میدل ایست آنلاین گزارش داد که آهنگ معروف و قدیمی «سر اومد زمستون»، آهنگ نمادین جنبش سبز ایران است که همراه بسیاری از آهنگهای کلاسیک ایرانی در پروژه لندن اجرا میشود.
هفته گذشته در بخشی از «پروژه لندن»، حاضران در یکی از سالنهای موسیقی در شهر آکسفورد انگلیس ترانه «سر اومد زمستون» را خواندند.
اجرای کنسرت با سفر به برخی کشورها، برگزاری کارگاه آموزشی و سمینار بخشی از «پروژه لندن» است.
میدل ایست آنلاین روز هفتم اکتبر (15 مهر) در گزارشی به شرح آنچه که در یکی از سالنهای موسیقی شهر آکسفورد انگلیس گذشته، پرداخته است.
در این سالن آهنگهای ایرانی به زبانهای آذری، کردی و ارمنی شنیده میشده و در آن میان جمعیتی اجرای «سراومد زمستون» را تقاضا کردهاند.
جمعیتی در یکی از سالنهای موسیقی در شهر آکسفورد انگلیس، به آهنگهای ایرانیان به زبانهای آذری، کردی و ارمنی گوش میدهند و در این میان درخواست برای اجرای «سر اومد زمستون» شنیده میشود.
سراومد زمستون، ترانهای قدیمی از سالهای 1350 در ایران است که پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران در خرداد ماه 1388، جانی تازه گرفت و به سرود ملی جنبش سبز اصلاحطلب ایران و طرفداران آن تبدیل شد.
گروه موسیقی حاضر در سالن با این آهنگ درخواستی موافقت میکند و از جمعیت حاضر میخواهد که گروه را در خواندن این ترانه همراهی کنند.
مردم حاضر در سالن با تردید جلوی صحنه میآیند تا فیالبداهه گروه را همراهی کنند و میدانند که این حرکت، یک «اعلام همبستگی» است.
این مراسم فیلمبرداری میشود و احتمال دارد که از سایت «یوتیوب» سردرآورد؛ آنگاه اگر دولتمردان و ماموران حکومت ایران این فیلم را ببینند امکان دارد برای خانوادههای افراد حاضر در فیلم حوادث ناخوشایندی اتفاق بیافتد.
نگرانی افراد در این سالن شهر آکسفورد به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بازمی گردد که در آن زمان مردم خشمگین به خیابانها آمدند.
پروفسور آنابل سربرنی از «مرکز مطالعات ایران» که به تازگی دایر شده، به این گردهمایی ایرانیها در آکسفورد اشاره میکند و میگوید: برای مردم داخل و خارج از ایران اینگونه گردهماییها فضایی را فراهم کرده که به کانالهای گسترده با محتوای سیاسی تبدیل شدهاند.
حجاب بر سر در حمایت از مجید توکلی
دسامبر سال گذشته زمانی که ماموران حکومت ایران مجید توکلی، از رهبران ناراضی دانشجویان، را دستگیر کردند با عکس گرفتن از او درحالی که حجاب داشت او را تحقیر کردند؛ عکس مجید توکلی در روزنامهها منتشر شد.
یک هفته پس از بازداشت مجید توکلی، صدها مرد ایرانی حجاب برسر کردند و تصاویر باحجاب خود را به نشانه اعتراض، روی یوتیوب و فیس بوک قرار دادند.
سال گذشته صدای فریاد «الله اکبر» معترضان به نشانه بیان عزم، امید و ناامیدی و ایجاد یک روحیه همبستگی هرشب از پشت بامهای خانههای ساکنان تهران شنیده میشد و اکنون موسیقی به «نماد جدید همتراز» اعتراضها تبدیل شده است.
موسیقی نقش مهمی در مخالفت میان مردم ایران و حکومت این کشور دارد؛ موسیقی سنتی که در گذشته ابزاری برای بیان اعتراض بود، از یک سو جانی دوباره گرفته و ازسوی دیگر با انتقاد دولتمردان ایران روبهرو شده است.
به تازگی یک روحانی در تلویزیون ایران با نام بردن از سنتور، به موسیقی به عنوان «منبع شیطانی» حمله کرده و در چند دقیقه 10 بار این حمله را تکرار کرده است.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز بهتازگی اعلام کرده است که یادگیری موسیقی در مغایرت با اصول جمهوری اسلامی و اتلاف وقت است.
با وجود این مخالفتها، جوانان ایرانی به موسیقی کلاسیک علاقهمند شدهاند؛ پیش از این افراد سن بالاتر به این نوع موسیقی تمایل داشتند.
موسیقی سنتی ایران، مدت زمان کوتاهی پیش از انقلاب اسلامی 1979 شکوفایی داشت زیرا در آن زمان غربی شدن، سنتهای کهن موسیقی سنتی ایرانی را تهدید میکرد.
در آن سالها گروههای کوچکی از موسیقیدانها شامل «چپیها و پیشروها» به نشانه اعتراض کنسرتهای موسیقی سنتی به راه انداختند و شروع به ضبط و پخش این موسیقی کردند.
در آلبومهای هنرمندانی مانند حسین علیزاده، صدیق تعریف و محمدرضا شجریان آهنگهای پربار و قوی به نشانه مقاومت و آزادی سیاسی دیده میشد.
مدت کوتاهی پس از انقلاب آلبومها و آهنگهایی با پیام مشخص سیاسی ممنوع شد؛ تنها داشتن نوار کاست این آهنگها بازداشت و حبس را درپی داشت و اجرای کنسرت در ایران متوقف شد.
محمدرضا شجریان، «بزرگ موسیقی کلاسیک ایرانی»، از اظهارنظرهای سیاسی پرهیز کرد اما فشار حکومت و افزایش مقاومت مردم در برابر حکومت موجب شد که او مواضع تندی علیه حکومت بگیرد.
زمانی که محمود احمدینژاد، جنبش مقاومت مردمی ایران را «خس و خاشاک» نامید، آقای شجریان بیدرنگ در مصاحبه با بی.بی.سی گفت: این صدا همیشه برای خس و خاشاک بوده است و همیشه برای خس و خاشاک خواهد ماند. من هرگز به رادیو و تلویزیون اجازه نمیدهم صدای مرا پخش کنند.
پس از آن، آقای شجریان آهنگ «آواز بیداد» را اجرا کرد که پرویز مشکاتیان نوازندگی سنتور این اجرا را برعهده داشت. موسیقیدانهای پیش از انقلاب این آهنگ را در انتقاد از شاه خوانده بودند.
محمدرضا شجریان همچنین «مرغ سحر» را با حضور نوازندگان زن در شهر لس آنجلس آمریکا اجرا کرد. مرغ سحر شعری از مولانا، شاعر ایرانی است و در انتقاد از بیعدالتی دیکتاتورها خوانده شده است.
«آهنگهای عشق و آزادگی از ایران»
در ادامه این برنامههای موسیقی، گروهی از موسیقیدانها شامل فارسی زبان و کرد مستقر در «دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی» لندن تا پایان سال 2011 یک پروژه موسیقی با نام «آهنگهای عشق و آزادگی از ایران» را اجرا خواهند کرد.
این پروژه از مردم عادی و فرهنگ مردمی در ایران دفاع میکند و سازماندهندگان آن این پروژه را «یک معماری موسیقی فعال» معرفی کردهاند.
چنین پروژهای سابقهای تاریخی دارد؛ در زمان انقلاب مشروطه در ایران موسیقی سنتی ایرانی صرفا در خدمت دربار بود. عارف قزوینی، شاعر و موسیقیدان در آن زمان نوشت که زمانی که آهنگهای حماسی را میسروده هنر تا حدی تنزل پیدا کرده بود که حتی موسیقیدانها برای گربههای شاه هم آهنگ میساختند.
پس از آن، جنبش مشروطه در مدت سه سال که به «استبداد صغیر» معروف است، سرکوب شد و این لحظه به نقطه عطفی در موسیقی مدنی ایرانی تبدیل شد.
عارف قزوینی، فرد انقلابی که از این جنبش حمایت میکرد آهنگهایی را برای رویدادهای تلخ این دوره سرود که یکی از معروفترین این آهنگها «از خون جوانان وطن» است؛ اگرچه این سروده به حیدرخان عمو اوقلو، بنیانگذار حزب کمونیست ایران، تقدیم شده بود اما در سرتاسر دوران شاه و انقلاب اسلامی همچنان معروف ماند.
محمدرضا شجریان، آهنگ از خون جوانان وطن را دوبار اجرا کرده است و این آهنگ در شروع سال نو ایرانی، نوروز، یکی از آهنگهای سنتی است که از رادیو و تلویزیون پخش میشود.
بخشی از این آهنگ که از رنج مردم و مقاومت میگوید با این عنوان «اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن» در برخی بازخوانیهای جدید (به استثنای شجریان) سانسور شده و قرار است در پروژه لندن بازخوانی شود.
اجرای کنسرت با سفر به برخی کشورها، برگزاری کارگاه آموزشی و سمینار بخشی از «پروژه لندن» است. از این کنسرت فیلمبرداری و صدابرداری میشود تا یک ضبط اینترنتی تاریخی تهیه شود.
هدف از فیلمبرداری و صدابرداری از کنسرت در پروژه لندن ایجاد آرشیوی از نسخههای نهایی از آهنگهایی است که به فراموشی سپرده شده، دفن شده یا از ناحیه سانسور و خودسانسوری ناقص شدهاند و چاپ یک کتاب آهنگ است.
ما به عنوان کارشناسان علم موسیقی این پروژه را الگویی برای تقویت و تحکیم اجتماعی در دیگر جوامع مهاجر میبینیم.
یکی از ویدئوکلیپهای جدید دو دختر نوجوان در یکی از شهرستانهای ایران را نشان میدهد؛ یکی از آنها یک روسری سبز نمادین برسر دارد و سهتار مینوازد و دیگری که دختری 8 یا 9 ساله است تنبک میزند و این آهنگ سنتی را میخواند «توبهها را بکشنید، میخانهها را واکنید ای بادهخواران، پیمانه را احیا کنید ای مل گساران». این ویدئو روی فیس بوک و یوتیوب ارسال شده است.
نخستین کنسرت پروژه لندن قرار است پنجم نوامبر (14 آبان) اجرا شود.
یک اطلاع ناقص هست اینجا و سانسور شده که: سر اومد زمستون سرودی بود که چپهای فدایی در زندانهای رژیم می خواندند، سراینده اش به احتمال زیاد سعید سلطانپور بود و بعد از قیام 57 هم گروه موسیقی دانشجویان پیشگام آن را خواندند و بسرعت همه گیر و به یک ترانه ی مردمی تبدیل شد. در جریان انتخابات موسوی چی ها این سرود مردمی چپ را مصادره کردند با یک محتوای پوچ به نفع خودشان، و به روی مبارکشان هم نیاوردند که این ترانه سرود متعلق به همان نسلی است که ایشان با رهبری خمینی در کنار همپالکی های جمهوری اسلامی سرکوب کردند. وقاحت این جماعت جمهوری اسلامی واقعا حد و مرز ندارد!