خوب گوشدادن به یکدیگر به ما احساس باارزش بودن و درکشدن میدهد و به رشد شخصی ما کمک میکند
اغلب زوجها میگویند ارتباط ضعیفی با همسرشان دارند. آنها معمولاً در جستجوی فردی هستند که بتوانند با او حرف بزنند. کسی که به آنها گوش فرا دهد و با شریک شدن در تجربهها، افکار و نظراتشان به وجود و ارزشهای آنها اعتبار بخشد.
بسیاری از والدین شکایت از آن دارند که نمیتوانند با فرزندان خود حرف بزنند بدون آنکه به دعوا و برخورد منجر شود. افراد زیادی نیز هستند که از پیدا کردن دوست یا حفظ طولانی رابطه دوستانه احساس ناتوانی میکنند.
نوجوانان و جوانان بسیاری را میبینیم که رابطه سالم و سازنده چندانی با پدرو مادر، خواهر یا برادر یا دوستانشان ندارند. آنچه که وجه مشترک همه موارد بالاست، عدم وجود ارتباط درست، سالم و سازنده بین انسانهاست.
فقدان ارتباط واقعی و صمیمانه میتواند منجر به احساس تنهایی، رنجش، جدایی و نهایتاً خشم در انسانها شود. همه افراد نیاز دارند که برای بهبود روابط بین فردیشان ارتباط موثر با دیگران را یاد بگیرند. یادگیری ارتباط موثر با دیگران، صمیمیت را بیشتر میکند.
ما افرادی را نزدیک به خود احساس میکنیم که به ما احساس باارزشبودن و درک شدن میدهند. گام نخست در این مسیر، خوب گوشدادن به یکدیگر است. وقتی کسی دیگری را شنوندهای با قلب باز، بدون قضاوت و علاقهمند به گوشدادن مییابد، به رشد او و خود کمک کردهاست.
در اینجا به برخی از نکات که به شما در افزایش توانایی گوشدادن کمک میکند اشاره میکنیم:
تماس چشمی برقرار کنید
کلماتی که ما برای ابراز افکارمان استفاده میکنیم تنها بخش کوچکی ازارتباط را تشکیل میدهند. برای اینکه به طرف مقابل بگویید که واقعاً به او توجه دارید تماس چشمی با او برقرار کنید. چرخیدن بدن به طرف او، تظاهرات چهرهای ملایم و نگهداشتن بدن به صورت باز، پذیرنده و بدون قضاوت، بخشی از زبان بدنی هستند که در ارتباط خوب با دیگران باید در نظرگرفته شوند.
روی حرف گفته شده تمرکز کنید
گوشدهندگان خوب هنگام گوش دادن وقت خود را صرف آمادهکردن پاسخ دفاعیشان یا اصلاح آنچه شنیدهاند نمیکنند. آنها تلاش میکنند تا به کلمات و سپس معنای زیر بنایی آنچه گفته شده، گوش فرادهند، حتی وقتی با محتوای مطلب مخالفند.
اگر مایل به درک طرف مقابل هستید به طور موقت نیاز خود را برای اصلاح واقعیت، دفاع از خود و یا قضاوت درباره جملهای که در حال شنیدن هستید کنار بگذارید و فقط روی نیازهای طرف مقابل تمرکز کنید.
آنچه ابراز شده را مثل آینه منعکس کنید و ارزش گذارید
منعکس کردن کلمات همسر، مادر یا دوستتان، تظاهرات چهرهای او و زبان بدنش بخشی از طبیعت دو طرفه گفتگوست.
لازم است که فرد مقابل بداند که شما آنچه او گفته است درک میکنید. این امر دقیقاً مانند رفتاری است که یک پدر یا مادر سالم با نوزادشان دارند. آنها در مقابل حالات چهرهای کودک، صداها یا ابراز هیجان او بیکار نمیمانند و طوری واکنش نشان میدهند که گویی به کودک میگویند که او تنها نیست. درطی این فرایند، طفل میتواند رشد کند و شکوفا شود. در مورد دیگران نیز چنین است.
هر کدام از شما با گوش شنوابودن، به دیگری امکان رشد میدهید. وقتی شما به این ابراز احساسات و نظرات ارزش گذارید در واقع به آنچه گفته شده و احساس شده، احترام گذاشتهاید، حتی اگر با محتوای آنموافق نیستید. مانند «پس تو میگی که لحن صحبت کردن من، تو رو عصبانی میکنه.»
واکنشهایتان را درست مدیریت کنید
واکنش تند نشان دادن به دوست، همسر، پدر یا فرزند به حفظ عدم توافق آن چه گفته شده میانجامد. علت واکنش هیجانی شما ممکن است گفتهای باشد که دردناک، ترسناک یا مایه خجالت شما بوده است.
اما تنها در صورتی این گفتگو به درک و مصالحه و حل و فصل منجر میشود که شما موقتاً نیازهای خودتان را نادیده بگیرید و سعی کنید در حال حاضر و اکنون به سربرید. به زودی نوبت شما فرا خواهد رسید. سعی کنید پایه اول ارتباط را درست برقرار کنید، گوش شنوا باشید و فرد مقابل را بهدرستی درک کنید.
از هرگونه فرض کردن اجتناب کنید
بسیاری افراد حتی زوجهایی که یاد گرفتهاند ارتباط موثر برقرار کنند غالباً هنگام گفتگو شروع به ساختن فرضهایی درباره آنچه طرف مقابل خواهد گفت میکنند. گاهی این فرضسازیها به دنبال تجاربی است که فرد در ارتباط بینفردی قبلیاش با فرد مورد نظر یا دیگری داشته است و ممکن است درست هم باشد. اما ساختن این فرضها مانع آن میشود که طرف مقابل به ابراز کامل خویش بپردازد. حتی اگرمیدانید که او چه خواهد گفت به او فرصت دهید که خود بگوید.
گوش دادن را به صورت فعال انجام دهید
هرگونه سوالی که به بهتر فهمیدن موضوع کمک میکند و به درک بهتری از جنبههای مختلف موضوع میانجامد با لحن ملایم ابراز کنید. به طرف مقابل نشان دهید که علاقهمندید تا ازجزییات احساس یا افکار او مطلع شوید. مانند «چه مواقعی این ناراحتی بهت دست میده؟»
همدلی کنید
همدلی، توانایی تجربه محتوای هیجانی فرد دیگر است. همدلی، تجربه درونی و درک حالت روانشناختی کنونی دیگری است. فرد با پذیرفتن احساسات دیگری، بیقضاوت برای او محیطی باز و امن، خلق خواهد کرد.
برای اینکه صمیمیت واقعی بین افراد بهوجود بیاید، باید محیط امنی ایجاد شود که در آن افراد شنیده شوند. همدلی پایه رشد و تغییراست. آنچه مادر برای فرزند نوزادش و درمانگر برای مراجعش میکند همدلی است، عنصری که به آنها فرصت میدهد که رشد کنند و از پستی و بلندیهای زندگی، عبوری سالم داشته باشند. مانند «میدونم خیلی عصبانی هستی. من هم اگر جای تو بودم عصبانی میشدم.»
مودب ومهربان باشید
به جای آنکه ضعف طرف مقابل را برجسته کنید، روی قوتهای او تاکید کنید. با ضعفها ملایم برخورد کنید. تمرکز روی ضعفها آنها را نیرومند میسازد و منجر به تلخی و خشم میشود. مانند «علیرغم ناراحتی که داری، چقدر خوب میتونی افکارت رو به زبون بیاری.»
از پریدن وسط حرف، واکنشهای چهرهای منفی و توجه ناقص پرهیز کنید. با افراد مودبانه و با احترام رفتار کنید، همانطورکه میخواهید با شما رفتار شود.
طبیعت رشد دهندهی خوب گوشدادن، جنبه عجیب یک ارتباط سالم است. مهارت گوش دادن نه تنها ارتباط کنونی شما را ارتقا میبخشد بلکه به طور کلی موجب بهبود ارتباطتان با کودک، دوست، همسر و والدینتان میشود.