نسخه آرشیو شده
تقویم ۱۳۹۲ درگیرها

احمدی‌نژاد وجه‌المصالحه ایران و غرب می‌شود؟
از میان متن

  • هم اکنون روشن است که بزرگ‌ترین نزاع قدرت داخلی‌ میان احمدی‌نژاد و حامیان او و محافظه کارانی است که به حمایت خامنه‌ای نیاز دارند. نه‌ ماه آخر ریاست جمهوری احمدی‌نژاد فشار زیادی را بر وی اعمال خواهد کرد.
جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۷ | کد خبر: 73733

مهدی خلجی، تحلیلگر مسائل ایران مستقر در واشنگتن، در این یادداشت از احتمال قربانی‌شدن محمود احمدی‌نژاد به نفع مصالحه نهایی ایران و غرب نوشته است.

رهبر ایران، آیت‌الله علی‌ خامنه‌ای مسئول آوردن احمدی‌نژاد به رئیس جمهوری در سال ۲۰۰۵ بود، و هزینه هنگفتی در سال ۲۰۰۹ برای نگاه داشتن وی در پرداخت. اما این روز‌ها رهبر ایران تصمیم گرفته با مقصر جلوه دادن احمدی‌نژاد در قبال بحران‌های سیاسی و اقتصادی، از او استفاده ابزاری کند.

در حالی‌ که خامنه‌ای تصمیم گیرنده نهایی‌ در جمهوری اسلامی است، او خواهان پرهیز از پاسخگویی در مورد سیاست‌های شکست خورده حکومت است. در پی‌ تظاهراتی که به دنبال انتخابات جنجالی ۲۰۰۹ اتفاق افتادند، رهبر ایران محکم در کنار احمدی‌نژاد ایستاد، در درجه اول به منظور اینکه اصلاح طلبان و افراد پرسابقه مانند رئیس جمهور سابق اکبر هاشمی‌ رفسنجانی‌ را به حاشیه براند. حال که قدرت و نفوذ رهبران نسل اول انقلاب رو به تقلیل است، تنها استفاده احمدی‌نژاد برای خامنه‌ای این است که کلیه بحران‌های اقتصادی و اجتماعی کشور را به گردن او بیندازد.

قوه قضائیه - که ریاست آن را صادق لاریجانی از رقیبان احمدی‌نژاد بر عهده دارد- دولت احمدی‌نژاد را متهم به ارتکاب بزرگ‌ترین پرونده فساد مالی‌ از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ کرده است. قوه مقننه- که برادر لاریجانی و یکی‌ دیگر از رقبای احمدی‌نژاد ریاست آن را به عهده دارد- هم دولت احمدی‌نژاد را متهم به سؤ مدیریت اقتصادی می‌‌داند، که منجر به تورم در حال افزایش، بیکاری و رکود بی‌ سابقه ارزش ریال شده است.

هم اکنون احمدی‌نژاد خود را هدف حمله از همه طرف می‌‌بیند. در یک کنفرانس خبری روز سه‌شنبه ۲ اکتبر، آقای احمدی‌نژاد در واکنش نه تنها به مجلس بلکه به سپاه پاسداران، صدا و سیما و قوه قضائیه به دلیل آغاز یک جنگ روانی‌ با هدف تخریب اقدامات دولت برای حل بحران اقتصادی حمله کرد. تمامی این نهاد‌ها تحت نظارت مستقیم خامنه‌ای قرار دارند.

گر‌ چه تمامی سیاست‌های خارجی‌ و دفاعی توسط رهبر ایران تعیین می‌‌شوند، افراد نزدیک به خامنه‌ای مدعی شده‌اند که سیاست‌های هسته‌ای احمدی‌نژاد مسبب تحریم‌های سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا- که صادرات نفت ایران و فعالیت‌های بانک‌های این کشور را شدیدا محدود کرده- هستند.

یک مقاله که روز چهارشنبه ۳ اکتبر در سایت بازتاب -نزدیک به محسن رضائی، فرمانده سابق سپاه پاسدران - منتشر شد، احمدی‌نژاد را متهم کرده که با جایگزین‌کردن سعید جلیلی به عنوان مذاکره‌کننده ارشد به جای علی‌ لاریجانی، در روند مذاکرت هسته‌ای اختلال کرده است.

وبسایت بازتاب مدعی شد که لاریجانی در سال ۲۰۰۸ با خاویر سولانا، دبیر سیاست خارجه اروپا در آن زمان، بر سر یک پیش نویس به توافق رسیده بود که مورد تأیید خامنه‌ای هم قرار گرفته بود. اما احمدی‌نژاد به طور علنی پیش نویس را رد کرد و لاریجانی را از پست خود بر کنار کرد.

این مقاله در پی‌ زمینه‌سازی است که خامنه‌ای را از عواقب سیاست‌های هسته‌ای کشور تبرئه کند. طبق گزارشات، احمدی‌نژاد طی‌ سفر اخیر خود به نیویورک، چند پیشنهاد در مورد مذاکرات هسته‌ای ارائه کرده بود. این مساله انتقاد تند حسین شریعتمداری سردبیر روزنامه کیهان - روزنامه تندرویی که عموما تصور می‌‌رود بیانگر دیدگاه‌های خامنه‌ای است - را در پی‌ داشت. شریعتمداری، رئیس جمهوری را به دلیل انحراف سیاست‌های رهبری مورد انتقاد قرار داد. او نوشت: کاش رئیس جمهور محترم کشورمان به این نکته بدیهی توجه داشتند و بیرون از حوزه اختیارات قانونی خود، وعده‌ای نمی‌دادند. او سپس به نقل از خامنه‌ای دلایلی را عنوان کرد که ایران نباید با آمریکا وارد مذاکره شود.

احمدی‌نژاد در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت تلویزیون دولتی و رسانه‌های دیگر او و کابینه‌اش را مورد انتقاد قرار می‌‌دهند، در حالی‌ که به مجلس و قوه قضائیه آسان می‌گیرند، چرا که «من تنها فردی هستم که در برابر مردم پاسخگو هستم». روز چهارشنبه چند نماینده مجلس احمدی‌نژاد را متهم به بی‌ مسئولیتی و خود رایی کردند.

هم اکنون روشن است که بزرگ‌ترین نزاع قدرت داخلی‌ میان احمدی‌نژاد و حامیان او و محافظه کارانی است که به حمایت خامنه‌ای نیاز دارند. نه‌ ماه آخر ریاست جمهوری احمدی‌نژاد فشار زیادی را بر وی اعمال خواهد کرد. انتظار می‌‌رود که او نه تنها قربانی سؤ مدریت و اشتباهات خود شود، بلکه قربانی تلاش‌هایش برای اعمال قدرت مستقل از رهبر و سپاه پاسداران نیز بشود.

نیازی به گفتن ندارد که احمدی‌نژاد بدون حمایت سپاه پاسداران هرگز در دو انتخابات پیشین به پیروزی نمی‌رسید، اما اکنون رئیس جمهور آن‌ها را در ملا عام مورد تمسخر قرار می‌‌دهد و از آن‌ها با عنوان «برادران قاچاقچی» نام می‌‌برد، بدون اینکه از ناراحت کردن حامیان سابق خود نگرانی‌ داشته باشد.

کسانی‌ که به احمدی‌نژاد رای دادند، اکثرا کارگران و روستاییان، هم اکنون از سیاست‌های وی سختی فراوانی‌ می‌کشند، و پایگاه قدرت او به مراتب کاهش یافته است. از همین جهت خامنه‌ای هیچ مشکلی‌ ندارد که از مجلس، قوه قضاییه و رسانه‌های دولتی برای به گردن انداختن تمام مشکلات جامعه بر سر احمدی‌نژاد استفاده کند، فارغ از اینکه آیا واقعاً احمدی‌نژاد مسول آنان است یا خیر. هدف ان است که نارضایتی‌ مردم از مشکلات اقتصادی کاسته شود، چرا که امکان دارد به ناآرامی بینجامد.

تجربه احمدی‌نژاد درسی‌ مفید برای خامنه‌ای بود که اجازه ندهد کسی‌ از انتخابات و پست ریاست جمهوری برای اعمال قدرت مستقل استفاده نماید. این درس به خوبی‌ توسط جانشینان احتمالی‌ وی، که شامل علی‌ لاریجانی رئیس مجلس، علی‌ اکبر ولایتی وزیر خارجه سابق و از مشاوران رهبری، و محمد باقر قالیباف شهردار تهران هستند، آموخته شده است. خامنه‌ای را نباید به چالش کشید؛ مخالفت با کسی‌ که شما را در قدرت قرار داده، می‌تواند منجر شود که او به سرعت شما را بر کنار کند یا از قدرت شما بکاهد.

در حالی‌ که تنش میان احمدی‌نژاد و مخالفانش وخیم‌تر می‌‌شود، خامنه‌ای می‌‌تواند انگیزه‌های روسای جمهوری احتمالی‌ را کنترل کند. رئیس جمهوری بعدی باید نشان دهد که فرمانبردار است و قدرت به مراتب کمتری در دست گیرد. جانشین احمدی‌نژاد احتمالاً در میان افرادی انتخاب خواهد شد که در سیاست داخلی‌ زیاد سر و صدا می‌‌کند.

خامنه‌ای همچنین اگر می‌‌خواهد بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مذاکرات هسته‌ای را از سر گیرد، باید نرسیدن به توافق هسته‌ای را گردن احمدی‌نژاد بیاندازد. رهبر ایران می‌تواند متعاقباً خود را بسیار فهمیده‌تر از احمدی‌نژاد جلوه دهد تا اینکه غرب را از عقلانیت و تمایل خود برای رسیدن به توافق مطمئن سازد. این امر توجیه سازش در مورد برنامه هسته‌ای در مقابل مردم ایران را نیز بسیار آسان‌تر خواهد کرد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی