نسخه آرشیو شده

«تبعیدی‌های ایرانی» برای ماندن در گود تلاش می‌کنند
اعتراض ایرانیان خارج از کشور به نتایج انتخابات ریاست جمهوری/ Jeff J Mitchell/Staff Collection: Getty Images
از میان متن

  • نیویورک تایمز می‌نویسد این «رانده‌شده‌ها» تلاش می‌کنند با استفاده از اینترنت، از آنکارا در ترکیه تا اسلو تا نیویورک ارتباط خود را حفظ کنند و امیدوارند با درس گرفتن از تجربه‌های که پشت سر گذاشته‌اند بتوانند آینده‌ای بسازنند که دنبالش هستند.
مردمک
یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۳:۲۵ | کد خبر: 54776

روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی و سیاسی می‌پردازد که پس از انتخابات ریاست جمهوری خردادماه سال گذشته از ایران گریخته‌اند.

روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی و سیاسی می‌پردازد که پس از انتخابات ریاست جمهوری خردادماه سال گذشته از ایران گریخته‌اند.

این روزنامه در شماره روز شنبه نهم مرداد خود، در اشاره‌ای غیر مستقیم به یادداشتی که شادی صدر با عنوان «چه فرقی است بین امام‌جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» در مردمک نوشت، می‌نویسد: جنجالی که بهار امسال پیرامون مقاله یکی از فعالان حقوق زنان راه افتاد نمونه خوبی است برای به تصویر کشیدن فعالیت سیاسی رانده‌شدگان ایرانی خارج از کشور.

ماجرا از این قرار بود که گفته‌های یکی از آیت‌الله‌های پا به سن گذاشته درباره این که اگر زنان حجاب‌شان را رعایت نکنند زلزله می‌آید خشم شادی صدر را برانگیخت و او هم در مقاله‌ای تمام مردان ایرانی را کم و بیش هم فکر آیت‌الله‌ها نامید.

این انتقاد سخت و تلخ او مثل باد چرخید و بحثی جهانی را میان ایرانی‌ها راه انداخت. اما سر و صدایی که راه افتاده بود، با همان سرعتی که بالا گرفت، خاموش شد و نیویورک تایمز این ماجرا را نشانی می‌داند از وضعیت نامشخص و پیچیده‌ای که گریبان‌گیر سیاست‌مداران بلندپایه اصلاح‌طلب، روزنامه‌نگارها، دانشگاهیان، رهبران دانشجویی و دیگرانی که در پی حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری پارسال مجبور شده‌اند ایران را ترک کنند.

نیویورک تایمز می‌نویسد این «رانده‌شده‌ها» تلاش می‌کنند با استفاده از اینترنت، از آنکارا در ترکیه تا اسلو تا نیویورک ارتباط خود را حفظ کنند و امیدوارند با درس گرفتن از تجربه‌های که پشت سر گذاشته‌اند بتوانند آینده‌ای بسازنند که دنبالش هستند.

بهروز آفاق، مدیر بخش آسیا و اقیانوسیه شبکه جهانی بی بی سی، به نیویورک تایمز می‌گوید که «آنها خواسته‌شان را پیش برده‌اند و این روزها حرف‌شان این است که حکومتی غیرقانونی بر ایران حاکم است. تا پیش از این سابقه نداشت که کسانی که خود در حکومت نقش داشتند چنین حرفی بزنند».

به گفته آقای آفاق، «اما حیات آنها به این بستگی دارد که تحولات در داخل ایران همچنان ادامه یابد. مخالفان وقتی از ایران بیرون می‌آیند شاید یکی دو سالی تاثیرگذار باشند، اما پس از آن صداشان دیگر بازتابی نخواهد داشت.»

بر اساس این گزارش تعداد رانده شده‌ها مشخص نیست اما سازمان ملل متحد می‌گوید تعداد دانشگاهی‌ها، روزنامه‌نگارها و دیگرانی که به دلایل سیاسی یا تحت تعقیب بودن، درخواست پناهندگی داده‌اند بیشتر شده است.

نیویورک تایمز با اشاره به اهمیت اینترنت در حفظ این ارتباطات به تلاش‌های دولت ایران برای کند کردن سرعت اینترنت اشاره می‌کند و می‌نویسد به دلیل همین سرعت پایین، فیلم‌های یوتیوب یا فایل‌های سنگین را نمی‌شود در داخل ایران دریافت یا تماشا کرد. البته هنوز آن اندازه اطلاعات رد و بدل می‌شود که ارتباط تبعیدی‌ها با داخل ایران حفظ شود.

شهاب، یک گرافیست ایرانی که از ایران گریخته و اینک در نیویورک زندگی می‌کند به نیویورک تایمز می‌گوید که «پیروزی ممکن است موفقیت یک دهه طول بکشد».

نیویورک تایمز همچنین به تلاش زنان در اعتراض‌های پس از انتخابات اشاره می‌کند و از آسیه امینی فعال حقوق زنان نام می‌برد که در ایران در راه اندازی کمپینی ضد سنگسار فعال بود اما اکنون به نروژ گریخته است.

آسیه امینی همراه فعالانی که داخل و خارج ایران هستند جزوه‌ای 133 صفحه‌ای تهیه کرد با عنوان "بازهم از همان خیابان." در این جزوه پیشنهاد شده بود که سبزها باید از تلاش‌های زنان در راه دست یابی به حقوق زنان و تشکیل سازمان‌های دفاع از حقوق زنان در ایران درس بگیرند.

خانم امینی می‌گوید، «سبزها برای ادامه راه برنامه مشخص و مداومی ندارند. آنها بیشتر به اتفاقات واکنش نشان می‌دهند.»

در این گزارش همچنین به تلاش‌های محبوبه عباس‌قلی‌زاده، یکی دیگر از فعالان حقوق زنان اشاره شده که ماه مه بدون حضور در دادگاه حکم اش صادر شد و به خاطر اقدام علیه امنیت ملی به دو سال و نیم زندان و 30 ضربه شلاق محکوم شده است. خانم عباسقلی‌زاده این روزها در آمستردام است و تلاش می‌کند تلویزیونی اینترنتی راه بیندازد که قرار است به حقوق زنان بپردازد.

نیویورک تایمز همچنین می‌نویسد: در بعدازظهری گرم و شرجی در نیویورک، علی اکبر موسوی خوئینی، یکی از نماینده‌های پیشین مجلس، در اتاق کنفرانس گوگل پشت میزی سفید نشسته بود و با یکی از مدیران گوگل بحث می کرد تا ابزار اینترنتی بیشتری در اختیار فارسی‌زبان‌ها بگذارد.

بنا به این گزارش،  آقای موسوی خوئینی، با انگلیسی شکسته‌اش که ظرف اقامت در آمریکا یاد گرفته، به رابرت او. بورستین، مدیر روابط عمومی گوگل، می‌گفت فعالینی داخل ایران هستند  که به ابزارهایی مثل گوگل ارث و سرویس‌ آگهی‌های گوگل شدیدا محتاج اند تا بتوانند با سرکوب دست و پنجه نرم کنند.

آقای بورستین به نظر می‌رسید اگرچه آن قدر مجاب نشده که سریع دست به کار شود، اما احساس همدردی می‌کرد و قول داد با مهندس‌های گوگل موضوع را در میان بگذارد.

نیویورک تایمز می‌نویسد که به نظر می‌رسد جوان‌ترها به سیاست‌مدارهای دوره محمد خاتمی اعتماد ندارند و آنها را متهم می‌کنند که دنبال قدرت هستند تا دستیابی به دموکراسی.عطاالله مهاجرانی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، که این روزها در بریتانیا زندگی می‌کند، داد جوان‌ها را وقتی درآورد که به هفته‌نامه‌ای لبنانی گفت، جنبش سبز در چارچوب قانون اساسی فعلی دنبال اصلاحات است.

به نوشته نیویورک تایمز اگرچه سرکوب گسترده دولتی مخالفان خارج از ایران را تا اندازه‌ای متحد کرد، اما چنین اختلاف نظرهایی نشان می‌دهد که اتفاقات اخیر هنوز به  جایی نرسیده که حزب یکپارچه ای از مخالفان تشکیل شود. بعضی‌ها با تشکیل چنین چیزی مخالفند، چون می‌ترسند آب در آسیاب دستگاه تبلیغاتی حکومت ایران ریخته باشند که می‌گوید مخالفان دست‌پرورده و توطئه‌ خارجی‌ها هستند.

نیویورک تایمز همچنین به تلاش‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای ساخت برنامه‌هایی اشاره می‌کند که در آنها شخصیت‌های برجسته سیاسیِ رانده‌شده، تحقیر و هتک حرمت می‌شوند.از جمله فیلمی که درباره شیرین عبادی پخش شد و تاکید می‌کند که خانم عبادی برای براندازی جمهوری اسلامی با غرب همکاری می‌کند و در خانه شوهرش را کتک می‌زند.

زنی که در یک راهپیمایی اعتراضی علیه حکومت ایران در مقابل سازمان ملل شرکت کرده است به گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز می‌گوید که «ما به این جا می‌آییم، چون فکر می‌کنیم مهم است حضور داشته باشیم، اما راست‌اش را بخواهید با آمدن به خیابان‌های نیویورک نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید. تاثیر این قضیه بیشتر روانی  است. نمی‌شود اجازه داد مبارزه‌ رنگ ببازد.»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی