مصطفی خلجی، روزنامهنگار حوزه فرهنگ، به آمارهای متعدد و متفاوتی پرداخته است که مقامات دولتی ایران در سالهای اخیر برای میزان متوسط مطالعه در ایران اعلام کرده و میکنند.
هر ایرانی در شبانهروز چه قدر مطالعه میکند؟ چه کتابهایی میخواند؟ آیا آمار دقیقی در این زمینه وجود دارد؟ چه نهادی مسؤول است؟ و اساسا اهمیت ارائه آمار مطالعه هر ایرانی برای دولت چیست؟
موضوع میزان مطالعه ایرانیان طی سالهای اخیر، به یکی از موضوعات بحثانگیز تبدیل شده و مقامات دولتی بیشتر از دیگران به این بحث دامن زدهاند.
این مقامات، در طول سال و به مناسبتهایی مثل برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و همچنین هفته کتاب، نظرهاییگاه ضد و نقیض درباره سرانه مطالعه اظهار میکنند و یا آمارهایی را ارائه میدهند که هنوز هیچکدام از سوی نهادهای مستقل تأیید نشده است.
خوشبینی مقامات دولتی
یکی از مقامات صدا و سیما در بازدید از نمایشگاه کتاب گفت که «وضعیت مطالعه کتاب در کشور بهتر شده است.»
همچنین چند روز پیش و همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، وزیر ارشاد به «اقدامات موثر برای افزایش سرانه مطالعه در کشور» اشاره و تأکید کرد که از این نظر ایران در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان اسلام «جایگاه خوبی» دارد.
این اولین بار نیست که وزیر ارشاد ایران را در زمینه سرانه مطالعه با کشورهای دیگر مقایسه میکند؛ چند ماه پیش نیز در مراسم تجلیل از برگزیدگان بیستونهمین جایزه کتاب سال، وزیر ارشاد گفت که کلا مطالعه در سطح جهان «کاهش پیدا کرده است».
وی گفت که در کشور انگلستان تحقیقی صورت گرفته که در این تحقیق «به این نتیجه رسیدند که انگلستان از رتبه ۱۷ به ۲۵ سقوط کرده است.»
وزیر ارشاد پیشین هم گفته بود: «کسانی که گاهی وقتها داراییهای غربیها و فرنگیها را به رخ ما میکشند، بدانند در آماری که در حاشیه یک نمایشگاه کتاب در خارج از کشور به دست آمده، اعلام شده است که ۵۸.۳ درصد مردم بلژیک در طول ۱۲ ماه حتی یک کتاب هم نخواندهاند.»
آیتالله خامنهای و سرانه مطالعه
اما در این بین مقامات جمهوری اسلامی تلاش میکنند برای نشان دادن اهمیت مطالعه ایرانیان، به سخنان آیتالله خامنهای ارجاع دهند.
محمد حسینی همچنین از تأکید رهبر جمهوری اسلامی نسبت به افزایش سرانه مطالعه و تیراژ کتاب سخن گفته است.
قبل از این هم دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در گفتوگو با پایگاه اینترنتی آیتالله خامنهای گفته بود که رهبر جمهوری اسلامی از وضعیت مطالعه ایرانیان «ناراضی» است.
منصور واعظی گفته بود: «اصلیترین مدیران کشور ما کتابخوان هستند. ازشخص رهبر معظم انقلاب گرفته تا سران قوا و ائمهٔ جمعهٔ ما اهل کتاب هستند و رسانهها باید این را به جامعه نشان دهند.»
اینکه چرا مقامات دولتی پای شخص رهبر را پیش میکشند، علاوه بر تقدیس مقام رهبری در جمهوری اسلامی، پاسخی به مخالفان است.
برخی از منتقدان به وضعیت کتاب در ایران، انتقاداتی را نیز نسبت به نقش رهبر جمهوری اسلامی در افزایش سانسور موجود در عرصه نشر ایران مطرح میکنند، زیرا آیتالله خامنهای در مقاطع مختلف نسبت به انتشار کتاب در جمهوری اسلامی اظهار نظر کرده که این اظهارنظرها در جهت محدودیت بیشتر ارزیابی شده است.
آمارهای ضد و نقیض
اما آمار دقیق مطالعه هر ایرانی چه قدر است؟ همانطور که اشاره شد، هر چه آمار در این زمینه وجود دارد آمار دولتی است.
مثلا دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در دیدارش با رهبر جمهوری اسلامی، آمار «۱۸ دقیقه» مطالعه هر ایرانی در شبانهروز را ارائه داد.
این در حالی است که چهار سال پیش، علیاکبر اشعری، رییس وقت کتابخانه ملی ایران گفته بود که «سرانه کتابخوانی در کشور دو دقیقه» است.
اما بعد از آن محسن پرویز معاون وقت وزیر ارشاد اعلام کرد که سرانه کتابخوانی در کشور «۱۰ دقیقه در شبانهروز برای هر نفر» است.
آماری که محمدحسین صفار هرندی، وزیر وقت ارشاد ارائه داد هم تعجببرانگیزتر بود: «سرانه کتابخوانی در مناطقی از تهران روزانه نزدیک به یک ساعت است و در نیمی از این شهر بیش از نیم ساعت، در بخشی از آن بین ۱۵ تا ۳۰ دقیقه است.»
عجیبتر از همه آمار فرماندار مشهد بود که در گردهمایی اعضای انتصابی انجمن کتابخانههای شهرستانهای خراسان، اعلام کرد: «نرخ سرانه مطالعه اهل کتاب در ایران ۹۵ دقیقه است.»
مقامات و مراکز دیگری هم جسته و گریخته در این زمینه اظهار نظر کردند، اما فارغ از این آمارهای مختلف که از زبان مسؤولان دولتی بیان میشود، اینکه ایرانیها در همین مدت کم، چه کتابی میخوانند هم مهم است.
مدتهاست که در آمارهایی که ارائه میشود تلاش بر این است خواندن کتابهای مذهبی مثل «قرآن و ادعیه» را نیز وارد سرانه مطالعه کنند؛ به این ترتیب نه تنها بر خواندن این دسته از کتابها تأکید میشود، بلکه میتوان به کمک آنها آمار مطالعه را بالا برد.
دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی گفته است که با احتساب این نوع مطالعه هر ایرانی «۷۶ دقیقه در روز» مطالعه میکند.
وارد کردن کتابهایی مثل قرآن و مفاتیح، به موضوع سرانه مطالعه، حتی مخالفان در خود دولت داشت؛ علیاکبر اشعری مطالعه کتاب را جدا از خواندن قرآن، مفاتیج و کتب درسی دانسته و گفته بود که با آمارها نمیتوان پایین بودن سرانه مطالعه در کشور را توجیه کرد.
با بالاگرفتن اختلافها در زمینه آمارهای ضد و نقیض، مرکز دیگری به نام «افکارسنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات» به میدان آمد و در آمارهایش، میزان مطالعه کتابهای درسی را هم در نظر گرفت.
محمدحسین ساعی، قائممقام این مرکز که زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت میکند، گفت: «میزان مطالعه کتابهای درسی ۲۲ دقیقه برآورد شده است.»
او همچنین سال بعد، در یک اظهارنظر دیگر گفت که در آمارهای مطالعه تمامی انواع کتابها یعنی کتابهای درسی و غیر درسی، روزنامه، نشریات، منابع مکتوب اینترنتی و رایانهای، مطالعات کاری و کتابهای دینی مانند قرآن و نهجالبلاغه، جزو تعریف مطالعه در این پروژه آماری قرار گرفتهاند و در کل گفته بود که تهرانیها در روز حدودا ۳۰ دقیقه مطالعه غیردرسی میکنند.
آمارها، سرپوشی بر واقعیت
اما یقینا ارائه آمار در زمینه سرانه مطالعه از سوی مسؤولان دولتی متوقف نخواهد شد و از این به بعد هم شاهد آمارهای جدیدتری خواهیم بود؛ اما این همه تلاش و تکاپو برای اثبات کتابخوان بودن ایرانیها برای چیست؟
با مروری به تاریخ ارائه آمارها، در مییابیم که جنجالها در زمینه کتاب در عصر ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بیشتر شده است، یعنی درست زمانی که انتقادها نیز نسبت به روند انتشار کتاب و همچنین سانسور نیز بیشتر از گذشته به ویژه نسبت به دوران اصلاحات است.
به نظر میرسد دولت تلاش میکند با ارائه این آمارها نشان دهد که نه تنها مشکلی در زمینههای مختلف کتاب، مثل صدور مجوز، وضعیت کتابخانهها و همچنین قیمت کتاب نیست، بلکه اوضاع از آنچه تصور میشود بهتر است.
با این حال شمارگان پایین کتاب در ایران و همچنین کمبود فضای کتابخانهای به ویژه در تهران که محرومترین استان از این نظر به شمار میآید، به خوبی وضعیت مطالعه در کشور را نشان میدهد.
همچنین نویسندگان و شاعران ایرانی که خود مستقیما با کتاب و مردم در رابطه هستند، به پایین بودن آمار مطالعه در ایران اذعان دارند.
عبدالجبار کاکایی به تازگی و پس از بازدید از نمایشگاه کتاب امسال به طعنه نوشته است: «عجیب نیست که کمترین سرانه مطالعه را داریم و بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان».