نوشتهای از دکتر جواد کارگزاری درباره نامه سرگشادهای که اخیرا بازپرس شاملو درباره حقوق متهمین به رییس قوهقضائیه ارسال کرده است.
1. هنوز افتخار آشنایی با بازپرس شاملو را پیدا نکردهام اما درباره او زیاد شنیدهام. سال گذشته که برای پیگیری پروندهای به دادسرای جنایی میرفتم یکی از دوستان گرامی و دانشمند را در آنجا دیدم که خود از دید من فرد توانمندی است. هر چند به دلیل زبان سرخی که دارد سر سبزش بر باد رفته است و مانند توپ فوتبال در قوه قضائیه به این طرف و آن طرف پرتاب میشود! آمده بود برای دیدن بازپرس شاملو. میگفت که او را بسیار قبول دارد و احترام فراوانی برایش قایل است. آن روز به دلیل گرفتاریهای مربوط به پرونده- که بسیاری از آنها به دلیل عدم رعایت موارد پیشنهادی در نامه بازپرس شاملو پدید آمده بود- با وجود شگفتی از این که میدیدم آن دوست همیشه منتقد از کسی چنین با احترام یاد میکند چندان فرصت ادامه گفتگو و پرس و جو درباره دلیل احترامش به بازپرس شاملو فراهم نگردید. اما نامه بازپرس شاملو به رییس قوه قضائیه را خواندم دانستم که احترام عمیق او به بازپرس شاملو بیدلیل نبوده است چنان که امروز من نیز به مانند آن دوست گرامی احترام زیادی برای بازپرس شاملو قائل هستم.
2. اهمیت نامه بازپرس شاملو در متن پیشنهادهای طرح شده در آن نامه نیست که بیتردید پیشنهادهای بسیار مهم، راهگشا و اثرگذاری میباشند. اهمیت آن در این است که این پیشنهادها از درون قوه قضائیه و از سوی کسی طرح گردیده است که از نزدیک با مهمترین پروندههای جنایی کشور روبرو بوده و به خوبی با کاستیهای قانونی در زمینه حفظ حقوق متهم آشنا بوده است. اکنون کمتر کسی ممکن است به خود اجازه بدهد در مورد ضرورت و دربایستگی چنین پیشنهادهایی سخن بگوید که اگر چنین کند آن گاه بازپرس شاملو برای هر پیشنهاد خود، صرفنظر از دفاع نظری، پروندههایی را مورد اشاره قرار خواهد داد که هر یک از این پیشنهادها ریشه در آنها دارند.
3. نامه بازپرس شاملو از جنبه دیگر نیز مهم میباشد. کسانی که با پروندههای کیفری سر و کار داشتهاند تأیید خواهند کرد که به طور غالب مقامهای قضایی رسیدگیکننده به پرونده میانه خوبی با موضوع حقوق متهم ندارند. تجربه خود من در دادسرای جنایی چنین بود. متهم پرونده به کهریزک فرستاده شد و چندین روز در آنجا بود. بازداشتگاه بی نام و نشانی که اکنون نامبردار و مشهور گردیده است! با وجود صدور قرار تأمین کیفری از نوع وثیقه و ارایه وثیقه از پذیرش وثیقه خودداری میشد و …. اما اکنون از همان دادسرای جنایی که چنین رفتارهایی در آن شاید غیر قابل انتظار نباشد صدایی بلند شده است و پیشنهادهای بسیار کاربردی و دقیق درباره حفظ حقوق متهم ارایه میکند. به نظر شما نباید نامه بازپرس شاملو را به این دلیل نیز مهم دانست؟
4. نامه بازپرس شاملو باز هم مهم است و این بار به این دلیل که این نامه میتواند به درستی ادامه منطقی رویکرد رییس پیشین قوه قضائیه در موضوع حقوق حفظ و پاسداشت حقوق شهروندی تلقی گردیده و ترسیمکننده سیاست راهبردی آینده قوه قضائیه در این زمینه باشد. این نامه نشان داد که رویکرد غالب در قوه قضائیه باید و میتواند رویکرد قانونگرایی به منظور حفظ حقوق شهروندی باشد. در واقع این نامه را میتوان کیفرخواست قوه قضائیه علیه تمام رفتارهای غیر قانونی به ویژه از سوی برخی مقامهای قضایی در برخورد با شهروندان دانست. بازپرس شاملو با نگارش این نامه نشان داد که قوه قضائیه تنها رفتارهای غیر قانونی برخی مقامهای قضایی در برخورد با شهروندان نیست بلکه برخورد با چنین رفتارهای غیر قانونی است و قوه قضائیه یعنی حمایت از حقوق شهروندان حتی اگر متهم باشند!
5. نامه بازپرس شاملو به هزار و یک دلیل دیگر نیز مهم میباشد. از پیشنهادهای کاربردی و سنجیده بازپرس شاملو به سادگی نمیتوان گذشت. لازم است یک بار متن پیشنهادهای بازپرس شاملو را بخوانیم و هر بار و پس از خواندن هر پیشنهاد به احترام او از جا برخیزیم و کلاه از سر برداریم. بیتردید رییس جدید قوه قضائیه نمیتواند به سادگی از کنار این پیشنهادها- یا در واقع هدیه ارزشمند بازپرس شاملو به وی- بگذرد که اگر چنین کند تاریخ قوه قضائیه همواره با دریغ از چنین فرصتسوزی یاد خواهد کرد.