده براساس یک مطالعه ملی در اسپانیا روی 948 کودک و نوجوان است.

از شرکت کنندگان مطالعه که 10 تا 14 ساله و حدود نیمی از آن‌ها (52 درصد) دختر بودند در باره جزئیات رفتار والدین آن‌ها و شیوه اجتماعی‌شدنشان پرسش شد.

محققان با توجه به پاسخ شرکت‌کنندگان مطالعه، شیوه فرزندپروری خانواده‌ها را به چهار نوع مختلف مستبدانه، مقتدرانه، آسان‌گیر و سهل‌انگار دسته‌بندی کردند.

معیار دسته‌بندی آن‌ها میزان کنترل و وجود قواعد در زندگی کودک از یک طرف و میزان گرمی و صمیمیت در روابط والدین و کودک از طرف دیگر بود.

در شیوه مقتدرانه که برخی از آن به عنوان شیوه فرزندپروری قاطع و اطمینان‌بخش هم یاد می‌کنند قواعد مشخص در زندگی کودک وجود دارد، والدین دلایل انجام آن را برای کودک توضیح می‌دهند اما روابط‌شان با کودک گرم و صمیمی است.

در شیوه مستبدانه اگرچه میزان قواعد و کنترل همانند شیوه مقتدرانه است اما والدین گرمی و صمیمیت کمتری دارند.

در شیوه آسان‌‌گیر، میزان قواعد و کنترل روی اجرای آن کم است اما گرمی و صمیمت در بالاترین حد وجود دارد.

در نهایت در شیوه فرزندپروری سهل‌انگارانه نه تنها قواعد چندانی در زندگی کودک وجود ندارد بلکه گرمی و صمیمیتی هم بین والدین و کودکان دیده نمی‌شود.

یافته‌ها در کشور اسپانیا نشان داد که والدین آسان‌گیر و مهربان (شیوه آسان‌گیر) و نیز والدین سختگیر و مهربان (شیوه مقتدرانه) شاهد بهترین نتایج در وضعیت تحصیلی‌، اجتماعی و روانی کودکان و نوجوانان خود بودند.

حتی نوجوانان خانواده‌های آسان‌گیر و مهربان که کمترین سختگیری را تجربه کرده بودند در برخی موارد بهتر از نوجوانان خانواده‌های مقتدر هم عمل کردند.

به نظر می‌رسد تحمیل سیستم‌های انضباطی مانند تنبیه، محرومیت و قواعد سختگیرانه که کودکان را مجبور به انجام کارهایی می‌کند اثر معکوس روی اعتماد‌به‌نفس خانواده دارد و با رشد ناقص هیجانی و رنجش افراد همراه است.

محققان براساس یافته‌های حاصل براین باورند که سختگیری با کودکان یا ضروری نیست و یا اهمیت چندانی ندارد و حتی گاهی با نتایج منفی همراه است و کلید تربیت سالم‌تر، گرمی والدین و درگیرشدن مثبت آن‌ها در زندگی کودک است. 

پژوهشگران این تحقیق نتیجه می‌گیرند که ترکیبی از گرمی و حضور زیاد والدین در زندگی کودک به همراه سطح پائینی از سختگیری بهترین راهبرد فرزندپروری در کشور اسپانیاست.

تاثیر تفاو‌ت‌های فرهنگی در اثربخشی شیوه تربیتی

نکته مهم در‌باره نتایج این تحقیق آن است که در فرهنگ اسپانیا نگاه برابرنگرانه نسبت به افراد بیشتر از روابط سلسله‌مراتبی است. هم‌چنین در این کشور روحیه جمع‌گرایی بیشتر از فرد گرایی وجود دارد.

به نظر محققان شاید این تفاوت‌ها در ساختار فرهنگی باعث ایجاد نتایجی در تحقیق شده که با یافته‌های برخی دیگر از کشورها مانند آمریکا متفاوت است.

در آمریکا که روحیه فردگرایی و روابط سلسله مراتبی حاکم است شیوه فرزندپروری «مقتدارانه» یا قاطع و اطمینان بخش که در آن، گرمی در کنار سختگیری انعطاف پذیر هست بهترین نتایج تحصیلی و تربیتی را دارد.

در بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله ایران روحیه جمعی و ساختار اجتماعی مبتنی بر سلسله مراتب حاکم است.

به هرحال تعامل شیوه‌های تربیتی و نوع نگرش فرهنگی حاکم بر جامعه تعیین‌کننده میزان اثربخشی هر یک از انواع شیوه‌های فرزندپروری است که به نوشته محققان حاضر نیاز به تحقیقات بیشتر برای اظهارنظر قطعی‌تر دارد.

اما به گفته نویسندگان مقاله، یافته‌های این پژوهش لزوم توجه والدین به جنبه‌هایی مانند ارتباط گرم، روابط مودبانه، نشان دادن علاقه به کودک و مشکلات او و ارائه توضیحات معقول در‌باره پیامدهای اعمال آن‌ها را برجسته می‌کند.

فرناندو گارسیا، سرپرست تحقیق می‌گوید همه این‌‌ها فعالیت‌هایی هستند که در نهایت مستلزم درگیرشدن والدین در زندگی کودک، صرف وقت و انرژی با آن‌ها و دلسوزی هستند. در این زمینه باید درنظر داشت که هدف این است که همه باید به‌صورت انسان‌هایی پخته، مسئول و توانا در انجام کارهای خود پرورش یابند.

شناخت شیوه‌های مختلف فرزندپروری به خانواده‌ها این امکان را می‌دهد که با توجه به پیامدهای کاربرد هر شیوه بتوانند تغییرات لازم را در شیوه برخورد خود نسبت به این موضوع بدهند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی