نسخه آرشیو شده

لطفا مساله « تقلب» فراموش نشود!
از میان متن

  • در پاسخ به این پرسش آیا می‌توان واقعیتی جز «ادعای تقلب در انتخابات» را مطرح کرد؟ پس چرا میرحسین موسوی در اینباره دیگر سخن نمی‌گوید و تمایلی برای بیان دوباره آن ندارد؟و البته این پرسش هم قابل طرح است که «آیا موسوی نیز خود فریفته القائات برخی اطرافیان شد یا اینکه او نیز از این فریب با خبر بود؟»
شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۸:۴۵ | کد خبر: 43487

مصطفی تاج‌زاده که از وی به عنوان یکی از تصمیم‌سازان اصلی جریان اصلاح‌طلبی یاد می‌شود در دیدار با علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بیان داشته، بامداد 23 خرداد خبر پیروزی قاطع محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری را به اطلاع ستاد موسوی رسانده است. البته در متن کیفرخواست نماینده مدعی‌العموم که در نخستین دادگاه عوامل آشوب‌های اخیر قرائت شد نیز اظهارات قابل توجهی از تاج‌زاده عنوان شده بود که به همراه اعترافات تکان‌دهنده محمد عطریانفر و محمدعلی ابطحی نشان از یک واقعیت تلخ دارد و آن، اعتراف به گمراه کردن افکار عمومی از سوی تصمیم‌سازان ستاد موسوی است.

مصطفی تاج‌زاده که از وی به عنوان یکی از تصمیم‌سازان اصلی جریان اصلاح‌طلبی یاد می‌شود در دیدار با علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بیان داشته، بامداد 23 خرداد خبر پیروزی قاطع محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری را به اطلاع ستاد موسوی رسانده است.

البته در متن کیفرخواست نماینده مدعی‌العموم که در نخستین دادگاه عوامل آشوب‌های اخیر قرائت شد نیز اظهارات قابل توجهی از تاج‌زاده عنوان شده بود که به همراه اعترافات تکان‌دهنده محمد عطریانفر و محمدعلی ابطحی نشان از یک واقعیت تلخ دارد و آن، اعتراف به گمراه کردن افکار عمومی از سوی تصمیم‌سازان ستاد موسوی است.

اگرچه اینک درصد بسیار زیادی از هواداران میرحسین موسوی قائل به تشکیک در ادعاهای پیش گفته و همچنین مطرح این روزها هستند و فقر ادله منجر به چنین رویکردی از سوی آنها شده است.اما یک نکته مهم که می‌توان آن را سرمنشأ همه اتفاقات ناخوشایند اخیر دانست؛ نباید در ارزیابی‌ها نادیده گرفته شود.

حداقل در یک ماه اخیر میرحسین موسوی و نزدیکانش درباره ماجرای تقلب در انتخابات یا اصلا حرفی بر زبان نیاورده‌اند یا اینکه ترجیح داده‌اند کمتر بدان پرداخته و تمرکز خود را بر سایر موضوعات قرار دهند. به عنوان مثال رویکرد اتخاذی اخیر موسوی مانور بر موضوع «برخورد نامناسب با معترضان» بوده و وی بر آن است تحرک و زیست سیاسی خود را متکی بر این رویکرد کند.

اما چرا؟ چرا میرحسین موسوی دیگر تمایلی برای مطرح کردن دوباره ادعای تقلب در انتخابات ندارد؟بدون شک همه حوادث اخیر نشأت گرفته‌ از ادعای تقلب در انتخابات بود. هواداران میرحسین موسوی در نواحی شمالی تهران که در ایام انتخابات با رصد گرایش انتخاباتی نواحی نزدیک به خود، نتیجه انتخابات را گمانه می‌زدند شاید در محاسبات خود به ذائقه سیاسی دیگر نواحی تهران و نیز سلایق سیاسی همه مرد م کشور توجه نمی‌کردند و شاید در محاسبات آنها اخبار و گزارش‌های منابع رسانه‌ای که امثال عطریانفر، تاج‌زاده و ابطحی آنها را ساپورت اطلاعاتی می‌کردند، لحاظ می‌شده است.

به هر صورت طبیعی است نتیجه انتخابات برای این افراد به مثابه یک «شوک» بود ولی بهره‌برداری موسوی و ستاد وی از چنین فضایی قطعاً درست یا دست کم«خیرخواهانه» نبوده است. موسوی در همان ابتدا از این جهت توسط هوادارانش در تهران، موج اعتراضات خیابانی را بوجود آورد و متاسفانه برخی سوءمدیریت‌ها حوادث ناگواری را در سطح شهر تهران پدیدار کرد که اینک دستاویز میرحسین موسوی برای تداوم بهانه‌گیری‌ها شده است.

پیرامون حوادث اخیر، بهره‌برداری‌ها و بعضا اغراق‌ها و دروغ‌پردازی‌های صورت گرفته مطالب فراوانی گفته شد اما بدون شک آنچه مورد توافق همه سلایق است، هزینه هنگفتی است که نظام و برخی قشرهای جامعه از این حوادث متحمل شدند.فروکش کردن غبار حوادث البته فواید بسیاری دارد که مهم‌ترین آن بررسی درست وقایع به دور از احساسات است. در این میان مهم‌ترین پرسش در بررسی این وقایع این است که «حوادث اخیر از کجا نشأت گرفت؟»

در پاسخ به این پرسش آیا می‌توان واقعیتی جز «ادعای تقلب در انتخابات» را مطرح کرد؟ پس چرا میرحسین موسوی در اینباره دیگر سخن نمی‌گوید و تمایلی برای بیان دوباره آن ندارد؟و البته این پرسش هم قابل طرح است که «آیا موسوی نیز خود فریفته القائات برخی اطرافیان شد یا اینکه او نیز از این فریب با خبر بود؟»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی