مفهوم انضباط و کاربرد تکنیکهای مناسب در این زمینه در کودکان زیر دوسال موضوع مورد بحث این مقاله است
وظیفه مادر یا پدر یک کودک یک ساله این است که او را از هر خطری محافظت کنند و امکانات لازم را برای ارضای کنجکاوی و کاوش او در محیط فراهم سازند.
اگرچه کودک در این سن نمیتواند انضباط را یاد بگیرد اما وقت مناسبی است که والدین شروع به تمرین تکنیکهایی کنند که در ماهها و سالهای آینده به درد آنها خواهد خورد.
کودکی که تازه چهاردستوپا رفتن را یاد گرفته است میخواهد به همهچیز دست بزند. وقتی کودک پرده را میکشد، دستش را به پریز برق نزدیک میکند، به وسایل روی میز دست میزند و آنها را روی زمین میاندازد یا داخل دهانش میکند، باید به او محکم گفته شود «نه» و به سرعت ولی بهآرامی او را به محیط امن منتقل ساخته و مشغول فعالیتی امن سازیم.
با توجه به دامنه کوتاه توجه طفل در این سن او بهسرعت واقعه را فراموش میکند و ممکن است بارها و بارها لازم باشد که این عمل تکرار شود.
صرفنظر از اینکه کودک چه میکند و چند بار یک عمل را انجام میدهد کتک زدن، درکونیزدن، و یا فریاد کشیدن نه تنها درست نیست و مشکلی را حل نمیکند بلکه برخورد و رفتار خشن با کودک، او را میترساند و میتواند حتی منجر به صدمه و آسیب بیشتر شود. برخی والدین در چنین شرایطی، کودک را شدید تکان میدهند گویی میخواهند او را متوجه چیزی سازند. تکان دادن شدید کودک نیز میتواند منجر به صدمه مغزی همیشگی و یا حتی مرگ کودک شود.
اگر شما احساس خشم دارید میتوانید فرزندتان را در محلی امن مانند تخت دیواره دار و یا زمین بازی که دارای حصار است قرار دهید و به خود قدری آرامش دهید. نمیتوان کودک یک یا دو ساله را در اتاقی پراز ظروف شکستنی و وسایل مختلف گاها خطرناک قرارداد و از او انتظار داشت به آن ها دست نزند.
بسیاری از مشکلات این چنینی زمانی حل خواهد شد که شما اتاقی امن با امکانات لازم برای کاوش در محیط، برای کودک فراهم کنید و نیز راههای خطرناک را به روی او ببندید مثلا سقوط از پلهها یا رفتن به داخل آشپزخانهای که شرایط امن برای کودک ندارد.
با داشتن کودکی در این سن، باید آموزش انضباط را به معنای استفاده از تکنیکهای آموزش رفتار و تغییرات مناسب رفتاری کنار گذاشت و آن را به زمان خود واگذار کرد.
بنابر این انضباط در این سن صرفا پیروی از دوقاعده اساسی است:
1 از «نه» محکم استفاده کنید. کودک میتواند با این کلمه و چیزهایی که نباید دست بزند تداعی برقرار کند. پس تنبیه نکنید. فقط بگویید «نه» و کودک را جابجا کنید و در صورتی که لازم است او را از محل دور سازید.
2 حواس او را پرت کنید و یا توجه او را به یک چیز جالب دیگر یا بخش جالب اتاق منحرف کنید تا از کاری که میکند بازداشته شود.
در رعایت این دو اصل کلی، مداومت را فراموش نکنید. صبر و مداومت کلید اساسی گذر از این مرحله است.
انضباط در سن یک تا دوسالگی
در این سن کودکان شروع به آزمون والدین در مورد مرزهای رفتاری خود میکنند. بنابراین از کودکان این سن میتوان انتظارداشت که در مسیر کاوش خود در محیط زندگی بارها و بارها برای فهم این که چه کاری میتوان کرد و تا چه حد میتوان کرد و چه کاری نمیتوان کرد عملی را تکرار کنند.
تکنیکهای اساسی که میتوان در این سن بهکار برد عبارتند از:
1 -کودک را با پیامدهای منطقی عملش مواجه کنید. اگر چه کودک در این سن آنقدر کوچک است که هنوز استدلال زیاد را نمیفهمد اما تدریجا شروع به درک این موضوع می کند که عمل و اثر عمل (که همان پیامد است) چیست. مثلا اگر کودک یک سالونیمه شما دوستش را گاز میگیرد به او بگویید «ما گاز نمیگیریم» و او را به جای دیگر ببرید و برایش توضیح دهید که «اگر تو دوستت را گاز بگیری نمیتوانی با او بازی کنی». به این ترتیب او یاد میگیرد که پیامد گاز گرفتن اجازه نداشتن بازی با دوستش است.
2- به رفتار خوب پاداش دهید. تمجید رفتار خوب کودک را خیلی زود آغاز کنید. این امر راهی است برای جایگزینکردن ارزشهایی که ما مایلیم فرزندانمان یاد بگیرند. مثلا اگر در زمین بازی اسباببازیش را به دوستش میدهد یا وسیله بازی برادر کوچولویش را به دست او میدهد میتوانید عمل خوب او را به او گوشزد کنید. تجارب مختلف با کودکان و تحقیقات در این زمینه نشان میدهد که کودکان رفتارهایی را بیشتر تکرارخواهند کرد که بهخاطرش تمجید شدهاند.
ضرورت آموزش انضباط به کودکان و نیز تکنیکهای موثر در انضباط کودکان بزرگتر مقولههایی هستند که چالش بزرگ هر پدر ومادری محسوب میشوند.