نسخه آرشیو شده

رشد نافرمانی مدنی در ایران
اب بازی در تهران/ عکس از PA
از میان متن

  • این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند و به رهبران جنبش اصلاح طلبی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی که هنوز به جمهوری اسلامی که خود ایجاد کرده‌اند، وفادارند، وابستگی ندارند.
یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۳ | کد خبر: 64947

علیرضا نادر تحلیل گر سیاست بین الملل در موسسه رند (RAND) و نویسنده کتاب «ولی فقیه آینده: جانشینی در جمهوری اسلامی ایران»، در مقاله خود در وب سایت ایران پرایمر، به تحلیل نافرمانی‌های مدنی اخیر در ایران پرداخته است. ترجمه این مقاله را در مردمک بخوانید.

حکومت ایران با خطری هولناک‌تر از اعتراضات جنبش سبز مواجه است: یک جنبش مدنی نامتجانس اما بالقوه قدرتمند که انگیزه آن نه تنها سیاست بلکه مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است.


این حرکت‌های خودانگیخته و انعطاف پذیر که شامل تظاهرات برای خشکاندن دریاچه ارومیه تا جنگ سازماندهی شده جوانان با تفنگ آب پاش درتهران است، اخیرا شکل گرفته است.

اما این اعتراض‌ها با اعتراض‌های سال ۲۰۰۹ متفاوت‌اند. انگیزه این حرکت‌ها الزاما، دعواهای سیاسی جناحی در ایران نیست و آن‌ها در پیوند با راهبرد عملی جنبش اصلاح طلبی ایران نیستند بلکه آنها غلیان احساسات مردمی‌اند که از زندگی روزمره در ایران سرخورده شده‌اند. 

دریاچه ارومیه که یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های نمک جهان است در خطر محو شدن در ظرف چند سال آینده است.

فعالان محیط زیست و حتی برخی نمایندگان مجلس نیز سیاست‌های دولت در این زمینه و به طور کلی بی‌توجهی‌اش به وضعیت رقت انگیز دریاچه ارومیه را به باد انتقاد گرفته‌اند.

خشک شدن دریاچه می‌تواند عواقب محیط زیستی و اقتصادی جدی برای ساکنان منطقه داشته باشد. اینکه هفته گذشته جمعیت آذری زبان منطقه، در اعتراض به این وضعیت به خیابان آمدند اصلا چیز عجیبی نبود چرا که دریاچه ارومیه، نماد تاریخی و فرهنگی آذربایجانی‌های ایرانی است.

خشک شدن دریاچه ارومیه همچنین، دلیل قانع کننده‌ای برای آذری هاست که نارضایتیشان را از حکومت تهران بیان کنند.

حکومت ایران که از درگیری‌های قومی و جدایی طلبی می‌ترسد با خشونت به این اعتراض‌ها پاسخ داد و طبق معمول بسیاری از تظاهرکنندگان را دستگیر کرد.

اما نافرمانی‌های مدنی محدود به اقلیت‌های قومی ایران نیست. جوانان ایرانی با تفنگ‌ها و بادکنک‌های آب پاش در پارک‌های تهران با هم می‌جنگند. این جنگ‌های آبی، که از طریق شبکه‌های اجتماعی مثل فیس بوک سازماندهی شد، به منظور رفع بی‌حوصلگی است، اما درعین حال به معنی مقابله با قوانین اجتماعی خفقان آور جمهوری اسلامی است.

غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان عمومی ایران، این نوع جنگ‌های آبی را «مبارزه‌ای سازماندهی شده از خارج» خواند. «توطئه گران» نیز شناسایی و با تفنگ‌های اسباب بازیشان دستگیر شدند.

جمهوری اسلامی حق دارد از اعتراض ایرانی‌ها به خشک شدن دریاچه ارومیه یا تفریح جوان‌ها در یک روز گرم تابستانی بترسد.

اعتراضات سال ۲۰۰۹ هسته حکومت را لرزاند و بعد از آن به هرگونه تجمع وسیع مردم به عنوان مقدمه‌ای بر یک شورش مشکوک است.

ایران همچنین با حکومت‌های مستبد رو به زوال از لیبی گرفته تا متحد نزدیک‌اش یعنی سوریه احاطه شده است. حکومت ایران شاید در سرکوب جنبش سبز که در سال ۲۰۰۹ ظهور کرد موفق بوده اما کنترل نافرمانی‌های مدنی اخیر بسیار سخت‌تر است.

این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند و به رهبران جنبش اصلاح طلبی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی که هنوز به جمهوری اسلامی که خود ایجاد کرده‌اند، وفادارند، وابستگی ندارند.
از همه مهم‌تر، این نافرمانی‌های مدنی، بر اثر عوامل متعددی شکل گرفته است و تنها نتیجه نارضایتی مردم از یک انتخابات خاص یا مخالفت با یک چهره خاص مثل رئیس جمهور احمدی‌نژاد نیست.

یک فرد ایرانی دلایل زیادی دارد که از حکومت فرمان نبرد، حال چه او یک جوان باشد یا اقلیت قومی یا یک معلم یا کارگر فقیر یا یک دانشجوی پرتلاش.

تظاهرات آذربایجانی‌ها، تنها به خاطر خشک شدن دریاچه ارومیه یا آرمان‌های قومی نبود.
بلکه ریشه آن‌ها خشم، ناامیدی و تحقیری است که ایرانی‌ها بدون درنظرگرفتن‌نژاد، مذهب یا جنسیت، احساس می‌کنند.

حکومت جمهوری اسلامی هیچ راه دیگری جز نافرمانی برای بسیاری از ایرانی‌ها نگذاشته است.
و آن‌ها دیگر برای به خیابان رفتن، منتظر فرمان موسوی و کروبی نخواهد ماند.

لینک مرتبط:

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی