روزنامه لسآنجلستایمز در گزارشی به دشواریهای کار روزنامهنگاران در ایران پرداخته و از زبان آنها نوشته که ترجیح میدهند در این فضا بمانند تا دید کاملی از آن چه در کشور میگذرد، داشته باشند.
روزنامه لسآنجلستایمز در گزارشی به دشواریهای کار روزنامهنگاران در ایران پرداخته و از زبان آنها نوشته که ترجیح میدهند در این فضا بمانند تا دید کاملی از آن چه در کشور میگذرد، داشته باشند.
یک روز پس از توقیف روزنامه اعتماد، اصلیترین روزنامه اصلاحطلبان و لغو پروانه نشر هفتهنامه پرخواننده ایران دخت، نزدیک به مهدی کروبی، روزنامه لسآنجلستایمز به چالشهای زندگی روزنامهنگاران در ایران پرداخته است.
برزو درآگاهی در گزارش این روزنامه نوشته است: «روزنامهنگاربودن در ایران یعنی روز 22 بهمن باید یک پیشبند زرد به گردن میانداختید تا بتوانید به عنوان یک روزنامهنگار، در محوطهای مخصوص بنشینید و محمود احمدینژاد را ببینید و بشنوید که سخنرانی میکند؛ و نه آن هزاران نفری را که برای اعتراض به راهپیمایی آمدهاند.»
گزارشگر لس آنجلس تایمز افزوده است: «اما روزنامهنگاربودن در ایران میتواند معنای دیگری هم داشته باشد. مردم معمولی را میبینید که سوار اتوبوس، برای خرید به بقالی میروند. اینطوری دیگر فقط چهرههای خشمگین معترضان و پلیس را نمیبینید بلکه خطهای پیشانی یک مادر که نشان از دلشوره دارد، چین و چروک نگرانی در صورت یک بازاری، و سوسوی روشنایی امید در چشمان یک دانشجو را هم میبینید.»
یک روزنامهنگار ایرانی که برای یک رسانه بینالمللی کار میکند و خواسته نامش و محل کارش فاش نشود، به خبرنگار لسآنجلس تایمز گفته است: «همیشه ملاحظاتی در کار است که باعث میشود تاسف بخوری چرا نمیتوانی چیزی که دوست داری را آنطور که واقعا هست، بنویسی.»
این روزنامهنگار در عین حال میگوید: «اما به نظرم به عنوان یک روزنامهنگار، درستش همین است که داخل ایران و در خیابانها باشم.»
ایران؛ بزرگترین زندان روزنامهنگاران
دو هفته پیش «کمیته حمایت از روزنامهنگاران» که از سازمانهای بینالمللی مدافع روزنامهنگاران سراسر دنیا است، در گزارش سال 2009 خود به سرکوب شدید روزنامهنگاران در ایران اشاره کرد و ایران را بعد از چین، «بزرگترین زندان روزنامهنگاران» خواند.
در این گزارش یادآوری شده که بعد از انتخابات ریاستجمهوری در ماه خرداد، بیش از 90 روزنامه نگار بازداشت شدند که تا زمان تنظیم این گزارش، هنوز 23 روزنامه نگار در زندان هستند.
به نوشته کمیته حمایت از روزنامهنگاران، حکومت ایران رسانهها را بخشی از یک توطئه بینالمللی برای بیاعتبارکردن انتخابات خرداد و براندازی این حکومت میداند.
فرید زکریا، سردبیر نشریه نیوزویک هم در مقدمهای بر این گزارش، گفتههای مازیار بهاری درباره بازداشتش در ایران را نقل کرده که بازجوها به او گفته بودند که به عنوان یک روزنامهنگار پول میگرفته تا گزارشهایی را از داخل ایران برای «دشمنان ایران» بفرستد و این کار «جاسوسی» است.
به نوشته فرید زکریا، حکومت ایران در سرکوبها و دادگاههای بعد از انتخابات «عملا روزنامهنگاری را به یک جرم تبدیل کرد.»
از زمان تنظیم این گزارش، شماری از 23 روزنامهنگار زندانی، آزاد شدهاند اما شمار بیشتری نیز در این مدت بازداشت شدهاند.
کمیته حمایت از روزنامه نگاران یک ماه پس از تنظیم این گزارش، گزارش دیگری منتشر کرد و در آن نام 47 روزنامه نگار دیگر را که در آن تاریخ در زندان بودند، منتشر کرد.
در گزارش دوم این کمیته، ایران بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان معرفی شد.
بازیهایی برای جان به در بردن
به نوشته روزنامه لسآنجلستایمز، با وجود همه فشارها هنوز شماری از رسانههای بینالمللی توانستهاند در ایران بمانند و با خط قرمزهایی دستوپنجه نرم کنند تا بتوانند همچنان نگاهی مستقل به یکی از داغترین سوژههای خبری روز دنیا داشته باشند.
مسئولان این رسانههای خارجی میگویند که تلاش میکنند بدون برانگیختن حساسیت مقامهای ایرانی، تصویری متوازن از وضعیت ایران ارائه دهند.
این رسانهها گاهی ناچارند از دفترشان در شهرهایی مانند دبی، بیروت یا لندن بخواهند که آنها موضوعهای حساس درباره وضعیت داخلی ایران یا مساله حقوق بشر را پوشش دهند تا مبادا با موقعیت کار خود در ایران را به خطر بیندازند.
نماینده یک رسانه بینالمللی دیگر که مدتها است در ایران کار میکند، درباره نحوه کار خود به لس آنجلس تایمز گفته است: «کلید جانبهدربردن در چنین اوضاعی، این است که واقعیتها را طوری در این فضای جبههبندیشده مطرح کنید که اقتضا میکند.»
او که خواسته نامش فاش نشود، توضیح داده است: «مثلا لازم است اظهارات تند سیاستمداران را با خود آنها یا با وبسایتشان یا با رسانههای رسمیشان چک کنیم. این کار باعث میشود گزارشگران موقعیت امنتری داشته باشند.»
شاهد عینی در میدان جنگ
لسآنجلستایمز نوشته که با وجود این نگرانیها و ملاحظات، خبرنگاران خارجی مستقر در ایران میگویند که حضورشان ارزش زحمتش را دارد.
خبرنگار لس آنجلس تایمز مینویسد که آنجلس اسپینوزا، رییس دفتر روزنامه اسپانیایی الپاییز در تهران، روز عاشورای گذشته را در خودروی یک خانواده ایرانی در شهر رفت و آمد کرد. خانوادهای که او را از مهلکه نجات دادهاند.
این روزنامه نگار 47 ساله گفته که آن روز، شگفت انگیزترین تجربهاش بوده است.
برزو درآگاهی با اشاره به این که اکنون از میان رسانههای عمده آمریکایی فقط خبرگزاری آسوشییتدپرس و روزنامههای واشنگتنپست و لسآنجلستایمز توانستهاند همچنان مجوز فعالیت در جمهوری اسلامی را نگه دارند، میگوید که کارکردن برای روزنامهنگاران آنها ساده نیست.
به نوشته درآگاهی، یک خبرنگار خارجی باید ماهها منتظر ویزای خبرنگاری بماند و پس از آن هم وقتی به ایران میآید، برای هر بار خروج از تهران باید مجوز بگیرد.
برخی از رسانههای غربی برای پوشش خبری ایران صرفا به ارتباطات الکترونیکی تکیه کردهاند، اما روزنامهنگاران مقیم تهران، این روش را کافی نمیدانند.
گزارشگر لسآنجلستایمز نوشته که با وجود همه خطرها، کارکردن در تهران دید چندبعدی به روزنامه نگاران میدهد.
به گفته آنجلس اسپینوزا، «بخش دیگری از جامعه هست که از این حکومت خوشش میآید. و بخش دیگری که ساکت و منفعل است و منتظر این که ببیند چه اتفاقی میافتد. وقتی اینجا زندگی کنی، درک دقیقتری از آنچه میگذرد پیدا میکنید.»