احسان مهرابی در این یادداشت نگاهی به دور دوم انتخابات مجلس نهم که فردا جمعه ۱۵ اردیبهشت برگزار میشود، انداخته و رقابتهای اصولگرایان را بر سر صندلیهای باقیمانده، تحلیل کرده است.
پیدا کردن رای حلال درایران گویا مانند پیدا کردن لقمه حلال سخت شده است خصوصا اگر سفره رای نیز مانند سفره نان کوچک شده باشد. شاید از همین رو بود که محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس مناظره با مهدی کوچکزاده را نیمه کاره رها کرد تا به تعبیر خود به دنبال دو رای حلال برود.
کوچک شدن سفره رای البته محدود به اصولگرایان نیست. درهمه انتخاباتها مرحله دوم تعداد شرکت کننده کمتری دارد و رایهای پایه تعیین کننده میشود. پس اصولگرایان میدانند درمرحله دوم انتخابات تنها باید درسفره اصولگرایی به دنبال رای باشند. رایهای پایه اصولگرایان دراین انتخابات بین جبهه پایداری و جبهه متحد تقسیم شده، هر چند چهرههایی چون علی مطهری هنوز برای خود شانس بالایی قائل هستند و تائید مراجع تقلید را موثر میدانند. سن و سال نیز دررایهای پایه اصولگرایان نقش مهمی دارد. همایشهای جبهه پایداری عموما از نیروهای جوان اصولگرا شکل میگیرد و همایش جبهه متحد با نیروهای میانسال و مسن هر چند که این قاعده کلی نیست.
سپاه، بسیج و مراکزی مانند مساجد و کمیته امداد نیز که از پایگاههای ثابت اصولگرایان هستند، برای انتخابات مجلس هشتم دچار دوگانگی شدهاند به گونهای که علی سعیدی نماینده آیتالله خامنهای درسپاه گفته است «نمیتوانستیم یک طرف را به دیگری ترجیح دهیم، لذا سپاه سعی کرد هدایت کلی را داشته باشد و معیارها را بگوید و وارد عرصه شخصی افراد نشود.»
هردو گروه اصولگرا البته ازحذف درمرحله دوم احساس خطر جدی میکنند و این حذف برایشان حیثیتی شده است. نشانههای این ترس را میتوان درنوع تخریبهای اصولگرایان یافت چرا که درمرحله دوم انتخابات سطح تخریبها بسیار نازلتر از گذشته شده است. درمرحله اول اعضای جبهه پایداری اصولگرایان جبهه متحد را ساکتین فتنه میخواندند و انتقاد از اصولگرایان را با طرح مسائل اینچنینی پی میگرفتند اما برای مرحله دوم کار به ساعت حضور درمجلس نیز کشیده است. به گونهای که روح الله حسینیان درصحن علنی مجلس به زاکانی ایراد گرفت که سراغ مدرک دکترایش میرود و با بهانههای الکی از مجلس مرخصی میگیرد. او همچنین بابت مصاحبه سایت الف با سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا نیز به احمد توکلی انتقاد کرد.
اصولگرایان جبهه متحد نیز درمرحله اول اصولگرایان جبهه پایداری را ساکتین اختلاس میخواندند اما اینک مسائل شخصی را نیز درباره آنان مطرح میکنند به گونهای که محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس تهدید کرده و گفته «امیدوارم به حدی عصبانی نشوم که چیزهایی که در مورد رسایی اطلاع دارم را بازگو کنم.»
شدت درگیری صریح اصولگرایان یک دلیل دیگر نیز میتواند داشته باشد و آن هم فقدان رقیب ساختگی است. درمرحله اول انتخابات اصولگرایان از شرکت گسترده اصلاح طلبان درانتخابات مجلس خبر میدادند و از ۳۰۰ تا ۶۰۰ کاندیدا برای اصلاح طلبان مطرح میکردند. انتخابات دور اول ثابت کرد که اصلاح طلبان درانتخابات حضور موثری نداشتهاند.
رقیب خیالی دیگر اصولگرایان حامیان مشایی یا به تعبیر اصولگرایان جریان انحرافی بود که کاندیداهای این جریان نیز عموما رد صلاحیت شدند. اینک اصولگرایان مجبور به اعتراف شدهاند که رقیبی به نام جریان انحرافی نیز درانتخابات مرحله دوم حضور ندارد. به گونهای که محمدرضا باهنر گفته است که «تاجایی که من پیگیری کردم در میان ۵ هزار کاندیدایی که صلاحیتشان تایید شد کسی نبود که از این جریان حمایت کند و حتی حمایت علی الاطلاق از دولت داشته باشد.»
رقابتهای مرحله دوم انتخابات مجلس نهم وقتی بیشتر حیثیتی میشود که موضوع رئیس مجلس نیز به میان کشیده شود. علی لاریجانی درمجلس هشتم با حمایت اصلاح طلبان و حامیان دولت توانست ریاست مجلس را کسب کند. حامیان دولت که دراین انتخابات جبهه پایداری نام گرفتهاند اما برای رئیس و هیات رئیسه مجلس نهم ساز دیگری میزنند و این رجزخوانیها اهمیت مرحله دوم انتخابات را بیشتر میکند. چرا که چهرههایی چون محمدرضا باهنر امیدوارند با حذف این اصولگرایان همچنان درهیات رئیسه مجلس باقی بمانند.
رقابتهای مرحله دوم انتخابات مجلس نهم حتی میتواند به حذف جریان بازنده انتخابات از عرصه سیاسی کشور منتهی شود. اگر اصولگرایان پس از حذف در دوم خرداد و انتخابات مجلس ششم درنهادهای انتصابی جای گرفتند اینک باخت درمجلس نهم کار را برای حضور دراین نهادها نیز مشکل میکند. پس شاید اصولگرایان به خود حق میدهند به هر قیمتی رای خود را از سفره اصولگرایی برگیرند و درباره حلال بودن آن چندان ذهن خود را مشغول نکنند.