نسخه آرشیو شده

چرا طبیعت ایران‌زمین جذاب است؟
عکس از ایسنا، طبیعت اطراف سد کارون
از میان متن

  • دشت لوت به عنوان یکی از خشن‌ترین جلوه‌های سیمای طبیعی در جهان، نشانه‌ای است بر سرزمینی در ایران که دارای کمینه‌ای از بارندگی و از گرما است.
موضوع مرتبط

محمد درویش
شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۵:۳۰ | کد خبر: 51339

محمد درویش، نویسنده وبلاگ مهار بیابان‌زایی و عضو هیات علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع در یادداشتی از دلیل منحصر به فرد بودن طبیعت ایران می‌نویسد.

از ایران با عنوان کشوری که دارای یکی از پنج طبیعت جذاب جهان است، نام می‌برند. اما چگونه امکان دارد سرزمینی که 89.7 درصد از وسعت آن در قلمرو زیست‌اقلیم‌های خشک جای می‌گیرد و در حقیقت در کمربند خشک جهان جاخوش کرده است، از چنان محبوبیتی برخوردار باشد که بتواند یکی از مقاصد عمده بوم‌گردی (اکوتوریسم) لقب گیرد؛ مقصدی که البته هنوز در حد یک مزیت بالقوه مانده و راه درازی تا بالفعل شدن باید طی کند.

به هر حال، در این یادداشت کوشیده‌ام تا دلایل این ناب بودن سرزمین مقدس مادری‌مان را شرح دهم تا همه بدانیم که ایرانیان باید همواره مادر طبیعت را شاکر باشند که ایشان را فرزند چنین فلات زرخیزی گردانده است.

در نیمه‌ شمالی کره زمین، یعنی یگانه سیاره ظاهرا دارای حیاتِ منظومه‌ شمسی، به مختصات 25 درجه و صفر دقیقه تا 39 درجه و 47 دقیقه عرض شمالی و 44 درجه و 2 دقیقه تا 63 درجه و 20 دقیقه‌ طول شرقی، یکی از دیرینه‌ترین کهن‌زاددبوم‌های تمدن بشری استقرار یافته که آن را ایران نامیده‌اند؛ گستره پهناوری که به تنهایی بیش از سه برابر بزرگ‌ترین کشور اروپا (فرانسه) وسعت دارد (از نظر وسعت، فرانسه با 547026 کیلومتر مربع، چهل و پنجمین کشور جهان است، درحالی که ایران رتبه هفدهم را در اختیار خود دارد. چنین است که مساحت ایران به تنهایی بیشتر از مجموع مساحت شش کشور اروپایی آلمان، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، هلند و بلژیک است.)

نخستین شناسه‌ قلمرویی که ایران را در خود جای داده (نیمه جنوبی منطقه معتدله موسوم به منطقه پرفشار مجاور حاره)، غلبه خشکی بر رطوبت و گرما بر سرما است؛ بدین معنی که اگر در ناحیه‌ای از این قلمرو با آب و هوایی سرد یا مرطوب مواجه شویم، علت را نه در عرض بالای جغرافیایی که در ویژگی پیکری و ارتفاع بالای عرصه مورد بحث یا نزدیکی به دریا باید جستجو کرد.

به سخنی دیگر، هر چند عرض جغرافیایی ایران‌زمین، مؤلفه‌ای کاهنده در تنوع اقلیمی کشور محسوب می‌شود؛ اما دیگر ویژگی‌های طبیعی سرزمین (نظیر شرایط توپوگرافیک و دامنه بردباری قابل توجه گونه‌های گیاهی مستقر در آن) سبب شده تا شاهد یکی از متنوع‌ترین و بی‌همتاترین زیست‌اقلیم‌های جهان در ایران باشیم.

در حقیقت، گسترش سامانه چین‌خوردگی‌های آلپی و حجم و روند ناهمواری‌های موجود در آن، به طور نسبی وسعت قابل توجهی از باختر و شمال ایران را از چنگال مهیب کم‌آبی رهانیده و در سایر نواحی، در تعدیل اثار شوم آن، نقش نسبتاً سازنده‌ای داشته است.

همچنین، وجود سرزمین‌هایی با میانگین بارندگی کمتر از 25 تا بیش از 2380 میلی‌متر و محدوده‌ وسیع دمایی آن که از 35- تا 50+ درجه‌ سانتیگراد در تغییر است، گواهی بر این مدعا است. دشت لوت به عنوان یکی از خشن‌ترین جلوه‌های سیمای طبیعی در جهان، نشانه‌ای است بر سرزمینی در ایران که دارای کمینه‌ای از بارندگی و از گرما است.

بیشترین فاصله‌ دو نقطه در ایران، کشوری که شکلی شبیه به متوازی‌الاضلاع ناموزون دارد، بین دامنه آرارات در گوشه شمال غربی (ارتفاعات بورالان) و دماغه شبه‌جزیره گواتر در منتهاالیه جنوب شرقی (کم‌ترین و بیشترین عرض جغرافیایی کشور نیز متعلق به این دو مکان است. به مسافت 2250 کیلومتر (130 کیلومتر بیشتر از فاصله‌ی هوایی تهران تا رم) ثبت شده است.

طول قطر دیگر آن هم از خرمشهر در ساحل شمال غربی خلیج فارس تا سرخس در شمال شرقی کشور به 1400 کیلومتر می‌رسد. شرقی‌ترین ناحیه ایران کوهک در مرز پاکستان و غربی‌ترین آبادی آن، بازرگان در مرز ترکیه قرار دارد. اختلاف ساعت میان شرقی‌ترین و غربی‌ترین نقاط مرزی ایران هم قابل توجه بوده و با پهنایی بیش از 19 درجه‌ طول جغرافیایی به حدود یک ساعت و هیجده دقیقه می‌رسد. در مجموع محیط پیرامون ایران بالغ بر 8731 کیلومتر است که 2700 کیلومتر آن مرز آبی و 6031 کیلومتر دیگر مرز زمینی است.

بیش از نیمی از کشور پوشیده از مناطق مرتفع و کوه‌های بلند است. به طوری که فلات ایران را با میانگین ارتفاعی بیش از 1200 متر در شمار یکی از فلات‌های بلند آسیا طبقه‌بندی می‌کنند. رشته کوه‌های موجود یا مانند البرز در طول صدها کیلومتر چون دیواری کشیده شده و عبور از آن فقط از طریق گردنه‌های بلند و گذرگاه‌ها عملی است یا مانند زاگرس شامل رشته‌های مرتفع و موازی با دره‌های گود و دامنه‌های پرشیب است که نواحی داخلی ایران را از کناره‌های نیلگون خلیج فارس جدا کرده و تنها از راه دره‌های پر پیچ و خم رودها که در طول صدها هزار سال حفر شده‌اند، می‌توان از آنها عبور کرد.

رشته‌کوه‌های ناپیوسته‌ خراسان هم با دره‌های وسیع خود، ارتباط کشور را با نواحی شرقی و شمال شرقی شکل داده‌اند. در مقابل گستره‌ کوهستانی قابل توجه و چکادهای رفیع آن، پهنه‌های کم و بیش وسیع و همواری در داخل یا در حاشیه‌‌‌‌ فلات ایران وجود دارد که عموما قطب‌های کشاورزی کشور را تشکیل می‌دهند.

این سرزمین‌ها با وسعت و ارتفاع متفاوت در محل کوهپایه‌ها، یا در میان رشته­کوه­ها گسترده شده‌اند؛ جلگه‌های ساحلی شمال و جنوب (مانند جلگه‌ی حاصلخیز خوزستان)، دشت لوت و دشت کویر نمونه‌هایی از آنها به شمار می‌روند.

یکی از نکات جالب توجه که در مرور تاریخ ایران به آن برمی­خوریم، متغیر بودن تقریبا پیوسته مرزهای سیاسی این کشور از دیر باز تاکنون بوده است؛ کشوری که در حدفاصل دیرپاترین قاره‌های جهان (آسیا، اروپا و آفریقا) قرار گرفته و بدین لحاظ از موقعیتی ممتاز برخوردار است؛ موقعیتی که اغلب منجر به بروز نزاع‌هایی خونین و تخاصمات منطقه­ ای متعدد شده است؛ به نحوی که از قرن هشتم پیش از میلاد، یعنی زمان حکومت مادها به عنوان نخستین سلسله آریایی تا حدود یک سده‌ پیش همواره محدوده‌ این کشور دستخوش تغییر، آنهم عموما با شیبی کاهنده بوده؛ تغییری که بخش عمده­ای از آن ناشی از تحمل دست­کم 250 تجاوز از سوی بیگانگان به خاک این کشور بوده است؛ تجاوزها و لشکرکشی­‌هایی که ضعف اغلب حکومت‌های مرکزی را در پی داشته و از آنها مجال پرداختن به گرایه‌­های زیستی را گرفته؛ رخدادی که شاید یکی از پیامدهای نامیمون آن از دست رفتن حدود 70 تا 80 میلیون هکتار جنگل در طول دو هزار سال گذشته باشد.

به هرحال ایران امروز، با وسعت 1648195 کیلومتر مربع (مرکز آمار ایران، 1382) 9.3 درصد قاره آسیا و نزدیک به 3.1 درصد خشکی‌های جهان را دربرگرفته است. کشوری که اگر که قدر این گوهر را در سامانه مدیریتی خود بهتر دانسته و حرمت نهیم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی