آیتالله علیمحمد دستغیب، عضو منتقد رهبر جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان رهبری، میگوید عمل به قانون اساسى، آزادى زندانیان سیاسى، رفع حصر خانگی از موسوى و کروبى و بازگشت به قانون در برگزارى انتخابات و حذف نظارت استصوابى، خواسته مردم از حکومت است.
آقای دستغیب گفته است که برآوردهکردن این «تقاضاهاى به حقّ مردم»، یکی از راههایی است که جمهوری اسلامی پیش روی خود دارد.
به گزارش حدیثسرو، وبسایت نزدیک به آیتالله دستغیب، او ششم تیر ماه در جسلههای هفتگی خود با شاگردانش، نتیجه این رویکرد را رضایتمندى اکثریت مردم، روى کار آمدن افراد صالح به عنوان نماینده مجلس و رئیس جمهوری، تقسیم ثروت بین مردم و نظارت مجلس بر امور کشور دانست.
این مرجع تقلید منتقد حکومت همچنین افزود که در این صورت «بسیاری از سپاهیان و بسیجیان راحت مى شوندو اموال بیت المال این طرف و آن طرف نمى رود و همه امور اصلاح مى شود و کسى نیز خط و نشان براى کل مملکت نمى کشد».
آیتالله دستغیب که از منتقدان عمده دولت و نظام جمهوری اسلامی است همچنین تاکید کرد که منظورش از برآوردن تقاضاهاى به حق مردم در عمل به قانون اساسى، همه اصول قانون اساسی است؛ نه صرفا اصول مربوط به رهبرى و ولایت فقیه.
این روحانی به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم پی در پی به انتقاد و اعتراض نسبت به وضعیت کشور و مردم پرداخته است. در واکنش به انتقادات او، شهریور ۱۳۸۹ عدهای از لباس شخصیها به مسجد قبا که امامت آن را او بر عهده دارد، حمله و شمار زیادی از شاگردان و نزدیکان او را بازداشت کردند.
او معتقد است راه دیگری که پیش روی حاکمیت است، این است که بر حرف خود اصرار کنند و بگویند «هر چه ما میگوییم درست است» در نتیجه با مردم به شدت برخورد میکنند که این اقدام «باز هم براى مدتى جواب مى دهد» و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم زندگیها را از هم مى پاشد و اختلافات روحى ایجاد مى کند.
آیتالله دستغیب همچنین تصریح کرد: همه عقلاى عالم و خود آقایان مى دانند که روش دوم به ضرر همه هست و هر چه بگذرد وضع را بدتر مىکند. هر چه هم بگویند خبرى نیست، فقرى نیست، اشتغال ایجاد شده، بالاخره معلوم مىشود که واقعیت این نیست.
این مرجع تقلید ساکن شیراز، هفته گذشته گفت که مراجع دینی به خاطر «فشارها و تهدیدها» سکوت کردهاند و همچنین از نامه «حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر از فضلا و علما نجف و قم» در حمایت از عزتالله و هاله سحابی که در خرداد ماه دگذشتند خبر داد.
او همچنین روز ۲۵ خرداد در سخنانی گفت که انتقادات او در دو سال گذشته از روند موجود در جامعه تنها از روی تکلیف بوده و سکوت نخواهد کرد و افزود اگر کسی حقایق و انتقادات را بیان نکند و به خاطر «حفظ مرید و حوزه و مسجد و ریاست» سکوت کند، دچار شرک شده است.
او اردیبهشت امسال اعلام کرد که پنج مرجع تقلید، ۱۶ موردی را که او به عنوان «انحراف و تخلف حاکمیت از اسلام و قرآن و قانون اساسی» مطرح کرده بود، تائید کردهاند و مواردی دیگر از تخلفات حاکمیت به آنها افزودهاند.
آیتالله دستغیب همچنین در اسفند سال گذشته در نامهای به اعضای مجلس خبرگان خواستار پایان دادن به سانسور، سرکوب، حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نیز آزادی زندانیان سیاسی شده بود.
هماکنون میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان از حدود چهار ماه و نیم پیش که در حمایت از قیام مردم مصر و یمن مردم را به راهیپمایی دعوت کردند در حصر خانگی به سر میبرند و ارتباط آنها با خارج از منزل قطع شده است.
از طرف دیگر، بازداشت فعالان سیاسی و مدنی همچنان ادامه دارد و زندانیان سیاسی نیز که نسبت به وضعیت خود در زندان و نقض حقوقشان اعتصاب غذا میکنند و در نامههایی که به خارج از زندان برای خانوادهها یا مقامهای مسئول، وضعیت دشوار خود را بیان میکنند.
به این بحث های امثال نیک آهنگ و نوری الا و بقیه نئو سکولار ها و نئو کنشگران حقوق بشر و نئو سو سیال دموکرات ها و کامنت گذاران حرفه ای آنها که نگاه میکنید همیشه یک چیز غایب است :
دیکتاتوری جمهوری مادام العمر سوسیالیست ها ! کسانی مثل فیدل کاسترو ، لنین ، استالین ، پولپوت ، مائو، میلوشوویچ ، چائو شسکو و لوکاشنکو ، کیم جنگ ایل ، هوشی مینه ، ......و نمونه های مشابه جهان اسلام ان مثل : قذافی ، اسد ، صدام ، ناصر ، ......
اصلا محال است که این هواداران دو آتشه جدید سکولاریسم و حقوق بشر و دموکرات و سوسیال دموکرات و هر اسم قلابی دیگری که آنها روی اسم حقیقی شان (که فراماسونری مارکسیست های روسی است) بگذارند ، کلامی در مورد دیکتاتوری و جنایات این دیکتاتورترین ، خشن ترین ، آدم کش ترین ، جانوران تاریخ بشر که از آتیلا و چنگیز و نرون و هیتلر بیشتر کشتار کردند به نام مقدس عدالت و دمکراسی واقعی محتوایی !!! و حفظ حقوق طبقه موهوم کارگر ! نمی بینید !!!!
امید سهرابی که یک نام قلابی است برای یک مارکسیست استالینیست روسی ( مثلا نوری الا ، یا زرافشان ، یا ریس دانا ، یا عمویی ، یا عباس میلانی ، یا خوئی ، یا ...) به درستی میگوید هر کس ناگهان زیادی دموکرات شد و از تفاوت شکلی و محتوایی حرف زد حتما کلکی توی کارش هست ( اما منظورش فقط شاهزاده دموکرات رضا پهلوی و امام ضد امپریالیست خمینی است ) به همه لگد میزند ( حتا به مصدق ! ) اما همین معیار صحیح و درست سنجش قلابی ها را ، برای این تازه دمکرات های افراطی مارکسیست ( از فدائیان تا توده ایها تا حزب کمونیست کارگری ، تا نئو سکولار های فاشیست هوادار آنها ) به کار نمی برد . در این کار عمد دارد . تیترش نشان میدهد که مارکسیست روسی است !
میگوید سلطنت و مذهب رادیکال سیاسی عامل تمام دیکتاتوری های تاریخ اند !!!
اما نمی گوید :
فیدل کاسترو ، لنین ، استالین ، قذافی ، اسد ، کیم جنگ ایل ، چائو شسکو ، میلوشوویچ ، ..... که سکولار هستند ، ضد سلطنت قیام کردند ، مذهبی ها را با مذهبشان سرکوب کردند ، پس چرا آنها حکومت ریاست جمهوری مادام العمر تشکیل دادند و بحث های تخمی (شکلی - محتوایی) در مورد دموکراسی که یک پدیده کاملا شناخته شده و مشخص است را راه انداختند اگر قصدشان نابودی دمکراسی از ریشه نبود ! آیا خامنه ای بیشتر کشتار میکند یا اسد و قذافی ؟ آیا خمینی و شاه بیشتر کشتار کردند یا پول پت و استالین و لنین و مائو و کیم جنگ ایل ؟ آیا زندانیان سیاسی در رژیم های مارکسیستی بیشتر است یا در نظام های سلطنتی ؟ اردوگاه کار اجباری که خود کاسترو اخیرا از ان احساس شرم میکند ( البته الان میترسد رژیم تا خر خره فرو رفته در بحران و فساد اش مثل لانه موریانه با اینترنت چمدانی یا غیر چمدانی فرو بریزد ) در رژیم های استا لینیستی است یا شاهنشاهی و دینی ؟
امید سهرابی فقط یک چیز را درست میگوید ؛
” باید از اینها که یکدفعه زیادی دموکرات و حقوق بشر طلب شده اند ترسید “. چون خمینی دیگری دارد می اید . خزیده و آرام . اینبار نقاب دین ندارد . ضد دین است ، و نقابش نئو سکولار و کنشگر حقوق بشر است . همه را میکوبد و از همه استفاده ابزاری میکند . این خمینیسم نیست که در ذهن همه ما لانه کرده ، مارکسیسم روسی است که در ذهن خمینی هم لانه کرد و حالا در همه ما مثل یک روح خبیث، همه ذهن و جسم ما را بیمار کرده . خطر اینجاست . قلابی گری ، نقابداری ، تقیه مارکسیستی ، دو رویی ، فریب ، گندم نمایی و جو فروشی !
معرفی میکنم هم میهنان گرامی :
فراماسونری مارکسیست های روسی !