نویسنده این یادداشت به دلایل شکل نگرفتن توافق جمعی میان کشورهای عربی علیه ایران میپردازد و دلیل اصلی آن را سیاستهای افراطی دولت اسرائیل بر سر مساله فلسطین میداند.
رهبران اسرائیل بارها گفتهاند که ایران دشمن درجه یک تل آویو است و برنامه هستهای آن هم مهمترین خطر برای موجودیت این رژیم است.
مقامهای ارشد دولت بنیامین نتانیاهو از آمریکا و اروپا خواستهاند که به شکل فعالتری با برنامه هستهای جمهوری اسلامی برخورد کنند و زمان را برای متوقف کردن ماشین هستهای تهران از دست ندهند.
یکی از آرزوهای بزرگ رهبران اسرائیل در این سالها، به وجود آوردن جبهه مشترک از کشورهای عرب محافظهکار مانند عربستان، مصر و اردن با تل آویو علیه برنامه هستهای ایران بوده است.
دولت اوباما نیز که سیاست اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی را دنبال میکند، به این طرح علاقه نشان داده و با رهبران عرب درباره آن رایزنی کرده است.
اظهار نظرهای گاه و بیگاه برخی مقامهای عرب درباره خطر برنامه هستهای ایران یا هم تراز جلوه دادن آن با خطر زرادخانه اتمی اسرائیل، نشان داده که زمینه شکلگیری چنین جبههای وجود دارد.
برای نمونه، سخنان مقامهای کویتی و اماراتی درباره تهدید ایران، ادعای اشغال جزایر خلیج فارس و خطر برنامه هستهای برای کشورهای حوزه خلیج فارس، صراحت قابل توجهی در این سالها پیدا کرده است.
سیاست نقیض خود
باید گفت سیاستهای دولت دست راستی اسرائیل، خود تبدیل به بزرگترین مانع برای ایجاد توافق و تشکیل جبهه سراسری علیه جمهوری اسلامی بوده است.
رهبران اسرائیل نه تنها مذاکرات را با رهبران تشکیلات خودگران فلسطینی رها کردهاند، بلکه با پافشاری بر مواضع افراطی خود درباره بیت المقدس و شهرکهای یهودی نشین در کرانه باختری رود اردن، واکنش منفی رهبران عرب و سران اروپا و آمریکا را برانگیختهاند.
برخی بر این باورند که سران اسرائیل سیاست باراک اوباما را برای گفتگو با فلسطینیها و تشکیل یک دولت فلسطینی به تمسخر گرفته و او را تحقیر کردهاند.
با وجود تمام وعدههای اوباما به اعراب برای بازگرداندن قطار مذاکرات فلسطین و اسرائیل به مسیر اصلی و تشکیل دولت فلسطینی، روز به روز امید دستیابی به راه حل مسالمت آمیز، کم رنگ میشود.
این در حالی است که دولت دست راستی نتانیاهو با سرعت تمام در حال پیاده کردن طرحهایی برای پاکسازی مناطق کرانه باختری از فلسطینیها و تقسیم مسجدالاقصی است که نارضایتی شدید رهبران عرب را به دنبال داشته است.
طرح تخریب 20 هزار واحد مسکونی در بیت المقدس با هدف پاک کردن آثار مسلمانان از این شهر از جمله این طرحهای جنجال برانگیز بوده و باعث بیاعتباری دولت اوباما در میان اعراب شده است.
ناامیدی از اوباما
رهبران عرب به دنبال روی کار آمدن اوباما فکری میکردند که آمریکا به عنوان حامی همیشگی اسرائیل که در همه جنگها در کنارش بوده، اسرائیل را رها کرده و از اعراب در حل و فصل مشکلاتشان با اسرائیل حمایت میکند.
اما اکنون رهبران عرب می بینند که تکیه بر باز پس گرفتن سرزمینهای اشغال شده با مذاکره و بدون اهرمهای فشار و صرفا با تکیه بر مصوبههای بینالمللی از طریق آمریکا تصوری خام بوده است.
اکنون حتی در محافل سیاسی میانهرو عرب نیز گفته میشود که اسرائیل هرگز با تقسیم قدس موافقت نمیکند و اجازه نمیدهد دولت فلسطینی با در اختیار داشتن سلاح و نیروی مسلح تشکیل شود و در عین حال از مرزهای 1967 هم عقب نخواهد رفت.
از سوی دیگر، آمریکا با همه قول هایی که برای فشار به اسرائیل برای متوقف کردن شهرک سازیها داده بود، حاضر نشده به تل آویو فشار بیاورد.
اگر رهبران فلسطین بدون توقف شهرک سازی وارد مذاکره شوند، موقعیتی بسیار ضعیف پیدا کرده و با این موقعیت نمیتوانند هیچ دستاوردی داشته باشد.
جبهه متحد علیه ایران
سیاستهای افراطی دولت راست گرای اسرائیل و عدم وفاداری باراک اوباما به وعدههایش به رهبران عرب و فلسطینیها، عملا زمین بازی را در اختیار ایران قرار داده است. در نتیجه، رهبران محافظهکار عرب منزوی شده و اعتمادی به دولت اوباما ندارند.
از سوی دیگر، به دلیل سیاستهای تل آویو در بیت المقدس و گسترش سریع شهرکها، فشار افکار عمومی جهان عرب بر حکومتهایشان هم افزایش یافته است.
در چنین شرایطی سخن از تشکیل جبهه متحد عربی علیه ایران، زمینه سستی پیدا می کند.
انعطاف ناپذیری دولت اسرائیل و توانایی که برای تحمیل دیدگاهش به اوباما دارد، امید دولت آمریکا را برای همراهی جدی اعراب با واشنگتن علیه برنامه هستهای ایران به یاس تبدیل کرده است.
رهبران عربستان و مصر بارها به رئیس جمهوری آمریکا گفتهاند که برای مقابله موثر با ایران، ابتدا باید به اسرائیل فشار آورد تا حقوق فلسطینیها را بپذیرد و دولتی شبه مستقل برای آنها به وجود آید.
بدون چنین دستاوردی برای فلسطینیها، رهبران عرب شانس کمی برای اقناع افکار عمومی خود درباره اولویت خطر ایران دارند.
تهران به هر ترتیب توانسته از این وضعیت استفاده کند و برنامه هستهای را پیش ببرد؛ هر چند سیاستهای افراطی دولت احمدی نژاد خود تبدیل به زمینه انزوای روز افزون جمهوری اسلامی در سالهای اخیر شده است.