نسخه آرشیو شده

سانسور نمادهای «غرب وحشی» در جمهوری اسلامی
استقبال جوانان از سبک زندگی غربی خوشایند حاکمان نیست
از میان متن

  • مقام‌های جمهوری اسلامی برای این‌که با «زندگی غربی» در عمل مبارزه کنند، دائما بخشی از آثار هنری و ادبی ایرانی را به عنوان مصداق این نوع زندگی معرفی می‌کنند و در موارد بسیاری از نشر آن جلوگیری می‌شود.
مصطفی خلجی
پنج‌شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۶ | کد خبر: 72443

فیلم «لاله» که قرار است با هزینه‌ای حدود پنج میلیارد تومان ساخته شود، خشم محافظه‌کاران را در ایران برانگیخته است.

مرتضی آقا‌تهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، درباره این فیلم که زندگی لاله صدیق، قهرمان مسابقات اتومبیل‌رانی را روایت می‌کند، گفته است که باید دقت شود تا نتیجه این فیلم «اشاعه فرهنگ غرب» و «وادادگی در برابر غربی‌ها» نباشد. 
همچنین برخی از رسانه‌های حکومتی این پرسش را مطرح می‌کنند که چرا باید از بیت‌المال برای تحقق «الگوهای ویرانگر غرب وحشی» هزینه شود. 

اما این اولین بار نیست که مسؤولان جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف، از آن چه که خود «رواج زندگی غربی در ایران» می‌خوانند، ابراز نگرانی می‌کنند.
چندی پیش محسن کاظمینی، فرمانده سپاه تهران بزرگ، در یک سخنرانی گفت که «ترویج زندگی غربی و گسترش آن»، یکی از «برنامه‌های دشمن در عرصه جنگ نرم» است. 

همچنین محسن مؤمنی شریف، رییس حوزه هنری، مبحث سبك زندگی را در حوزه «جنگ نرم» بااهمیت خواند و گفت که ریشه تبلیغ سبك زندگی غربی در ایران به «دوران سازندگی»، یعنی زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی ریاست جمهوری را بر عهده داشت، باز می‌گردد. 

رئیس حوزه هنری، که غیرمستقیم از سوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی انتصاب می‌شود، ویژگی‌های زندگی غربی را مقوله‌هایی چون «سكس، خشونت، دوری از پرداختن به مسائل كلیدی، و پول‌پرستی» ذکر کرده‌ است.

وی که مدیریت یکی از سازمان‌های مهم در امر فیلمسازی و فعالیت‌های هنری را بر عهده دارد، برخی از تولیدات سینمایی ایران را به رواج زندگی غربی و تمسخر سبك زندگی سنتی ایرانی متهم کرده است.

نظریه‌پردازی برای «زندگی غربی»
اما تلقی جمهوری اسلامی از «زندگی غربی» چیست؟ یا به عبارت بهتر مقام‌های حکومت ایران، شیوه زندگی غربی‌ها را برای ایرانی‌ها چگونه تفسیر می‌کنند؟
گرچه عمر تبلیغات علیه غرب و مبارزه با شیوه زندگی غربی، دقیقا به اندازه عمر تجدد و ورود محصولات، تفکرات و فرهنگ غربی به ایران است، اما این تبلیغات و مبارزه در دوران جمهوری اسلامی نسبت به پیش از انقلاب، شدت بسیاری یافته است.
قبل از پیروزی انقلاب ایران، علاوه بر بخش سنتی جامعه که قدرت چندانی را در اختیار نداشتند، معدودی از روشنفکران ایرانی نظیر جلال آل‌احمد با طرح مسایلی همچون «غرب‌زدگی» می‌کوشیدند ثابت کنند که آن چه برای غرب پیشرفت آورده، لزوما برای کشورهای جهان سوم قابل تجویز نیست، و مهم‌تر از آن برخورد ایرانیان با غرب به صورت «هرهری مآبانه» بوده است.
پس از انقلاب نیز آیت‌الله خمینی در لابه‌لای سخنان خود به زندگی غربی اشاره می‌کرد و شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» علاوه بر بعد سیاسی، ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز به خود گرفت.
علی‌ مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی و فرزند آیت‌الله مطهری، آیت‌اللهی که خود یکی از منتقدان غرب بود، درباره حساسیت بنیانگذار جمهوری اسلامی نسبت به زندگی غربی گفته است: «امام نسبت به نفوذ فرهنگ غربی در کشور بسیار حساس بودند و بارها در این خصوص هشدار دادند.»


وی پدیده‌هایی مثل افزایش طلاق در کشور را نشانه‌هایی بر وجود و رواج سبک زندگی غربی دانسته است.
اما در میان شخصیت‌های جمهوری اسلامی، عبارت «زندگی غربی» بیشترین بسامد را در سخنان آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر فعلی ایران دارد. وی از آغاز دوران رهبری خود، تلاش کرده است که با فرهنگ غربی مبارزه کند.
آیت‌الله خامنه‌ای در همان سال‌های ابتدایی رهبری خود در پاسخ به این سوال که چرا باید از فرهنگ غرب و اروپا و آمریکا گریخت، گفته است که «فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه ریزی برای فساد انسان است. به گفته او این فرهنگ، برهنگی و اختلاط و امتزاج بی قید و شرط زن و مرد که یکی از پایه های اصلی فرهنگ غرب است برای فساد انسانها بنیان گذاری شده است.» 
رهبر جمهوری اسلامی، پایه‌ اصلی فرهنگ و زندگی غربی را «فساد انسانها و خروج از دایره‌ فضایل انسانى» عنوان و تأکید کرده کسانی که دلشان زندگی غربی می‌خواهد «از مفاسد زندگى غربى كه لجن آلوده و فاسد است، اطلاعى ندارند».

این نوع نگاه آیت‌الله خامنه‌ای به غرب، باعث شده که در هر دوره، برای مبارزه با زندگی غربی، اصطلاحاتی مثل «شبیخون فرهنگی» یا «ناتوی فرهنگی» را به کار بگیرد.
جمهوری اسلامی همچنین در سال‌های اخیر، نسلی از تئوری‌پردازان را پرورش داده که در این زمینه به مسؤولان یاری می‌رسانند.
شهریار زرشناس، یکی از نویسندگان نزدیک به حکومت است که در زمینه زندگی غربی، کتاب نوشته است.
از نظر وی زندگی غربی، پنج ویژگی اصلی دارد: پول‌محوری، خانواده‌گریزی، مصرف‌گرایی، اضطراب و ‌تنوع‌طلبی. برخورد عملی با «زندگی غربی»

سانسور جلوه زندگی غربی در هنر 
اما مقام‌های جمهوری اسلامی برای این‌که با «زندگی غربی» در عمل مبارزه کنند، دائما بخشی از آثار هنری و ادبی ایرانی را به عنوان مصداق این نوع زندگی معرفی می‌کنند و در موارد بسیاری از نشر آن جلوگیری می‌شود.
به عنوان نمونه در حوزه ادبیات و کتاب، بسیاری از ناشران با اتهام ترویج زندگی غربی فعالیت‌هایشان محدود می‌شود و تعداد زیادی از آثار ادبی نیز با همین اتهام پشت سد سانسور می‌مانند.
چندی پیش مهدی کاموس، یکی از ممیزان کتاب در وزارت ارشاد، در نشستی از چهار ناشر به عنوان «مروج زندگی غربی» نام برد و گفت: «انتشارات ماهی،‌ چشمه، ققنوس و مرکز از مراکز نشری هستند که به صورت جریان‌ساز و زیر زمینی سبک زندگی غربی در ایران را ترویج می‌دهند.»
وی «بت‌وارگی عشق‌های زمینی» و «عشق‌های مثلثی» در داستان‌ها و رمان‌های جدید فارسی را دلیلی بر ادعای خود عنوان کرد.
همچنین یکی از مترجمان نزدیک به دولت، در همین نشست گفت: «آموزه‌های غربی از طریق ادبیات وارد ایران شده است.»

علاوه بر ادبیات، این نوع نگاه در دیگر عرصه‌های فرهنگی نیز موجب محدودیت‌هایی شده است.
محمدحسین ایمانی خوشخو، که سال‌ها یکی از مدیران تراز اول هنری در وزارت ارشاد بود و اکنون ریاست كمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی را بر عهده دارد، نسبت به سبک زندگی غربی در هنر ایرانی هشدار داده است.
وی گفته است: «سبک غربی با استفاده از هنر به ‌سرعت وارد زندگی‌ها شده است.» 

جنجالی که بر سر اجرای نمایش «هدا گابلر»، نوشته هنریک ایبسن، نمایشنامه‌نویس مشهور نروژی، در ایران به پا شد، یکی از نمونه‌های برخورد با زندگی غربی در عرصه تئاتر است.
حدود یک سال و نیم پیش، این تئاتر به کارگردانی وحید رهبانی در سالن چهار سوی مجموعه تئاتر شهر تهران به روی صحنه رفته بود، اما در یکی از شب‌ها، اجرای این تئاتر متوقف شد
دلایلی که برای این توقیف ذکر شد عبارت بود از: «ترویج اباحه‌گری، ابتذال، عادی‌سازی چندشوهری، اختلاط زن و مرد، استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به ‌بردگی جنسی و فراماسونری».
در حوزه موسیقی نیز، موسیقی پاپ یکی از نمادهای «زندگی غربی» دانسته می‌شود و مسؤولان فرهنگی به همین دلیل از آن حمایت نمی‌کنند.
دو سال پیش، معاون هنری وزیر ارشاد در گفت‌وگویی، به طور صریح از «عدم حمایت ارشاد از موسیقی پاپ» خبر داد. وی دلیل این امر را جلوگیری «فضای تهاجمی غربی در كشور» عنوان کرد. 
در این میان، بیشتر حملات نیز به حوزه سینمای ایران شده است، علاوه بر سخنانی که از رییس حوزه هنری نقل شد، تعدادی از فیلم‌ها چه در مراحل ابتدایی و چه در مراحل نهایی به اتهام ابتذال محدود می‌شوند.
اما سوای از عرصه فرهنگی، جمهوری اسلامی بیش از همه نگران رواج زندگی غربی در جامعه ایران است.
حساسیتی که طی روزهای اخیر پس از انتشار آمار جدید سرشماری ایرانیان در سطوح بالا و حتی از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به وجود آمد، حاکی از این است که جمهوری اسلامی، برنامه‌هایی مثل طرح تنظیم خانواده را نیز ناشی از «زندگی غربی» می‌داند. از همین روست که به مبارزه با آن برخاسته است.
همچنین مخالفت با «باربی» یا «ولنتاین» و محدود کردن نوع پوشش زنان و جوانان نیز در همین راستاست.
در این موج به راه افتاده علیه «زندگی غربی» گاهی معماری مدرن نیز مورد حمله قرار می‌گیرد و الگوی شهرسازی در کشور «تماما الگوی غربی» خوانده می‌شود. جمهوری اسلامی در مقابل الگوی غربی، «مکتب ایرانی» را پیشنهاد نمی‌کند، بلکه تمامی این جنجال‌های برای «الگوی اسلامی» است که شاید نمونه‌اش در دیگر کشورهای اسلامی پیدا نشود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی