شعارهای هر انقلاب چکیدهای از ایدئولوژیهای آن است که در قالب جملاتی کوتاه، مهیج، شورآفرین، وحدتبخش و جهتدهنده در بین تودههای انقلابی مطرح میشود و عامل اساسی بسیج انقلابی است.
سی و سه سال از وقوع انقلاب در ایران که منجر به سقوط نظام شاهنشاهی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی شد، میگذرد. یکی از راههای مطالعه فرآیند این انقلاب که از مهمترین وقایع تاریخی دوران معاصر است، بررسی شعارهایی است که به عنوان میراث گرانبهای آن، ارزشها، آرمانها و دوستان و دشمنان و میزان موفقیتاش را نشان میدهد.
از آنجا که شعارهای انقلاب پابهپای این پدیده پیش میروند، همه رویدادهای مهم این فرآیند را، از نظام پیشین گرفته تا چگونگی سرنگونی آن و شرایط پس از سرنگونی و چگونگی شکلگیری نظام جدید و هدفها و آرمانهای انقلابیون را در بردارد.
در یک تحقیق دانشگاهی که محمدحسین پناهی، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام داده است، بیش از هشت هزار عبارت که تحت عنوان «شعار» در منابع مختلف ضبط شده و مربوط به دوره زمانی دیماه سال ۱۳۵۶ تا مهرماه سال ۱۳۶۰ است، گردآوری شدهاند.
از میان چندین هزار شعاری که طی آن مدت رهبران انقلاب، گروههای سازمانیافته درگیر و تودههای انقلابی سردادند، آقای پناهی با دیدی جامعهشناسانه، شعارها را از غیرشعارها جدا کرده و حاصل نهایی کار کمی بیش از چهار هزار شعار است.
هر کدام از این شعارها نگرشهای مختلف این رهبران، گروهها و تودهها را نسبت به عناصر حکومت، نهادهای سیاسی، رابطه مردم و حکومت، وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیره نشان میدهد.
انقلاب ایران مانند هر پدیده تاریخی از عوامل و شرایط پیچیدهای تاثیر گرفته است و در این کتاب شعارها بر اساس این وضعیتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تفکیک شدهاند.
کوتاهترین و مهمترین شعارها
یکی از نکات جالب این مجموعه از شعارهای انقلاب ایران این است که کوتاهترین شعاری که در عین حال در بیشتر منابع ذکر شده، شعار دو کلمهای «اللهاکبر» است. همچنین شعارهای «مرگ بر شاه»، «مرگ بر آمریکا» و «اللهاکبر، خمینی رهبر» در بیشتر منابع به دفعات آمده است.
آقای پناهی در تحقیق خود میگوید، وضعیت سیاسی رژیم گذشته بیش از هر موضوع دیگری، مورد اعتراض انقلابیون بوده و آنها اعتراض خود را نسبت به شخص محمدرضا شاه پهلوی، محکومیت او و سیاست و رفتارش بیان میکردند. از جمله اینکه میگفتند: «مرگ بر شاه» و «این شاه پرجنایت، در دادگاه ملت، اعدام باید گردد».
البته هرچند محکومیت اعضای خانواده سلطنتی اهمیت کمتری داشته، اما تودههای انقلابی درباره آنها شعار میدادند: «فرح بوسد ضریح مرتضی را، که بفریبد خلق خدا را» یا «سگ زرد برادر شغال است، ولیعهد سلطنتات محال است».
تودههای انقلابی پس از روی کار آمدن شاهپور بختیار، آخرین نخستوزیر شاه در بحبوحه روزهای انقلاب شعار «شاپور بختیار اعدام باید گردد» و «بختیار، بختیار، نوکر بیاختیار» سر میدادند. در محکومیت و مخالفت با سایر دولتمردان شاه نیز که بر کنار شده بودند، شعارهایی نظیر «ازهاری، میبندیمت به گاری، بری پهن بیاری» یا «شریفامامی، نه شریفی، نه امامی، بلکه پفیوز تمامی» بیان میشد.
همچنین درباره مخالفت با حکومت پهلوی و نظام سلطنتی که قرنها در ایران برقرار بوده است، میگفتند: «سلطنت پهلوی، سلطنت شیطانی»، «سلطنت پهلوی، دشمن آب و خاک است»، «رژیم شاهنشاهی، سرچشمه فساد است» و «رژیم شاهنشاهی، نابود باید گردد».
مخالفت با سرکوب و اختناق
بر اساس تحقیق آقای پناهی، از موضوعات دیگری که انقلابیون در شعارهای خود بر آن تاکید داشتند، سرکوب و اختناق سیاسی است که درباره آن میگفتند: «استبداد، زندانی، حکومت پهلوی» و «استبداد محکوم است، آزادی پیروز است».
عملکرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور که به اختصار ساواک نامیده میشد نیز از جمله مواردی بود که مردم در شعارهایشان مخلفتشان را با این دستگاه نشان میدادند.
تودههای انقلابی اعتراض خود را با شعارهایی نظیر «ساواک، سیا، ارتجاع، دشمن خلق ما» و «ساواکی حیا کن، اجتماع رو رها کن» نسبت به این نهاد امنیتی ایران عنوان میکردند.
نفی شاه، تایید آیتالله
اما به گفته آقای پناهی، در حالی که بخش مهمی از شعارها در نفی و محکومیت و مخالفت با سلطنت شاهنشانی و خانواده پهلوی بود، بخش دیگری از آن به تائید و تاکید بر رهبری آیتالله خمینی، مواضع سیاسی او و برقراری حکومت اسلامی اختصاص داشت.
تودههای انقلابی در شعارهای خود از رهبری خاص برای سرنگونی حکومت پهلوی نام میبردند و بر ضرورت رهبری روحانیت تاکید داشتند و به فرمان او در خیابانها حضور مییافتند. آنها شعار میدادند: «خمینی امام است، رهبر قیام است»، «خمینی امام است، کار شاه تمام است» و «به گفته خمینی، نهضت ادامه دارد».
اتحاد احزاب و تودهها
از طرف دیگر، انقلاب نیاز به بسیج نیروها برای حضور گسترده و اعتراضآمیز داشت. انقلابیون مردم را به اتحاد و احزاب و گروههای مختلف را به دوری از تفرقه دعوت میکردند و شعار «اتحاد، اتحاد، ضرورت انقلاب»، «اختلاف، اختلاف، اعاده بردگی است» و «اعتصاب، اعتصاب، زمینه انقلاب» میدادند.
در میان شعارهایی که برای بسیج نیروها سر داده میشد، تودههای انقلابی به ویژه از طبقات محروم و اقشاری خاص مانند دانشجویان و دانشآموزان برای شرکت در انقلاب دعوت میکردند و میگفتند: «درود بر کارگران مبارز»، «اتحاد، اتحاد، مستضعفین اتحاد»، «روحانی، دانشجو، محصل، پیوندتان مبارک»، «دانشجو به پا خیز، انقلابی دیگر کن / به فرمان امامت، توطئه بیثمر کن».
همچنین آنها از رهبران انقلاب درخواست سلاح میکردند و بر استقامت تودهها تا رسیدن به پیروزی تاکید داشتند و شعار میدادند: «رهبران، رهبران، ما را مسلح کنید»، «آماده نبرد آتشینیم، خونینترین حماسه آفرینیم»، «از آسمان ایران، از آسمان ایران، گر تیر فتنه بارد، نهضت ادامه دارد».
درخواستهای سیاسی
بخش دیگری از این شعارها به روی کار آمدن حکومت جدید، اعتراض به قانون اساسی گذشته و شکلگیری قانونی جدید و خواستههای سیاسی مردم اختصاص داشت که آن را در شعارهایی نظیر «جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد»، «قانون اساسی، خر تو خر سیاسی»، «قانون اساسی، اراده تودههاست»، «آزادی، برابری، مساوات، این است شعار اسلام» و «استقلال، آزادی، با مفهوم اسلامی» میبینیم.
نقش ارتش در رخدادهای پیش و پس از انقلاب بسیار پررنگ بود و شعارهای مختلفی درباره همراهی یا ضدیتشان با مردم، تائید یا نفی و محکوم کردنشان داده شد میشد. از جمله «سرباز تو بیگناهی، فرماندهات جلاد است»، «ارتش به این بیغیرتی، هزگر ندیده ملتی» و «ارتش برادر ماست، امید اول ماست».
دستهای از شعارها نیز در اعتراض به نقش کشورهای غربی و نظام بینالمللی در سرکوب و خفقان دوره پهلوی بود. تودهها در اینباره میگفتند: «آمریکا، آمریکا، ریشه هر فساد است»، «دولت سرمایهدار، دشمن نوع بشر»، «شوروی، آمریکا، مرگ به نیرنگتان/ خون جوانان ما، میچکد از چنگتان».
در هر انقلاب، احزاب و گروههای مختلفی مشارکت میکنند اما دستهای که بیشترین طرفدار را دارد، در شعارهای انقلابی خود سعی در رد بقیه دارد. طرفداران حکومت اسلامی شعار میدادند: «فدایی، فدایی، انگل اجتماعی»، «شعار کمونیستی، خور و خواب و ولگردی»، «احزاب آمریکایی، در پوشش اسلامی، افشا باید گردد».
شعارهای فرهنگی و نابرابریهای اجتماعی
با وجود آنکه، بیشترین تعداد شعارهای انقلابی مربوط به خصومت انقلابیون از وضعیت سیاسی دوران پهلوی بود، اما بخش دیگری از آنها نیز در اعتراض به وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیان میشد.
فقر و محرومیت عمده مردم از امکانات زندگی و حمایت تودههای انقلابی از اقشار زحمتکش در شعارهایی نظیر «ای کارگر برزگر، اسلام مدافع توست»، «نفت ملت رو بردی، خون ملت رو خوردی»، «بینفتی، بیبرقی، بینانی، میکشیم / شاه ترا میکشیم» دیده میشود.
یکی از مسائل مهم ایران قبل از انقلاب، گرایش رژیم پهلوی به فرهنگ غربی، وضعیت زنان و نابرابریهای اجتماعی بود که در برخی موارد نیز شعارهایی در ضدیت با این نوع عقاید نیز ذکر میشد. آنها میگفتند: «بیحجاب، عامل هر نوع فساد»، «آزادی زن، شد آزادی تن» و «نه روسری، نه توسری».
آنچه پس از خواندن این شعارها برای ما روشن میشود این است که برملاکردن ماهیت نظام سلطنتی پهلوی، چگونگی سرنگونی آن، شخصیتها و نهادهای سیاسی نظام گذشته، جبههگیری گروههای انقلابی و رابطه آنها با مردم و نیروهای نظامی و بیان اهداف و آرمانهای انقلاب از مهمترین مسائلی است که انقلابیون و تودهها در شعارهایشان خواستارش بودند.
شعارهای انقلابی، این عبارات موزون، ساده و عامهفهم که دسته جمعی با تکیه بر عواطف و احساسات تودهای و با زبان رایج، فرهنگ و ادب حاکم در جامعه بیان میشدند، دریچه دیگری است برای ارزیابی مثبت و منفی از آنچه در دوران انقلاب رخ داده است.