نسخه آرشیو شده
فیلم و سینما
صفحه ویژه:
فیلم و سینما

بودا از شرم کودکان فرو ریخت
عکس از وب‌سایت خانه فیلم مخملباف
از میان متن

  • در واقع فیلم آشکارا برای آن دسته تماشاگرانی از کشورهای غربی ساخته شده که دولت‌های‌شان یا در مقابل طالبان سکوت کرده بودند یا مانند آمریکا به آنها کمک مالی رسانده بودند و یا سرباز به این منطقه اعزام کرده بودند.
مردمک
چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۴:۱۱ | کد خبر: 2758

در این نوشته نگاهی می‌شود به فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» ‌به کارگردانی حنا مخملباف به بهانه اکران آن در بیست و دومین جشنواره در واشنگتن دی سی.

بیست و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم واشنگتن از تاریخ 24 آوریل تا چهارم می 2008 در شهر واشنگتن دی سی برگزار شد.

این جشنواره دارای دو بخش ویژه در مورد سینمای نوین آمریکای لاتین و سیاست و سینما بود. دو فیلم از کشور ایران به نام‌های «بودا از شرم فرو ریخت» به کارگردانی حنا مخملباف و «داستان ناتمام» اثر پوریا آذربایجانی در این جشنواره شرکت داشتند.

فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» در بخش ویژه سیاست و سینما در دو سانس به نمایش درآمد و با استقبال خوب تماشاگران مواجه شد.

«بودا از شرم فرو ریخت» چه نوع فیلمی است

فیلم بودا از شرم فرو ریخت در ادامه ادبیات و سینمای رایج و پرطرفداری است که این روزها بازار فرهنگ و هنر کشورهای غربی را در اختیار گرفته است.

اتفاقا این آثار در شمار پرفروشترین‌ها هستند، جایزه‌های متعددی را هم به خود اختصاص داده‌اند و بسیاری از آنها هم جزو کتاب‌های درسی دانش‌آموزان و دانشجویان در این کشورها شده‌اند.

آفرینندگان این آثار داستان‌های خود را با بیان حقایق در مورد کشورهای خاورمیانه و مسلمان آغاز می‌کنند. حقایق تلخ و زشتی که وجود دارند و انکارشان نمی‌توان کرد. اما بسیاری از آنها تصویری را از کشورهای مطرح شده نشان می‌دهند که آغشته به واقعیت و تا حد زیادی اغراق آمیز است.

این یک بعدی نمایش دادن این حقایق تا بدان‌جا پیش می‌رود که از این کشورهای عقب‌مانده و غیر دمکراتیک همان تصویری ارایه می‌شود که غرب و رسانه‌ها و سیاستمدارانش همواره خواسته‌اند که دیده شود.

مردمان خشن سرزمین‌های جهان سوم (مانند بیشتر کشورهای اسلامی) از کوچک و بزرگ به هموطنان خودشان هم رحم ندارند، مظلومان‌شان به حقوق خود آگاه نیستند و یا اگر هستند توانایی گرفتن آنها را ندارند.

این دور باطل هم از بین نمی‌رود مگر اینکه نیروی سومی از بیرون دخالت کند و این همان راه حلی است که بسیاری برای خاورمیانه می‌بینند و بر اساس آن عمل کرده‌اند.

فیلم از چه سخن می‌گوید

بکتای دختر خردسال افغانی است که در غاری در نزدیکی محلی که مجسمه بودا قرار داشته زندگی می‌کند. داستان به روایت مشکلاتی می‌پردازد که بکتای برای ورود به مدرسه با آن‌ها روبه‌رو می‌شود.

در خلال تلاش‌هایش برای مدرسه رفتن، بکتای توسط پسرهای ده دستگیر می‌شود تا سنگسارش کنند. داستان با کوشش‌های بکتای برای ورود به مدرسه ادامه می‌یابد، ‌کوشش‌هایی که ناکام می‌مانند و با مرگ نمایشی بکتای پایان می‌یابند. فیلم با صحنه مستند انفجار مجسمه بودا توسط طالبان پایان می‌پذیرد.

حنا مخملباف طی مصاحبه‌ای در مورد هدفش از ساخت این فیلم گفت: من می‌خواستم از طریق تصویر امروز افغانستان، آن چه را در تاریخ خشن سال‌های اخیر اتفاق افتاده را غیرمستقیم نشان دهم تا بزرگ‌ترها ببینند تاثیر رفتار آنها بر کودکان چیست؟ کودکان امروز، بزرگان نسل بعد هستند. اگر به خشونت عادت کنند، آینده جهان در خطر خواهد بود.

ولی چنین به نظر می‌رسد که مخاطبان او بزرگ‌ترهایی نیستند که دست به خشونت می‌زنند، بلکه آن دسته آدم‌هایی (طالبان) هستند که هرگز به پای این فیلم نخواهند نشست.

در واقع فیلم آشکارا برای آن دسته تماشاگرانی از کشورهای غربی ساخته شده که دولت‌هایشان یا در مقابل طالبان سکوت کرده بودند و یا مانند آمریکا به آنها کمک مالی رسانده بودند و یا سرباز به این منطقه اعزام کرده بودند.

جامعه غربی هنوز با طالبان و علت‌های ظهور و سقوطش دست و پنچه نرم می‌کند و «بودا از شرم فرو ریخت» در این مورد سرنخ‌هایی به تماشاگرانش می‌دهد.

در فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» مشکلات مردم افغانستان به عاملی درون فرهنگ و دین این مردمان ربط داده می‌شود که البته می‌تواند تا حدی درست باشد.

فیلم می‌توانست در حد نقد فرهنگ بسته و یا مردسالارانه و یا خشن مردمان یک سرزمین و یا آنطور که مخملباف می‌گوید که این مشکلات در ایران هم بوده، باشد.

مشکل از آنجایی آغاز می‌شود که این بچه‌های کوچک حرف‌هایی سیاسی از جنس آدم بزرگ‌ها می‌زنند که برای مخاطب غربی آشناست و فیلم هم در این باب به صورت بسیار صریحی موضع می‌گیرد.

به طور مثال بچه‌ها هنگام بازی تکه چوب‌هایی را به سمت پسر همسایه می‌گیرند که اتفاقا تنها شخصیت تا حدی مثبت فیلم است و او را جاسوس آمریکایی خطاب می‌کنند. یکی از بچه‌ها در همین حین می‌گوید: اینجا را برای شما آمریکایی‌ها ویتنام خواهیم کرد.

بچه‌های بی‌رحم فیلم در جایگاه طالبان جنگ‌طلب با ویت کنگی‌های ویتنامی مشابهت داده می‌شوند و پسر همسایه که با درس خوندن بکتای موافق است آمریکایی می‌شود. انگار این بچه‌های سادیست با تماشاگر غربی نشسته در سالن سینما هم اعلان جنگ می‌کنند.

تمام کاراکترهای این فیلم یا منفی‌اند و یا خنثی. یا خود در حق بکتای ظلم می‌کنند و برگه‌های دفترچه‌اش را که او به زحمت تهیه کرده پاره‌پاره می‌کنند و یا در مقابل این مساله سکوت می‌کنند. حتی پسر همسایه که دوست و همراه بکتای است راه حلی برای او ندارد و در آخر به بکتای پیشنهاد می‌کند تا بمیرد(یا خود را به مردن بزند) تا از دست مهاجمان نجات یابد.

فیلم «بودا از شرم ریخت» علی‌رغم ساخت جذاب و فیلمبرداری موفق و بازی هنرمندانه بازیگران خردسالش در تحلیل شرایط و مشکلات افغانستان قدمی فراتر از آثاری تجاری مانند فیلم بادبادک‌باز بر اساس نوشته خالد حسینی نمی‌رود و بیننده را ناامید می‌سازد.

نسیم فکرت وبلاگ‌نویس افغانی در مورد مخملباف‌ها گفته: محسن مخملباف، چرا هدف بمب دستى قرار گرفت (كه خوشبختانه جان سالم بدر برد). چرا نتوانست، فیلمش را تكمیل كند؟ دلیلش این بود كه خیلى از افغان‌ها باور داشتند كه در فیلم «سفر به قندهار» و «بودا از شرم فرو ریخت» مستقیما به افغان‌ها توهین كرده‌ است. و سرانجام یكى پیدا شد كه با بمب دستى برایش بفهماند كه افغانستان را ترک كن، ورنه مى‌كشمت. گرچه كارهاى كه مخملباف براى افغانستان انجام داده است قابل قدر است، اما باید نكات بسیار حساس و جدى را هم در نظر گرفت. این كشور هنوز در سنت و رسوم قبیله‌اى‌اش غرق است. ما باید در تاریكى نور بیاندازیم تا مسخره‌ كردن و نفرین كردن به فرهنگ و مردم یک سرزمین. گاهى وقت آدم شاخ درمى‌آورد از اینكه مى‌بیند از خودى‌ها به آدم ضربه مى‌زند و در پى ریشخند كردن‌مان هستند.» 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی