روزنامه کیهان در سرمقاله روز دوشنبه خود باعنوان تاملی درباره وقایع دیروز، به درگیریهای روز عاشورا پرداخته و آن را به ذهن امنیتی سرویسهای اطلاعاتی دشمن نسبت داده است.
حوادث ديروز تهران و يكی دو شهر بزرگ ديگر كه در آن جماعتی كم شمار اهانتهايی سنگين و جسارتهايی بزرگ به ايام عزای حضرت حسينبنعلی (ع) روا داشتند، زوايای جديدی از فتنه چند ماه اخير را آشكار كرده است.
حضور يک ذهن امنيتی پشت آشوبهای ديروز تهران كاملا آشكار است. علائم و نشانههای قطعی وجود دارد كه نشان میدهد سرويسهای اطلاعاتی و امنيتی دشمن با واسطه برخی عوامل داخلی خود يک پروژه كاملا برنامهريزی شده و هدفمند را در خيابانهای تهران كليد زدهاند.
رخدادهای هفتههای گذشته نشان میداد كه فتنه پس از انتخابات در تهران به پايان خود نزديک شده است. در روز 16 آذر مردم تهران خرج خود را بهطور كامل از آشوبگرانی كه محيط دانشگاه را برای فعاليتهای خود انتخاب كرده بودند سوا كردند. اهانت به عكس امام (ره) در آن روز توسط جمعی از هواداران ميرحسين موسوی پس از ناكامی روز 16 آذر، موجی بزرگ از اعتراض های مردمی را از پی خود آورد كه طی آن سران فتنه به تعبير خودشان تا لبه پرتگاه كشانده شدند.
ورود به ايام عزای حضرت اباعبدالله (ع) اين تنگنا را برای فتنهگران شديدتر كرد. رشد عميق و خود به خودی شامه تشخيص فتنه و روحيه فتنه ستيزی مردم در اين ايام باعث شد تا در تمام 9 روز اول ماه محرم به رغم همه تلاشها و تبليغاتی كه فتنهگران انجام دادند، هيچ تجمع و آشوبی ولو به صورت لكهای مجال ظهور پيدا نكند. خاصيت فتنه سوزی ايام محرم چنان بود كه صدای برخی از حاميان بيرونی جريان فتنه را هم درآورد كه « آخر ما را به محرم چه كار و... ورود به فضای عزاداری حسينی كاملا در تعارض با اهداف و آرمانهای جنبش سبز است و...» (اخبار ويژه روزنامه كيهان در هفته گذشته را بخوانيد).
به جبران همه اين ناكامیها، ديروز و در روز عاشورا كه روز اوج احساسات و غليان عواطف ملت ايران در ابراز ارادت به ساحت سيدالشهدا(ع) است، فتنهگران نااميد از همه جا تلاش كردند از مردم و از همه آرمانها و اعتقاداتی كه سد راه فتنهگری آنها شده انتقام بكشند.
بر مبنای مجموعه ارزيابیها، تحركات روز گذشته در تهران برسه پايه كليدی استوار بود، كه طراحی آنها جز توسط يک ذهن اطلاعاتی و امنيتی خبره- كه در تمام ماههای گذشته دست آن را پشت سر حوادث و فتنه ها ديده ايم- ممكن نيست.
1- تداوم پروژه كشتهسازی احتمالا مهمترين هدفگذاری ديروز طراحان آشوب در تهران بوده است. موضوعی كه از قبل پيشبينی و درباره آن هشدار داده شده بود. تحولات 16آذر به اين سو كه از آنها سخن گفتيم عميقا جريان فتنه و حاميان بيرونی آنها را به اين نتيجه رسانده بود كه اين جريان بدنه اجتماعی و نيروی عملكننده خود در كف خيابان را تقريبا از دست داده است و بنابراين كاملا منطقی است كه تصور كنيم «اتاق فكر فتنه» - بيرونی و داخلی- تصميم گرفته باشد كه به هر شكل ممكن، برای احيای مجدد اين بدنه اجتماعی تلاش كند.
آسانترين و كوتاهترين راه برای رسيدن به اين هدف تداوم پروژه كشتهسازی است كه در ماههای گذشته و در جريان مواردی مانند ندا آقا سلطان، فتنهگران بهرههای فراوان از آن بردند. ديروز در عرض كمتر از دو ساعت حضور آشوبگران در خيابانهای تهران چهار نفر كشته شدهاند كه يكی از آنها جزو نزديكان ميرحسين موسوی است.
شواهدی كه دستگاههای مسئول به زودی ارائه خواهند كرد نشان میدهد مرگ همه اين افراد و خصوصا فرد نزديک به موسوی كاملا مشكوک و بلكه به نحو پيش پا افتادهای سازماندهی شده است.
روشن است كه وقتی ميان چند صد نفر دقيقا يک نفر گلوله میخورد، نمیتوان موضوع را به حساب برخورد روتين پليس با اغتشاشگران گذاشت بلكه يک مورد اينچنينی يک «ترور» كاملا برنامهريزی شده با اهدافی مشخص است.
اين ترور میتواند انگيزههای بهشدت تضعيف شده فرد لجوجی چون موسوی برای تداوم فتنهگری را احيا نمايد و علاوه بر آن میتواند بدل به چشمهای جديد برای به خيابان دعوت كردن بخشی از مردم شود و بهعنوان منبع تغذيه آشوبهای بعدی عمل كند.
2- مشخصه دوم تحركات ديروز سازماندهی حسابشده آن بوده است. اطلاعات مفصلی وجود دارد كه نشان میدهد جمعی از حاضران در ناآرامیهای ديروز از شهرستانهای دوردست به تهران منتقل شده و به انواعی از سلاحهای سرد مجهز بوده اند.
ميل به سمت استفاده از «اجيرشدگان» - با مزد و بیمزد- و كسانی كه يا به روشهای مختلف واقعی يا مجازی شبكه شدهاند در آشوبهای اخير، نشاندهنده آن است كه فتنهگران بهطور كامل از مردم قطع اميد كرده و برنامههای آينده خود را در چارچوب پروژه «جنگ اوباش عليه مردم» سازماندهی نموده اند.
مردم عادی مسلما حتی اگر اعتراضی هم داشته باشند قرآن آتش نمیزنند، به پرچم امام حسين (ع) و محل عزاداری زائران آن اهانت نمیكنند و مهمتر از همه در روزی كه نماد اوج جانبازی در دفاع از اسلام است عليه اسلام شعار نمیدهند.
كاملا پيداست كه در آشوبهايی شبيه آنچه ديروز رخ داد ما با يک جمعيت به شدت آلوده كه محصول شبكهسازی دشمن در بخشهايی از طيفهای معاند نظام است مواجه هستيم كه هيچ حد و مرزی برای توهين، جسارت و جنايت نمیشناسند.
3- و عامل سوم كه كاملا نشان میدهد نوعی برنامهريزی امنيتی پشت آشوبها وجود دارد اين است كه آشوبگران از خلا حضور مردم مومن در خيابانها در ساعتهای اوليه صبح ديروز استفاده كردند و به محض آن كه دريافتند مردم با خروج از محلهای عزاداری در حال حركت به سمت آنها هستند در حالی كه جرائم و جنايات خود را انجام داده بودند، متواری شدند.
به وجود آوردن آشوبهای لكهای و پراكنده و تلاش برای پیشينهسازی تخريب و جنايت در زمان كم و نهايتا غيب شدن همه آنها در زمانی كوتاه، جملگی نشاندهنده آن است كه يک پديده كاملا برنامهريزی شده و هماهنگ در جريان است كه نوعی «سازمان» در پس آن وجود دارد.
در نقطه مقابل، حوادث روز عاشورا مسائل بسيار مهمی را برای همه دوستداران انقلاب و فدائيان اسلام روشن كرد. نخست اينكه پس از حوادثی مانند اهانت به عكس امام و سوت و كف در شب عاشورا (حاشيه مراسم عزاداری خاتمی در جماران) اقدامات انجام شده توسط آشوبگران در روز عاشورا كه اهانت مستقيم به اسلام از جمله آنها بود، به همگان نشان داد كه جماعت فتنهگر از همه مرزهای اخلاقی و اعتقادی عبور كردهاند و ديگر هيچ نسبتی ميان آنها و سرانشان با ملت بزرگ ايران نيست.
آشكار شدن اين حقيقت كه با جسارت به اسلام و امام حسين (ع) به اوج رسيد، حجت را بر همه تمام میكند و بدون شک ملاحظه و مساهله با اين افراد كه قليلی بیريشه بيش نيستند خطايی است كه ملت ايران هرگز آن را نخواهد بخشيد.
نكته دوم آن است كه حوادث ديروز نشان داد مردم غيور تهران در حال از دست دادن صبر خود در مقابل آشوبگران هستند و فراتر و جلوتر از نيروهای انتظامی و امنيتی، از اين پس خود به طور قاطع با هرگونه فتنهانگيزی برخورد خواهند كرد. آشوبهای ديروز تهران در واقع قبل از آنكه توسط نيروهای مسئول كنترل شود، توسط خود مردم عزادار كه از فتنه درون چند خيابان آگاه شده بودند، مهار شد.
نتيجهای كه میتوان از مجموعه اين تحليل گرفت آن است كه اكنون ديگر نه صبر رواست و نه مساهله و مماشات جايز. كسانی كه روز قدس شعار «نه غزه نه لبنان» سر میدهند، روز13 آبان آمريكا را ستايش میكنند، روز 16آذر به عكس امام اهانت میكنند و روز عاشورا به مقام قدسی حسين بن علی (ع) جسارت میورزند، جزو مردم ايران نيستند و برخورد با آنها هم برای نظام مقتدراسلامی آسانتر از آن است كه جای ملاحظهكاری باقی بماند.
و نكته نهايی خطاب به سران فتنه است كه خوب بايد بدانند، اگرچه اكنون از همه جا رانده شدهاند و جز مشتی رجاله بیدين و رقاصه هرزه، برای آنها باقی نمانده، اما از چشم ملت ايران مسئول همه اين وقايع آنها هستند و بايد هزينه اين جسارتهای بزرگ را تمام و كمال به همين زودیها بپردازند.
ta behal machi jonevereh khabisi nadideh bodim????????????????????????????????????????????????????????????
marzhai deropgoii va vghahat va bisharmi ra darnavardidehand va fght mitavanim bagoiim keh baraishan motasafim||||’‘
Shekanjegare keyhani, ye sorakhe moshi peyda kon ke kam kam vaghte dar raftane