نسخه آرشیو شده

با سال نو تغییر می‌کنم
از میان متن

  • گاهی فرد درتغییرعادت، بسیار مسلط می‌شود به‌طوری که عادت جدید به‌صورت خودکار درمی‌آید. اما همواره چنین نیست. وقتی فرد دارای عادتی بسیار قدیمی است، همواره بیشتر آسیب‌پذیر است
مردمک
جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۱:۵۹ | کد خبر: 50373

در این مقاله مراحل ایجاد تغییر در عادت‌های فردی به تفصیل بیان می‌شود.

نوروز در راه است و همه شاهد تغییر فصل و طبیعت هستند. همه ما در سال جدید همراه با آمدن بهار، فکر می‌کنیم که امسال ، سال متفاوتی خواهیم داشت، همه می‌خواهیم تغییر کنیم.

بسیاری از ما فکر می‌کنیم که خودمان را تغییر خواهیم داد «امسال بیشتردرس‌ می‌خوانم. سعی خواهم کرد رفتارم را با همسرم عوض کنم. کاری که ماه ها عقب انداخته بودم انجام خواهم داد. وزنم را کم می‌کنم. صبح‌ها زودتر از خواب بلند خواهم شد. سعی می‌کنم بیشتر کتاب بخوانم. به مشتری‌ها، بیشتر روی خوش نشان خواهم داد و ...»

تغییر دیگران و تغییر دنیا داستانی دیگر است. اما ما می‌توانیم خود را تغییر دهیم. می‌توانیم عادات کهنه را کنار بگذاریم و عادت‌های جدید بهتر کسب کنیم.

چگونه تغییر کنیم؟

با استفاده از تجارب کسانی که تغییر کرده‌اند و تحقیقاتی که در باره تغییرات شخصی صورت گرفته است روشن می‌شود که تغییر موفقیت‌آمیزعادت‌ها کاملا امکان‌پذیر است، اما مراحلی دارد. شاید ناتوانی و شکست در تشخیص این مراحل و دنبال‌کردن آن‌هاست که مسئول ناکامی و شکست افراد در دنبال کردن اهداف کوچک و بزرگشان در جهت تغییر بوده‌است. این مراحل عبارتند از:

مرحله اول: شناختن مشکل و پذیرش آن

در این مرحله فرد می‌پذیرد که مشکل دارد و می‌خواهد آن را برطرف کند. «رفتار نادرست با دوستانم دارم. زیاده از حد می‌خورم. کم درس می‌خوانم. ورزش کافی نمی‌کنم. کارها را همیشه به بعد موکول می کنم. رفتار تبعیض آمیز نسبت به برخی افراد دارم.»

فرد شروع به تفکر جدی در باره علت‌ها و راه‌حل‌ها می‌کند. بسیاری از مردم در این مرحله، روزها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها در جا می‌زنند. فرد می‌داند که نیاز به تغییر دارد، نیت تغییرهم دارد ولی روز شروع تغییر فرا‌نمی‌رسد. او همواره می‌گوید «شاید فردا ...، هرچه زودتر ...، بعد از گذراندن تعطیلات ...» ظاهرا فرد هنوز آماده حرکت نیست، اگر چه می‌خواهد تغییر کند.

مرحله دوم: آماده سازی

دراین مرحله فرد طرحی عملی با جزئیات تنظیم می‌کند. او به موضوع کاملا آگاه است و شاید چند تغییر رفتاری کوچک هم قبلا تجربه کرده‌باشد. گاهی فرد بدون آماده‌سازی یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌گوید:«امروز، روزش است. باید ورزش راشروع کنم.» اما از آن‌جا که طرحی واقع‌بینانه تنظیم نکرده‌است‌، احتمال موفقیت او بسیار پایین است.

مرحله سوم: عمل کردن

این مرحله مستلزم بیشترین تعهد و انرژی است. فرد با شروع این مرحله، بیشترین حمایت را دریافت خواهد‌کرد چرا که دیگران شاهد عمل او هستند. در این مرحله برنامه‌ای که در مرحله دوم تنظیم شده، دنبال می‌شود. گاهی در صورت لزوم تغییراتی در آن داده شده و ادامه می‌یابد. عمل به این معنا نیست که عادت، کاملا تغییرکرده و عادت جدید جایگزین شده‌است. این مرحله یک فرایند است که دنبال‌کردن آن، مرحله بعدی را تکمیل می‌سازد.

مرحله چهارم : مداومت و پیگیری

این مرحله طولانی و مداوم است و به‌نظر می‌رسد دشوارترین آن باشد. بسیاری افراد حتی به مرحله عمل هم می‌رسند اما درآن پیگیر نیستند. مانند فردی که شروع به برنامه‌ریزی برای کاهش وزن می‌کند و چند روز یا چند هفته غذا‌خوردن خود را کاهش می‌دهد، اما پس از آن از ادامه برنامه دست می‌کشد. این مرحله باید با گوش‌به‌‌‌‌‌‌زنگ بودن همیشگی و طرحی نظامدار همراه باشد. طرحی که همه عوامل بازدارنده را در برگیرد و لحاظ کند. فرد دراین مرحله نباید به خود بگوید که راحت شده و کار خاتمه یافته‌است.

مرحله پنجم: گوش به‌زنگ بودن و ادامه دادن

گاهی فرد درتغییرعادت، بسیار مسلط می‌شود به‌طوری که عادت جدید به‌صورت خودکار درمی‌آید. اما همواره چنین نیست. وقتی فرد دارای عادتی بسیار قدیمی است، همواره بیشتر آسیب‌پذیر است. مثلا فردی که در چند ماه اخیر پنج کیلو اضافه وزن داشته است احتمال بیشتری دارد که ازمراحل قبلی بگذرد و به مرحله اخیربرسد. یعنی مرحله‌ای که فرد بتواند به طورخودکار عادات جدید غذایی یا رفتاری مرتبط به کاهش وزن را نگه دارد. اما برای فردی که بیست سال است پنج کیلو اضافه کرده، سخت‌تراست که به سرعت فرد قبلی به این مرحله برسد و به سهولت درآن باقی بماند. فرد اخیر نیاز بیشتر به گوش‌به‌زنگ بودن دارد و باید نسبت به طرح، با احساس تعهد بیشتر عمل کند.

از طرف دیگر مطالعات نشان می‌دهند درمواقع استرس یا تعارض، احتمال لغزش مردم بیشترمی‌شود. به همین دلیل گوش به‌زنگ بودن وتاکید بر ادامه راه، ضروری به نظر می‌رسد.

گاهی فرد از مرحله اول شروع می‌کند و تا به آخر ادامه می‌دهد. ولی همواره چنین نیست. بیشتر مردم در مراحل مختلف، شاهد بازگشت خود هستند. مهم این ‌است که نباید تسلیم شد. اگر برگشت کردید، توقف نکنید، دوباره خود را به‌راه اندازید و تلاش مجدد را با طرحی بهتر و سازمان یافته‌ترآغاز کنید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی