نسخه آرشیو شده

تلویزیون، رسانه‌ای برای سرگرمی و اعتراف
از میان متن

  • ین روزها علیرغم اصرار حکومتهائی مانند ایران در نمایش تلویزیونی اعترافات منتقدان و مخالفین خود به منظور عبرت آموزی مخاطبین، چنین رفتاری عملا باعث عبرت آموزی مخاطب نمیشود و تنها کارکردش بهره برداری تبلیغاتی حکومت برای اقناع بیشتر حامیانش خواهد بود چرا که باور پذیری بیننده تلویزیونی از ورای سپر شیشه ای از نوع باور پذیری مورد نیاز حکومتها نیست
حسین ستوده
سه‌شنبه ۰۲ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۷ | کد خبر: 55539

حسین ستوده، روزنامه‌نگار و کارشناس رسانه،نگاهی دارد به رسانه تلوزیون و کارکردهای آن در حکومت جمهوری اسلامی در ایران.

روزگاری که کارگزاران حکومت محمد رضا پهلوی، غلامحسین ساعدی را وادار کردند تا در برنامه تلویزیونی «گفتگو» ضمن اظهار ندامت به نقد افکار خود بپردازد، کسی گمان نمیبرد که روزی مخاطبین رسانه سرگرم کننده‌ای مانند تلویزیون بتوانند در کنار سریال‌های خانوادگی و برنامه‌های آشپزی شاهد اعترافات فعالین سیاسی و اجتماعی نیز باشند.

ندامت و اعتراف در برابر دوربین تلویزیونی از کارکردهائی است که تنها در رسانه رسمی چندین کشور خاص قابل انجام است. شاید بتوان گفت که رتبه نخست چنین کارکردی متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است .

در سال‌هایی که تلویزیون عضو ثابت خانواده‌ها نبود کسانی که به اقرار و ندامت می‌رسیدند، به وضع نابسامانی در میادین شهر و روستا گردانده می‌شدند تا شاید باعث عبرت دیگران شوند. در چنین حالتی وضعیت ظاهری شخص نادم، که عموما با غل و زنجیر همراه بود، در کنار تیغ و درفش سربازان، وضعیتی عبرت آموز برای بیننده ایجاد می‌کرد. حال آنکه اینک معترفین و نادمان می‌تواند در کمال آرامش بر صفحه رنگی تلویزیون پنجاه اینچ با بهترین کیفیت ممکن میهمان سفره شام ما باشند بی آنکه مشاهده وضعیت آنها باعث شود تا لقمه‌ای در گلوی ما گیر کند.

صفحه شیشه‌ای تلویزیون مانند سپری امن عمل می‌کند تا بیننده بتواند با اطمینان خاطر از امنیت و آرامش خود شاهد هر آنچیزی باشد که در دنیای واقع توان روبروئی با آن را ندارد. همانند آنان‌که در نخستین شب حمله امریکا به عراق، بمباران شهر بغداد را از طریق صفحه شیشه‌ای تلویزیون مشاهد کردند و چنان به امنیت و ارامش خود اطمینان داشتند که براحتی توانستند با فشار یک دکمه صدای بمب را به ترانه‌ای موزون در یک کانال دیگر تغییر دهند.

این روزها علیرغم اصرار حکومت‌هایی مانند ایران در نمایش تلویزیونی اعترافات منتقدان و مخالفین خود به منظور عبرت آموزی مخاطبین، چنین رفتاری عملا باعث عبرت آموزی مخاطب نمی‌شود و تنها کارکردش بهره برداری تبلیغاتی حکومت برای اقناع بیشتر حامیانش خواهد بود چرا که باور پذیری بیننده تلویزیونی از ورای سپر شیشه‌ای از نوع باور پذیری مورد نیاز حکومت‌ها نیست. شاید به همین دلیل باشد که هر از چند گاهی حکومت جمهوری اسلامی با انجام مراسم اعدام در ملاء عام خواستار تنبه و عبرت مردمانش است.

شاید با آگاهی از روش اخذ اعترافات تلویزیونی از گروه فرقان در اولین سال‌های حکومت جمهوری اسلامی بود که مهندس مهدی بازرگان در سال 1363 پیش از پایان دوران نمایندگی مجلس اول ، از پیش مخاطبانش را آگاهی داد که «اگر در روزهای بعد دیدید در تلویزیون ظاهر شدم و حرف‌هایی زدم که از جنس سخنان امروز من نبود و مثل طوطی مطالبی را تکرار کردم آگاه باشید که آن فرد مهدی بازرگان نیست.» هر چند دیگرانی که در طول سال‌های بعد در برابر دوربین تلویزیون قرار گرفتند تنها پس از عبور از مرزهای جغرافیایی ایران توانستند به انکار رفتار اعترف گونه خود بپردازند.

امروز جادوی تلویزیون در ایجاد سپر امن شیشه‌ای است که میتواند ملت گریزان از واقعیت‌های زشت اجتماعی را از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران به سمت شبکه فارسی وان سوق دهد و مثلث‌های روابط عشقی را جایگزین ندامت و عبرت منتقدان سیاسی کند.

در این میان سی سال زمان لازم بود تا کارگردانان تلویزیونی ضبط اعترافات، جملات قرآنی را از دکور سیاه و سفید صحنه اعترافات خارج کرده و به جای آن گلدان و پرده رنگین قرار دهند تا بتوانند به تدریج صحنه اعتراف را به صحنه نمایش گفتگو تغییر دهند. نمایشی که کارگزاران حکومت محمدرضا پهلوی سال‌ها قبل با غلامحسن ساعدی انجام دادند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Farhad

مطلب خیلی خوبی بود. جالب اینجاست که منی که الان جوانم و اتفاقا پی گیر ادبیات هم هستم اصلا چیزی درباره اعترافات ساعدی نشنیده بودم، اما تمام کتاب هایش را خوانده ام!!! این جنس اعتراف ها هیچ وقت باقی نمی مانند.

Farhad | ۰۴ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۵:۴۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی