احمد صدرحاج سیدجوادی، حقوقدان، در نامهای سرگشاده از مراجع تقلید شیعه خواست سکوت خود را در برابر «فوج مصیبتها و مظالمی که در طی دوسال گذشته بر مردم و کسانی که به دلیل اعتراض به دولتی خودکامه و قانونگریز محبوساند» بشکنند.
او در پیامی که دیروز ۲۵ خرداد در وبسایتهای خبری منتقدان جمهوری اسلامی منتشر شده، همچنین نوشت که مسئولیت کیفری و شرعی مرگ هاله سحابی و هدی صابر و تمامی کسانی که در این دوسال کشته شدند، «بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران» است.
هاله سحابی، فعال سیاسی و دختر عزتالله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی - مذهبی روز یازدهم خردادماه در مراسم تشییع جنازه پدرش بعد از درگیری با نیروهای امنیتی درگذشت و هدی صابر، فعال سیاسی ملی - مذهبی، پس از شنیدن این خبر، در زندان اوین اعتصاب غذا کرد و پس از ده روز در ۲۱ خرداد، درگذشت.
آقای صدر حاجسیدجوادی از اعضای اولیه و بنیانگذار نهضت آزادی ایران و از اعضای فعال نهضت مقاومت ملی، دادستان تهران پیش از انقلاب، وزیر دادگستری، وزیر کشور در دولت موقت و نماینده قزوین در اولین دور مجلس پس از انقلاب بوده است.
احمد صدر حاج سید جوادی، فعال سیاسی ۹۴ ساله، در دوره حکومت پهلوی وکالت تعدادی از مخالفان حکومت از جمله علی شریعتی، آیتالله علی خامنهای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی، و یتالله حسینعلی منتظری، مرجع تقلید فقید شیعه، را بر عهده داشت. او خود بارها قبل و بعد از انقلاب بازداشت و محاکمه شدهاست.
آقای حاجسیدجوادی در ابتدای این نامه سرگشاده، به اعتراض مراجع تقلید شیعه به کشتار شیعیان بحرین اشاره کرده و از آنان پرسیده است که «چگونه و با چه توجیه عقلی و یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبتها و مظالمی که در طی این دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعهٔ شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحیه حکومت» شکوت کردهاند.
این حقوقدان منتقد حکومت، در پیام دیروز خود نوشته است درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رئیس قوه قضاییه، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامعالشرایط، روی کار آمدند، وقوع حوادثی نظیر کشتهشدن هاله سحابی و هدی صابر «مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت» است.
به اعتقاد این فعال سیاسی کهنهکار، «ابعاد عملکرد مقامات جمهوری اسلامی از باب انحرافات دینی و اخلاقی و همچنین مغایرت با منافع ملی و باورهای اصیل اسلامی بر کسی پوشیده نیست.
احمد صدر حاجسیدجوادی نوشته است: این پدر پیر که بیش از هفتاد و اندی سال تجربه حضور در صحنههای سیاست و اجتماع را اندوخته دارد... با تنی رنجور اما قلبی سرشار امیدواری، به مردم شریف و جوانان عزیز نوید میدهد که اگرچه رنج ومشقتهایی که این روزها بر ملت ایران و پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و حکومت قانون روا میشود، در نوع خود کم سابقه و حتی بیسابقه است، لیکن حکایت از ضعف وناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر به تسلط کامل بر امور دارد».
آقای حاجسیدجوادی مرداد سال گذشته در نامهای به رئیس قوه قضاییه، خواستار آزادی فوری تمامی زندانیان سیاسی، به ویژه معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات، انحلال دادگاههای انقلاب شد و رسیدگی به جرایم رئیس دولت دهم و تمامی کسانی که دستور سرکوب و کشتار مردم را صادر کردهاند، شد.
پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری در ایران و اعتراضهای گسترده به نتایج آن، بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی، خانوادههای زندانیان سیاسی و رهبران مخالفان با نوشتن نامههایی به مراجع تقلید خواستار واکنش آنها و شکستن سکوت خود نسبت به وضعیت کشور و فشارهای حکومت بر آنها شدهاند.
محمد غروی، عضو شورای عالی حوزه علمیه قم دیروز در گفتوگو با خبرآنلاین، درباره سکوت مراجع گفت: اگر مراجع در پارهای از مواقع سکوت می کنند و چیزی بر زبان نمیآورند و تنها به کسانی که مطالب را به به نحوی به دولت، مجلس یا جایگاه های دیگر میرسانند تذکر میدهند، به خاطر مصالح نظام است وگرنه سنگ روی سنگ نمی ایستد.
تظلمهای قبلی به مراجع شیعه
خانوادههای ۱۷ زندانی سیاسی اوین مرداد سال گذشته پس از اعتصاب آنها در اعتراض به وضعیتشان در زندان، با نوشتن نامهای سرگشاده به مراجع تقلید از آنها خواستند که با اعزام نماینده یا طرق دیگر به وضعیت زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ و بند نسوان رسیدگی کنند.
در مهرماه سال گذشته خانوادههای گروهی از زندانیان سیاسی همزمان با سفر رهبر جمهوری اسلامی پس از ده سال به قم، به مراجع تقلید نامه نوشتهاند و از آنها خواستند که در زمان حضورآیتالله خامنهای دراین شهر، سوالها و انتقادهای آنها را با او درمیان بگذارند.
همچنین گروهی از شاگردان آیتالله سیدعلی محمد دستغیب، از روحانیون مخالف دولت و منتقد آقای خامنهای که پس از انتخابات خود و شاگرادانش تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفتند، با انتشار نامهای از مراجع خواستند تا به مسئله «توهین به مراجع و علما» رسیدگی شود.
فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، دو رهبر مخالفان دولت ایران نیز پس از حصر خانگی آنها در بهمن سال گذشته در نامهای خطاب به مراجع تقلید، به آنها گفتند که حکومت را از خطاهایش در برخورد با مخالفان بازدارند.
هرچند در بسیاری از موارد، نامهها و پیامهای زندانیان، خانوادههای آنها، فعالان سیاسی و مخالفان دولت به مراجع تقلید بیجواب مانده است، اما در مواردی نیز این مراجع دینی درباره وضعیت اقتصادی کشور و فشارهای بر مخالفان و تبعات این اقدامها، پیامیها منتشر کردهاند.
آیتالله سیدعلیمحمد دستغیب، مرجع تقلید در شیراز و از اعضای مجلس خبرگان رهبری اسفند سال گذشته در نامهای به اعضای مجلس خبرگان خواستار پایان دادن به سانسور، سرکوب، حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نیز آزادی زندانیان سیاسی شد.
او در ششم اردیبهشت امسال گفت که پنج مرجع تقلید، ۱۶ موردی را که او به عنوان «انحراف و تخلف حاکمیت از اسلام و قرآن و قانون اساسی» مطرح کرده بود، تائید کردهاند و مواردی دیگر از تخلفات حاکمیت به آنها افزودهاند.
آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی، از مراجع تقلید قم نیز، رواج توهین و افترا را «آتشی» قلمداد کرده که اگر محدود و خاموش نشود، «دامنگیر خرد و کلان شده و نه تنها اعتماد مردم به نظام را دچار تزلزل میکند که آشفتگی و هرج و مرج اجتماعی را سبب میشود.»
موسوی موسوی حمایتت میکنیم
موسوی موسوی حمایتت میکنیم
موسوی موسوی حمایتت میکنیم
حسن خمینی: توهین به مراجع، جرم حقوقی است mardoom chee haghi daran? kotak?
همه رادیکالها و کسانی که مبارزین آزادیخواه داخلی و ملیون و لیبرال ها و مشروطه خواهان را میکوبند و لجن مال میکنند ، شک نکنید که از عوامل جمهوری اسلامی ، فراماسونری مارکسیست های روسی ، ک گ ب ، و سایر سازمانهای جاسوسی هستند . همین آقا که این مقاله مدحی و نوزده را در خودنویس نوشته ، خو دش را کارشناس امنیتی عا مل اروپا ! نامیده . اگه این کارها جاسوسی نیست ، پس جاسوسی چیست ؟
این خبر رسانی های زرد گونه افرادی مثل نیک آهنگ ، نوری زاده ، ادیب زاده ، فواد تابان ، .... و دستکاری تاریخ توسط عباس میلانی و شرکا علیه مصدق یگانه نخست وزیر ملی و میهن دوست زمان شاه ، اگر اسمش جاسوسی نیست پس چیست ؟
ماجرای مدحی مثل کثافتی است که هر چه بیشتر همش بزنی گندش بیشتر در می اید .
این کامنت گذاران حرفه ای بی نام و نشان مثل zed ، aar ، بلی بلی گوش ، حق ، peerooz ناشناس ، کورش از تهران ، sam ، sja ، فرهاد کشتگان ، امید کشتکار ، حافظه تاریخ ، سپهری ، ..... در خودنویس ، زمانه ، کیهان لندن ، اخبار روز ، .... هم جاسوسان روسیه ، جمهوری اسلامی استالینیستی ، .... هستند .
وگرنه فعال سیاسی مثل هدی صابر با نام و نشان و خط و ربط مشخص ، علنی داخل ایران فعالیت میکند ، به زندان می افتد ، او را در زندان میکشند و بعد به این جاسوسان پاسپورت میدهند بیایند خارج علیه او تک نویسی امنیتی کنند .
سحابی ۶۲ سال فعالیت سیاسی دارد حتا یک خال هم در پرونده او نیست .
بازرگان همینطور .
امیر انتظام همینطور .
معین فر همینطور .
داریوش فروهر همینطور .
هاشم صباغیان همینطور .
دکتر یزدی همینطور .
حاج سید جوادی همینطور .
ما باید فقط به کسانی اعتماد کنیم که سالیان دراز برای مبارزه در راه آزادی و دمکراسی سابقه دارند . نیک آهنگ میتواند با یک کاریکاتور علیه مصباح الکی با پاسپورت از فرودگاه خارج شده و باسمه ای خودش را اپوزیسیون جا بزند و تازه مدعی مبارزان سابقه دار هم بشود . با افسران اطلاعاتی یوگسلاوی و کوبا و اورتگا و لوکاشنکو و قذافی و پوتین هم در تماس باشد .
احتمال جاسوس بودن امثال نیک آهنگ با این رفتا ر ضد جنبش سبز و رادیکال و ضد ملیون و ملی مذهبی ها و لیبرال ها و کروبی و موسوی بیشتر است یا مجید توکلی و زید آبادی ؟
البته هستند کسانی که برای شهرت قلم میفروشند و یا از ترس فراماسونری مارکسیست های روسی یا برای گرفتن پناهندگی از کشورهای ا روپایی دست به کارهای افراطی میزنند . اما اینها هم مثل جاسوسان نهایتا به دیکتاتوری داخلی و استعمار کشورهای خارجی کمک میکنند .
به نظر من افرادی که لابی میکنند بدون حمله به اپوزیسیون و ترور شخصیت ( مثل امیر احمدی ) و پنهانی هم عمل نمیکنند و کارشان رسمی است سگ شان به این امنیتی های چهره سیاه کرده دلقک شرف دارد . اگر چه ممکن است ما با کار آنها موافق نباشیم .
هستند کسانی در داخل هم سابقه زندان دارند و عمری را برای منافع روسیه جنگیده اند و حالا از ج ا فقاهتی بیشتر حمایت میکنند تا لیبرال ها و ملیون و ملی مذهبی ها و مشروطه خواها ن : مثل عمویی یا زر افشان . اما از آنجایی که اینها هنوز در سال ۱۹۱۷ گیر کرده و هنوز استالین و لنین را به مصدق و امیر کبیر و قائم مقام فراهانی و گاندی و ماندلا ترجیح میدهند و حاضر نیستند انتقادی به مارکسیسم لنینیسم یا فراورده های کثیف ان مثل کاسترو ، ، قذافی ، اسد ، صدام ، .... بکنند عملا در ردیف همان جاسوسان شوروی و روسیه و لیبی و سوریه د رمی آیند . چون منافع آنها را به منافع ایران ترجیح میدهند . نمونه : اسماعیل خوئی شعار جمهوری ایرانی را فاشیستی میداند ! شریعتمداری و پوتین از این نظر او بیشترین استفاده را میبرند .
زر افشان میگوید : جنبش سبز سوار امواج رسانه ای غرب است ! ( بدون شرح )
به امید روزی که سیا سیون و مبارزین ملی و آزادیخواه رهبری جریانات را در دست داشته باشند نه آنها که نگران منافع استالین و پوتین و یا فلان کشور اروپایی یا آمریکایی یا آمریکای جنوبی هستند .
صدای خروپف مراجع تقلید خیلی وقت هست که نمیزاره کسی شب و روز داشته باشه ! این پشم و پیلی نزده ها فقط برای حجاب خانمها و مدل موی پسر ها بیدار میشن .