نسخه آرشیو شده

کلیه؛ تجارت زندگی در بازار سیاه
از میان متن

  • محمد ۲۴ ساله می‌گوید: «وقتی می‌خواهم خودم را علیل کنم، باید پولی دست‌ام را بگیرد که ارزش‌اش را داشته باشد، من برای راه انداختن یک کار ساده در تهران ۸۰ میلیون تومان می‌خواهم و به کمتر از این راضی نمی‌شوم.»
مردمک
دوشنبه ۰۸ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۶:۰۴ | کد خبر: 61204

فروش «کلیه» در ایران یک تجارت است، این را آگهی‌هایی می‌گویند که بر در و دیوار حوالی بیمارستان‌ها چسبانده می‌شوند.

این آگهی‌ها درست شبیه به آگهی خرید و فروش خانه و ماشین، قیمت و شرایط و شماره تماس دارند. علاوه بر این، آمارهای نهادهای رسمی بهداشتی و پزشکی از افزایش قیمت خرید و فروش کلیه خبر می‌دهند و نشان از شکل‌گیری بازار تازه‌ای در ایران دارند.

خبرگزاری مهر در روزهای پایانی سال گزارش داد که قیمت کلیه در ایران به ۱۰ میلیون تومان رسید. اما در گزارش‌ها و نوشته‌های منابع خبری غیر رسمی قیمت تا ۲۰ میلیون تومان هم بالا می‌رود و با کمی پرس‌وجو و تلفن زدن به فروشندگان می‌توان قیمت‌های بالاتری را هم شنید.

محمد، یک جوان ۲۴ ساله ایرانی است که می‌خواهد کلیه‌اش را ۸۰ میلیون تومان بفروشد. او به مردمک می‌گوید: «وقتی می‌خواهم خودم را علیل کنم، باید پولی دست‌ام را بگیرد که ارزش‌اش را داشته باشد. من برای راه انداختن یک کار ساده در تهران به ۸۰ میلیون تومان احتیاج دارم و به کمتر از این راضی نمی‌شوم.»

او نام و شماره‌اش را زیر یک آگهی اینترنتی گذاشته و خودش می‌گوید که همین اطلاعات را بر برگه‌های کوچکی چاپ کرده و نزدیک بیمارستان‌ها روی دیوار چسبانده است.

بنا بر آمار اداره پيوند و بيماری‌های خاص وزارت بهداشت، تاکنون ۳۲ هزار و ۶۸۶ بيمار کليوی در ایران شناسایی شده‌اند كه حدود ۴۹ درصد آن‌ها پیوند کلیه داشته‌اند و ۵۱ درصد دیالیز می‌شوند.

این آمار نشان می‌دهد که ۱۶ هزار و ۲۳ نفر پیوند کلیه داشته‌اند. از این میان تنها ۶ درصد بیماران از عضو جسد بيمارانی که به مرگ مغزی دچار شده‌اند، استفاده کرده‌اند. ۱۳ درصد اهدا‌کنندگان خويشاوند بیمار بوده‌اند و ۸۱ درصد بیماران کلیه را از اهدا‌کننده غیرخویشاوند خریده‌اند و در نهایت، حدود ۱۳ هزار نفر تنها برای گرفتن پول حاضر شده‌اند کلیه خود را بفروشند.

«هدیه ایثار» و «مدل ایرانی»

ایران یکی از معدود کشورهایی است که اهدای کلیه فرد زنده در آن به طور رسمی انجام می‌شود و دولت به هر اهداکننده کلیه یک میلیون تومان به عنوان «هدیه ایثار» می‌دهد.

این شیوه رسمی مدیریت اهدای کلیه در ایران مورد توجه نهادهای پزشکی دنیا است، به طوری که از آن با «مدل ایران» یاد می‌شود. در این روش، یک نهاد خیریه و غیرانتفاعی و غیردولتی مسئولیت برقراری ارتباط میان دهنده و گیرنده کلیه را بر عهده دارد. از سوی دیگر، دهنده عضو از دولت مبلغی را به عنوان هدیه ایثار دریافت می‌کند.

در حالی که برخی از کارشناسان و مسئولان در ایران مصوبه سال ۱۳۷۵ را سرآغاز نظارت دقیق دولت و ایجاد مجرایی قانونی برای اهدای عضو می‌دانند که قیمت فروش کلیه را کنترل می‌کند، اما گروهی دیگر نیز پرداخت پول از سوی دولت را دلیل کاهش تمایل اعضای خانواده بیمار برای اهدا ارزیابی می‌کنند که به ایجاد بازار سیاه انجامیده است.

مصطفی قاسمی، رئیس انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران معتقد است، با توجه به هزینه‌های سنگین درمان بعد از خروج عضو از بدن، این یک میلیون تومان هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. از سوی دیگر مراحل اداری دریافت آن، چنان طولانی و خسته‌کننده است که برخی بیماران حوصله پیگیری ندارند.

از سوی دیگر، آقای قاسمی به افزایش «تجارت کلیه در بازار آزاد پس از اختصاص هدیه ایثار» اشاره می‌کند و می‌گوید: «همان زمان انجمن به تصویب این قانون اعتراض کرد، زيرا می‌دانستیم وقتی پای منفعت مالی به میان آید، آمار اهداكنندگان كليه از خانواده و خويشاوندان درجه اول كه شاخه اصلی پيوند كليه محسوب می‌شود به شدت کاهش می‌یابد و اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، همین آمار پنج درصدی اهدای خانوادگی هم به خرید و فروش تبدیل می‌شود.»

اکونومیست، پنج سال پیش در گزارشی «مدل ایران» را تحسین کرد و تنها راه رهایی از فهرست‌های طویل انتظار را برای گرفتن کلیه از مردگانی که دچار مرگ مغزی شده‌اند، رسمیت بخشیدن و قانونی کردن فروش کلیه افراد زنده دانست.

این هفته‌نامه خبری که در لندن منتشر می‌شود، سال ۲۰۰۶ قیمت کلیه در ایران را دو تا چهار هزار دلار اعلام کرد و نوشت: «با روشی که ایران اتخاذ کرده، فهرست انتظار به طور کامل حذف شده است و خریداران و فروشندگان در این بازار سامان یافته نسبت به خریداران و فروشندگان در بازار غیرقانونی وضعیت بهتری دارند.»

به نوشته این هفته‌نامه، تنها اگر شش صدم درصد از امریکایی‌های سالم بین ۱۹ تا ۶۵ سال از یکی از کلیه‌های خود صرف نظر می‌کردند، هیچ بیماری در صف انتظار برای دریافت کلیه در این کشور نمی‌ماند.

بازار سیاه

«بیمارستان‌های خصوصی به یکی از عوامل رونق بازار سیاه خرید و فروش کلیه تبدیل شده‌اند»

با وجود آن که گروهی «مدل ایران» و شیوه مدیریت اهدای کلیه را موفق می‌دانند، اما این به معنای شکل نگرفتن بازار سیاه نیست.

کسی که می‌خواهد در ایران کلیه‌اش را بفروشد، باید به انجمن حمایت از بیماران کلیوی مراجعه کند و با دریافت برگه‌ای، آزمایش‌های پزشکی مورد نیاز را انجام دهد. اهداكنندگان زنده ابتدا بايد به طور دقیق معاینه شوند تا سلامت آن‌ها، جسمی و روانی، تائید شود. این آزمایش‌ها حدود ۱۰ روز طول می‌کشد و فرد اهدا کننده باید هزینه‌ آن را خود بپردازد.

زنان مجرد باید رضایت‌نامه پدر و زنان متاهل باید رضایت‌نامه همسر را هم ضمیمه پرونده کنند. بیمارستان‌ها بدون نامه انجمن حمایت از بیماران کلیوی نمی‌توانند عمل پیوند را انجام دهند.

پس از تکمیل پرونده، اهدا کننده باید منتظر بماند تا انجمن با توجه به محدودیت‌های بیمارستان‌های دولتی برای انجام عمل جراحی، زمانی را تعیین و او را به گیرنده کلیه معرفی کند.

به گفته آقای قاسمی، انجمن علاوه بر یک میلیون تومان هدیه ایثار، چهار میلیون تومان دیگر به اهدا کننده می‌دهد که به این ترتیب قیمت رسمی فروش یک کلیه پنج میلیون تومان است. دریافت‌کننده کلیه باید این چهار میلیون تومان را پرداخت کند و در صورتی که ناتوانی مالی‌اش اثبات شود، انجمن این مبلغ را از محل مبالغی که به صورت خیریه می‌رسد، تامین می‌کند.

اما همه چیز به همین سادگی انجام نمی‌شود. با افزایش درخواست برای اهدای کلیه و درخواست بیش از چهار میلیون تومان از سوی اهداکنندگان، پای دلال‌ها و واسطه‌ها به ماجرا باز شده است.

شهریار جوان ۲۸ ساله‌ای است که می‌خواهد کلیه‌اش را بفروشد. او به انجمن مراجعه کرده و تمام آزمایش‌ها را انجام داده است، او و دریافت کننده کلیه بر سر قیمت ۱۵ میلیونی به توافق رسیده‌اند، اما می‌خواهند بدون نظارت انجمن در بیمارستان خصوصی این عمل را انجام دهند. دریافت کننده کلیه حاضر شده است تمام ۱۵ میلیون تومان را بدهد تا از مرگ نجات یابد.

شهریار به مردمک می‌گوید: «ارتباط با انجمن سخت است، من خیلی فوری به پول احتیاج دارم اما اعضای انجمن گفتند که مراحل اداری حدود سه ماه طول می‌کشد. به همین دلیل آگهی دادم و قرار شد در بیمارستان خصوصی پیوند انجام شود.»

او ادامه می‌دهد: «قيمت كليه در انجمن حمايت از بيماران كليوی پنج ميليون تومان است، اما من به کمتر از ۱۵ میلیون راضی نیستم، به هر حال دارم بخشی از بدن‌ام را می‌دهم که خطرهایی دارد؛ دارم با جان‌ام بازی می‌کنم.

رئیس هیئت مدیره انجمن نیز در گفت‌وگویی دیگر این بار با سایت تابناک، از وارد شدن بیمارستان‌های خصوصی به ماجرای پیوند کلیه می‌گوید و آن را «یکی از عوامل رونق بازار سیاه» می‌داند.

آقای قاسمی می‌گوید: «اين بيمارستان‌ها دهنده و گيرنده کلیه را می‌آورند و با هر قيمتی كه آن دو توافق کنند، عمل پیوند انجام می‌شود. علاوه بر این، هزینه پیوند که در بیمارستان دولتی از طریق بیمه پرداخت می‌شود، در بیمارستان‌های خصوصی به ۲۰ میلیون تومان رسیده است.»

اما از سوی دیگر، در بیمارستان‌های خصوصی پیوند کلیه به سرعت انجام می‌گیرد و دهنده و گیرنده لازم نیست منتظر بمانند تا جایی در یک بیمارستان دولتی برای آنها پیدا شود.

در ایران دلالی اعضای بدن نیز در هزارتوی تاریک بازار سیاه شکل بومی خود را پیدا کرده است. رئیس هیئت مدیره انجمن حمایت از بیماران کلیوی به ایجاد شکلی از بازار سیاه در «استانداری‌ها» اشاره می‌کند.

مسئولیت بررسی صحت مدارک دهنده کلیه و پرداخت یک میلیون تومان هدیه ایثار بر عهده واحدی در استانداری است که به گفته مصطفی قاسمی، این واحد وارد رابطی شده میان گیرنده و دهنده و در این میان گیرنده را به پرداخت مبالغ هشت، ۱۰ و ۱۲ میلیون تومانی مجبور می‌کنند. بخش عمده‌ای از این پول به واسطه‌ میان دهنده و گیرنده تعلق می‌گیرد.

آگهی تجارت کلیه را بر دیوار خانه‌ها هم می‌توان یافت.

جلوگیری از گسترش بازار سیاه

هرچند گروهی از نهادهای پزشکی بین‌المللی شیوه‌ای را که ایران در پیش گرفته تحسین می‌کنند، اما برخی مسئولان ایرانی راه حل را در تغییر این شیوه می‌جویند و معتقدند تا زمانی که راه کسب درآمد از این مسیر باز باشد، افرادی که به پول احتیاج دارند جان خود را به خطر می‌اندازند و واسطه‌ها هم از این نیاز سوءِ استفاده می‌کنند و بازار سیاه راه می‌اندازند.

محمد عقيقی، رئيس اداره پيوند وزارت بهداشت بهترين راه حل را به حداقل رساندن تقاضا برای دريافت كليه از اهداكننده زنده می‌داند. او معتقد است برای رهایی از تعامل‌های خارج از چارچوب باید روی گسترش اهدای عضو پس از مرگ سرمایه‌گذاری کرد تا این فرهنگ گسترش یابد.

حسينعلی شهرياری، رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی هم با او هم‌عقیده است و راهکار جلوگیری از گسترش بازار سیاه را برداشتن اعضای سالم از کسانی می‌داند که دچار مرگ مغزی شده‌اند.

در بعضی از کشورها پیوند اعضای بدن کسانی که دچار مرگ مغزی شده‌اند به اشکال گوناگون، چه مستقیم و چه در فیلم‌ها و سریال‌هایی که به طور غیرمستقیم به این موضوع می‌پردازند، تبلیغ می‌شود. اما همه شهروندان، گاه به دلایل سنتی، با اهدای اعضای بدن نزدیکان‌شان که دچار مرگ مغزی شده‌اند موافقت نمی‌کنند.

بیماران کلیوی تنها بخشی از بیمارانی هستند که در انتظار پیوند عضوند. با پیشرفت‌هایی که علم پزشکی در سال‌های گوناگون کرده است، بخش‌هایی از بدن قابل پیوند زدن است. بسیاری از شهروندان با چنین پیوندی قادر به بازگشت به زندگی‌اند. با این همه بازار سیاه در کشورهایی مانند ایران راه خود را به گوشه گوشه زندگی شهروندان پیدا کرده است، نه تنها زندگی که مرگ آنها را نیز بهانه‌ای برای دلالی می‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

hajiagha

لاشخورهای عرب  با پول نفت ما چه تفریحی می کنند  و آرزو ی زندگی ساده و معمولی هم برای ما حرام شده هشت سال جنگ گفتند وضعیت خوب نیست بعد از جنگ گفتند وقت سازندگی است و هر بار نیرنگ و فریب برای پر کردن جیب خودشان میلیارد ها دلار بردند خارج برای فرزندان و بستگان خود یا مفت دادند به سوریه و لبنان و فلسطین از این جنگ و نفت فقر و آواره گی نصیب ما و ملت شد و حمالی درخارج

hajiagha | ۰۸ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۳
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی