سابقه پرداخت یارانه در اقتصاد ایران، با وضعیت درآمد نفت گرهای ناگسستنی خورده است، تا آنجا که افزایش قیمت نفت، خود به تنهایی دست دولتها را در پرداخت یارانهها باز کرده و به ثبات مقطعی اقتصاد انجامیده است.
دولت محمود احمدینژاد با سر زبانها انداختن پرداخت یارانه نقدی، اگر هیچ خدمتی به مردم ایران نکرده باشد، لااقل مردم به صرافت آن افتادهاند که بدانند این کلاف سردرگم یارانه چیست.
از آن زمان که حرف خوشه و دهک و غیره به میان آمد، یک موضوع دیگر هم به موضوعات قبل اضافه شده تا مردم در کوچه و خیابان، یا تاکسی و اتوبوس بر سر آن به بحث بپردازند. به خصوص که با جدی شدن موضوع پرداخت یارانه نقدی، آنقدر مفاهیم تازه در ادبیات روزمره ایرانیان رخ نموده است که مردم تلاش میکنند تا آن را در جریان روزمرگیهاشان ملموس کنند.
از نگاه بسیاری از مردمی که پرداخت یارانه نقدی را از سوی دولت موبهمو دنبال میکنند، یارانه نقدی به موهبتی بدل شده که قرار است از سوی دولت به آنها پرداخت شود. همان رویای شیرین «پول نفت سرسفره» که از سوی احمدینژاد بیش از پنج سال است که مطرح میشود. در ادبیات اقتصادی و البته در سادهترین شکل آن، یارانه کمکی بلاعوض است. در لغت آن را کمک مالی، اعانه، امداد و یا معادل آن تعریف میکنند که به خدمتی تعلق میگیرد.
پرداخت یارانه در اقتصاد جهان سابقهای طولانی دارد و به روزهای پس از جنگ جهانی دوم باز میگردد. شرایط نابسامان اقتصاد جهانی در روزهای پس از جنگ، پای دولتها را به عرصه اقتصاد باز کرد تا با تزریق منابع، تعادل از دست رفته را به ساختار اقتصاد جهانی باز گرداند. در ایران، سابقه پرداخت یارانه بهصورت رسمی به دهه چهل باز میگردد.
اگرچه پیش از آن نیز شکلهایی از پرداخت یارانه در اقتصاد ایران متداول بوده است. به عنوان مثال در دوره صفویه کمکهای مالیاتی به مردم صورت میگرفته و در دوره قاجار نیز صرف منابع مالی دولتی برای ساخت سیلو و نیز پرداخت بخشی از قیمت گندم و نان، مثالهایی از پرداخت یارانه توسط دولت وقت به شمار می رود. سابقه پرداخت یارانه در اقتصاد ایران، با وضعیت درآمد نفت گرهای ناگسستنی خورده است، تا آنجا که افزایش قیمت نفت، خود به تنهایی دست دولتها را در پرداخت یارانهها باز کرده و به ثبات مقطعی اقتصاد انجامیده است.
به عنوان مثال در رژیم پهلوی سالهای 51 تا 54 بهواسطه افزایش قیمت نفت، سالهای رونق نظام یارانهای محسوب میشود. به گونهای که در سال 1351 میزان یارانه پرداختی توسط دولت هزار و 668 میلیون ریال بودکه این رقم تنها 1.4 درصد کل یارانهای بود که حکومت پهلوی در سال 54 پرداخت کرد.
پس از انقلاب 57، نحوه توزیع کالا به صورت سهمیهبندی و توزیع کالابرگ میان مردم، اولین اشکال تخصیص یارانه و شاید چشمگیرترین آن محسوب میشود. نظام یارانهای در ایران، ترکیبی از نظام کالابرگی و قیمتی بوده است که البته همواره کارشناسان اقتصادی نقطه ضعفهایی را نیز برای این نظام پرداخت بر میشمارند. پایین بودن میزان هدفمندی، اخلال در سازوکار قیمت، بالا بودن هزینهها، قاچاق کالاهای یارانهای، عدم توازن بودجهای وپرداخت یارانه به صورت عام، از جمله ایراداتی است که همواره بر نظام یارانهای ایران وارد بوده است.
در ابتدای دهه 70 با پایان گرفتن جنگ میان ایران و عراق و در راستای سیاستهای تعدیل اقتصادی که در دولت هاشمی رفسنجانی دنبال میشد، کاهش یارانهها برای اولین بار در سالهای پس از انقلاب مطرح شد. گنجاندن بحث کاهش یارانهها در برنامه دوم توسعه شکل جدیتری از اعمال سیاستهایی در راستای کاهش یارانهها بود.
اما سابقه هدفمندسازی یارانهها در قالب سیاست اقتصادی جدی، به اواخر دهه 70 باز میگردد، تا آنجا که هدفمندسازی یارانهها در برنامه سوم توسعه، به یکی از محوریترین موضوعات این برنامه مبدل شد. در برنامه سوم توسعه، دولت مکلف بود تا با مطالعه و کار کارشناسی دقیق، موضوع ساماندهی یارانهها را در دستور کار قرار دهد.
اگرچه طرح هدفمندسازی یارانهها در برنامه چهارم و در دولت محمد خاتمی از دغدغههای جدی بود، اما موضوع یارانهها بیش از آنکه تحت تاثیر مولفه های اقتصادی باشد، دستخوش چالشهای سیاسی شد که مهمترین آن قانون تثبیت قیمتها بود که در عمل، در جهت عکس هدفمندسازی یارانه ها حرکت میکرد.
امروز ساماندهی یارانهها در شرایطی در دستور کار دولت قرار دارد که غول یارانه انرژی، بزرگترین معضل اقتصاد ایران به شمار میرود. ایران با رقم 37 میلیارد دلار، دومین پرداختکننده یارانه انرژی در جهان و از نظر پرداخت یارانه بنزین، اولین کشور جهان محسوب میشود. مصرف برق در ایران سه برابر میانگین جهانی است و سالیانه 4 هزار میلیارد تومان یارانه به برق تعلق میگیرد. این در حالیست که یارانه نان در ایران در 5 سال گذشته حدود 30 درصد رشد داشته است.
اگرچه ساماندهی یارانه ها در ایران تازگی ندارد، اما موضوع پرداخت یارانه نقدی در دولت محمود احمدینژاد با ادبیاتی مطرح شد که مردم را به سمت ایدهای تازه سوق داد که به واسطه آن، روزنهای برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی در برابرشان گشوده خواهد شد.
اما شرایط امروز اقتصاد ایران گویای این مطلب است که با حذف یارانهها و پرداخت نقدی آن، موج گرانی چنان جامعه را فرا خواهد گرفت که یارانه نقدی نمیتواند در برابر آن قد علم کند. اینکه اصلا دولت به رغم چالشهای امروز خود، قادر به پرداخت نقدی یارانهها باشد یا خیر، خود داستان دیگری است.