نسخه آرشیو شده

دردسر تحریم‌ها برای دوستان ایرانی آمریکا
عکس از یونس خانی، مهر
از میان متن

  • سو مدیریت اقتصادی در ایران چیز جدیدی نیست. در گذشته قیمت بالای نفت سیاست‌های اشتباه را می‌پوشاند و مانع از بحران‌های اقتصادی می‌شد. این بار اما نفت نمی‌تواند ایران را نجات بدهد.
شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۶ | کد خبر: 74033

جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد در دانشگاه پلی‌‌تکنیک ویرجینیا در نوشته خود برای نشریه «فارین پالیسی» به مرور سیاست‌های دولت ایران در برابر بحران ارزی پرداخته است. این ترجمه خلاصه‌ای از نوشته اوست.

سقوط ریال در مقابل ارزهای خارجی در ایران در اوایل اکتبر یک نقطه اوج بود اما نه برای اقتصاد ایران که مقامات تهران آسیب دیدنش را از تحریم‌ها انکار می‌کنند. در یک لحظه نادر محمود احمدی‌نژاد و تحلیلگران در واشنگتن همزمان غرب را به خاطر تحریم‌ها سرزنش می‌کردند. چنان که بسیاری از مخالفان سیاسی‌اش به جای تحریم‌های غرب، او را مسئول وضعیت خراب اقتصادی می‌دانند.

علی خامنه‌ای هم به نوبه خود گفت که تحریم‌ها موضوع تازه‌ای نیستند. دشمن تلاش می‌کند تحریم‌ها را بزرگ جلوه دهد و کسانی هم در داخل با او همراهی می‌کنند.

به عنوان رئیس جمهوری که تنها شش ماه از آخرین دوره ریاست جمهوری اش باقی مانده محمود احمدی نژاد هدف آسانی است. برای سیاستمداران محافظه‌کار اشتباهات سیاسی داخلی، راه دیگری برای انکار تاثیر تحریم‌ها است. آنها راه حل کنترل این مشکل را در تغییر سیاست‌های اقتصادی می‌دانند و نه در سیاست خارجی.

در واقع هم تحریم‌ها و هم واکنش‌های اشتباه حکومت، به بحران اقتصادی دامن زده است. اما تحلیلگران غربی در شدت بحران دچار قضاوت اشتباه شده اند. از زمانی که ریال شروع به سقوط کرد رسانه‌ها از افسانه‌هایی درباره ابرتورم و فروپاشی اقتصادی و انقلاب انباشته شدند. بیشتر اینها به دلیل سوتفاهم درباره درک شیوه کارکرد بازار ارز خارجی ایران بود.

چرا تهران این آینده را نمی‌دید
سو مدیریت اقتصادی در ایران چیز جدیدی نیست. در گذشته قیمت بالای نفت سیاست‌های اشتباه را می‌پوشاند و مانع از بحران‌های اقتصادی می‌شد. این بار اما نفت نمی‌تواند ایران را نجات بدهد. اگرچه به خاطر تحریم‌ها صادرات نفت پنجاه درصد کمتر ازگذشته است و ممکن است از این هم کمتر شود. همچنین ایران به بخشی از ذخایر ارزی خود که در بانک‌های خارجی ذخیره شده و اکنون مسدود شده اند دسترسی ندارد.

ایران باید می‌دانست که اوضاع چنین خواهد شد. بعد از همه اینها دولت‌های غربی نیت خود را برای تشدید تحریم‌ها پنهان نمی‌کنند. مقام‌های ایرانی هشدار کافی گرفته بودند که با محکم شدن تحریم‌ها حفظ ارزش ریال به عنوان یک ارز قابل تبدیل آزار دهنده خواهد شد. آنها می‌توانستند مدت‌ها پیش از دسامبر ۲۰۱۱ که باراک اوباما تحریم‌های تازه را امضا کرد و دسترسی ایران را به بازار جهانی نفت و سیستم بین المللی مالی جهان محدود شد، سیستم عرضه ارز چند نرخی را شروع کنند. این کار به بانک مرکزی این اجازه را می‌داد که ارز را به قیمت‌های مختلف به کاربران مختلف ارائه کند. وقتی . سیستم ارز چند نرخی پاسخ مناسبی به تحریم‌ها است. این راه به حکومت که ارز خارجی ارائه می‌کند این امکان را می‌دهد که اقتصاد را مدیریت کند و تاثیرهای سیاسی تحریم‌ها را کنترل کند.

افسانه بازار ارزی دوگانه
تهران هنوز هم ابزارهایی برای جلوگیری از سقوط ریال و اثرات غیرقابل کنترل سیاسی آن در اختیار دارد تا مانع از افزایش بیش از حد قیمت کالاهای حساس و دستمزدها شود. دولت نباید برای هزینه‌های خود اسکناس چاپ کند کاری که همراه با کاهش ارزش پول خطر ابتلا به ابرتورم را افزایش می‌دهد.

تحریم ها بازار ارز خارجی را در ایران به دو قسمت تقسیم کرده اند. یک بخش برای معاملاتی است که در بخش عمومی مدیریت می‌شود که میتواند بر مبنای داد و ستد کالا باشد یا ارز کشورهایی که همچنان نفت ایران را می‌خرند مانند روپیه هند و یوان چین.
بازار دوم جایی برای ارز کاغذی خارجی و حواله است که مردم برای پرداخت هزینه واردات کالاهایی می‌پردازند که دولت آنها را کالای لوکس می‌داند.

عرضه ارز به این بازار بسیار محدودتر از آن است که تحت تاثیر افزایش و کاهش صادرات نفت دولتی قرار بگیرد. ارزش ریال هم در این بازار ارتباطی با با قیمت مواد غذایی و کالاهای مصرفی ندارد که دولت می‌تواند با پول نفت سفارش بدهد.

شوک به بخش تولید
این سیستم دوگانه برای کالاهایی که چرخ کشاورزی و صعنت ایران را در حال چرخیدن نگه می‌دارد مناسب نیست. اقتصاد ایران به شدت جهانی شده است و بسیاری از بخش‌ها برای تولیداتشان به کالاهای وارداتی نیازمندند. تحریم‌ها زنجیره تامین کالا برای این بخش را مختل کرده است. این تابستان کمبود خوراک مرغ وارداتی ناشی از تحریم‌ها باعث یک بحران سیاسی در ایران شد. صدها نفر از مردم عادی به خاطر این کمبود اعتراض کردند. در شهر نیشابور که یک شهر متوسط است و بیش از هفتاد درصد مردم آن به احمدی نژاد رای داده‌اند مردم دست به اعتراض زدند.

در نتیجه تحریم ها و پاسخ ناکارآمد دولت، تولید صنعتی در ایران کاهش یافته است و هزاران نفر از کارگران یا شغل خود را از دست داده‌اند و یا دستمزدشان به آنها پرداخت نشده است.

تولید خودرو که در دهه گذشته پنج برابر افزایش یافته بود از مارس تا سپتامبرامسال در مقایسه با همین زمان در سال گذشته ۴۲ درصد کاهش داشته است. بیشتر این کاهش به دلیل کمبود قطعات یدکی است. امسال پژو شرکت خودروسازی فرانسوی تولید خود در ایران را قطع کرد.

برای اصلاح این وضعیت دولت در اواخر سپتامبر از مرکز مبادلات ارزی  را به راه انداخت که به صادرکنندگان و واردکنندگان مجوزدار اجازه می‌داد که ارز خود را برای مبادله عرضه کنند که بیشتر آن از سوی بانک مرکزی عرضه می‌شد. دسترسی به این مرکز بر اساس اولویتی بود که بانک مرکزی  بر اساس درخواست صادر می‌کرد.

بازار جدید ارز نرخ سومی را عرضه می‌کند که از نرخ رسمی ارز گران‌تر و از نرخ ارز در بازار آزاد ارزان‌تر است. این شکاف بزرگ در کنار شایعه تک نرخی شدن قیمت ارز به گمانه زنی‌ها درباره سقوط ارزش ریال دامن زد و در همان هفته به سقوط چهل درصدی ارزش ریال در بازار آزاد انجامید.

چرا احمدی نژاد درست کار نمی‌کند؟
ضربه به بخش‌های مولد اقتصاد ایران در شرایطی اتفاق می‌افتد که ایرانیان تورم نقدینگی را تجربه می‌کنند. نقدینگی از زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در هفت سال پیش پنج برابر شده است. تورمی که ماه پیش نزدیک به سی درصد بود اکنون نزدیک به پنجاه درصد است.

یک راه موثر برای جذب نقدینگی و هدایت آن به بخش مولد بالا بردن نرخ بهره است اما دولت از انجام این کار خودداری کرده است. مخالفت با افزایش نرخ بهره برای مقابله با تورم تا حدودی ناشی از آموزه‌های اسلامی است اما همچنان این موضع به لابی های قدرتمندی مربوط می‌شود که ترجیح میدهند وام ارزان از بانک‌های دولتی دریافت کنند. یکی از اولین کارهایی که محمود احمدی نژاد پس از به قدرت رسیدن انجام داد کاهش بهره بانکی تا ۱۲ درصد بود. در یک قدام نادر چند ماه پیش محمود احمدی نژاد موافقت کرد که بانک‌ها نرخ بهره را به ۱۷ درصد افزایش دهند. اما این خیلی کم و خیلی دیر بود و بانک‌ها سپرده گذاران خود را دیگر از دست داده‌اند.

تحریم ها برای آن گسترده شد که ایرانیان به خاطر رنج تحریم‌ها رهبران خود را به مصالحه با غرب متقاعد کنند. اما این امیدها به باد رفت. چند نرخی شدن قیمت ارز باعث شده تحریم‌ها بر ایرانیانی که درآمد زیر متوسط دارند تاثیر کمتری بگذارد.

اینها کسانی هستند  که پایگاه سیاسی احمدی نژاد را شکل می‌دهند. در همین حال بر طبقه متوسط و بالا که لطف کمتری به رئیس جمهور داشته‌اند فشار بیشتری وارد می‌شود. 

برای حمایت از افراد کم درآمد دولت ایران برای تامین ارز خارجی محافظه کارانه عمل می‌کند و تلاش می‌کند مطمئن شود ذخیره کافی برای واردات موادغذایی حیاتی  و دارو دارد. این بدان معنی است که ارزش ریال در بازار آزاد به سقوط خود ادامه خواهد داد اما این را هم نشانه‌ای از فروپاشی اقتصادی نمی‌توان تفسیر کرد.

از قضا اگر این طرح موفق شود طبقات بالاتر رنج بیشتری متحمل خواهند شد. آنها روابط دوستانه‌تری با غرب دارند و احتمال شورش آنها کمتر است چرا که آنها چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند. آنها قربانیان غیرمتحد تحریم‌های غرب خواهند بود. این طبقه از سیاست‌های دولت خود ناراضی هستند اما اکنون غرب را هم برای بدبختی خود سرزنش می‌کنند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی