برخی از فعالان جنبش زنان به مناسبت سالگرد اعلام مشروطیت نشستی برگزار کردند و در آن بر مبارزه برای رسیدن به دموکراسی و برابری تاکید کردند.
سومين نشست «همگرايی سبز جنبش زنان ايران» با حضور مادران قربانيان حوادث پس از انتحابات، همسران زندانيان سياسی و فعالان جنبش زنان به مناسبت يکصدمين سالگرد اعلام مشروطيت در تهران برگزار شد.
در این نشست که روز 14 مرداد برگزار شد، بیانیه همگرایی سبز جنبش زنان خوانده شد که در آن بر تاثیرگذاری زنان بر جنبشهای بزرگ اجتماعی و موکراسیخواهی تاکید میشد.
خانم رهنورد، استاد دانشگاه و فعال جنبش زنان که در این نشست حضور داشت، با اشاره به دو جبهه فعال جنبش زنان در ایران از لزوم برقراری رابطه جنبش سبز با توده زنان و رابطه با زنان خارج از کشور سخن گفت.
همچنین خانم رهنورد، همسر میرحسین موسوی بر مبارزه با قوانین «قیم مآبانه» و مبارزه برای دموکراسی و قانونگرایی تاکید کرد.
پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی، یکی از جانباختگان حوادث خرداد 88 در سخنان خود گفت که دوست دارد شاهد روزی باشد که قاتل فرزندش به کشتن او اعتراف و طلب بخشش کند.
او گفت که در صورت آشکار شدن حقایق حاضر است قاتل پسرش را ببخشد، چرا که اعتقاد دارد با خشونت نمیتوان به جایی رسید.
زهره تنکابنی، شهلا لاهیجی، نوشین احمدی خراسانی، ژیلا بنی یعقوب، فخرالسادات محتشمیپور، پرستو سرمدی، مینو مرتاضی و فاطمه گوارایی سایر گویندگان این نشست بودند.
ژیلا بنییعقوب، همسر بهمن احمدیامویی که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است، در سخنان خود به 25 زندانی سیاسی زن در زندان اشاره کرد که علاوه بر مشکلات مردان با مسائل مضاعف دیگری هم روبهرو هستند.
این روزنامهنگار گفت از آنجا که این زندانیان به طور پراکنده نگهداری میشوند امکان کمتری برای اعتراض جمعی دارند.
زنان حاضر در این نشست از زندانیان خواستند که اعتصاب غذای خود را بشکنند و به مسئولان زندان هشدار دادند که وقوع هر گونه حادثه ناگوار احتمالی برای زندانیان، برعهده آنان است.
فاطمه راکعی، شاعر معاصر نیز در این نشست شعری که برای مادران صلح سروده بود قرائت کرد.
نشست اول فعالان جنبش زنان در اسفند ماه گذشته و به مناسبت روز زن و دومین نشست آنها نیز در فروردین ماه سال جاری برگزار شده بود.
حرکت زنان مخالف در ایران
اولین انجمن زنان در دوران مشروطیت به طور مخفی شکل گرفت و عمدتا در قالب جنبش و مبارزات ملیگرایانه ایران بود.
پس از انقلاب مشروطیت انجمنهای مستقل با هدف دستیابی به حقوق زنان تشکیل و نشریاتی نیز منتشر شد.
در دوره سلطنت رضاشاه نشریات و سازمانهای مستقل زنان تعطیل و سازمانهای عمدتا دولتی در این زمینه تاسیس شدند.
در سالهای 1320 تا 1331 جنبش زنان مجددا احیا شد و امکان تشکیل برخی سازمانهای مستقلتر فراهم گردید. این تجدید حیات محدود در سالهای حکومت محمدرضا شاه از بین رفت و فعالیت زنان در کنترل دولت قرار گرفت.
زنانی که در این دوران علیه حکومت شاه مبارزه میکردند در قالب گروههای مختلف سیاسی به فعالیت خود ادامه دادند.
در دوران انقلاب اسلامی در سال 1357 زنان در کنار مردان به مبارزه با حکومت سلطنتی پرداختند و فعالانه مشارکت کردند اما خواسته و شعار آنها محوریت زنانه نداشت. جنبش زنان بخشی از جنبش بزرگی بود که آحاد جامعه را در برگرفته بود.
پس از انقلاب دهها انجمن و گروه زنان در نهادهای دولتی و خصوصی و در دانشگاهها بوجود آمد که عمدتا به دلیل محدودیتهای مختلف تعطیل شده یا به کار خود پایان دادند.
مبارزه زنان در سیویک سال گذشته عمدتا آرام بوده و زنان بسیاری توانستهاند با وجود محدودیتهای بسیار به جرگه پزشکان، نخبگان، اساتید دانشگاه، روزنامهنگاران و مدیران ارشد بپیوندند و حتی در دانشگاهها بیش از نیمی از ظرفیت دانشجویی را به خود اختصاص دهند.
زنان در سالهای گذشته بدون آنکه سازمان یا نهادی به عنوان متولی رسمی در اختیار داشته باشند نه تنها در کنار مردان به تلاش برای مطالبات سیاسی و اجتماعی پرداختهاند، بلکه تلاش کردهاند با شناخت هویت جنسی خود خواستههای خاص خود را نیز مطرح کنند.
کمپین یک میلیون امضا، تشکیل سایت «تغییر برای برابری» از سوی برخی فعالان زن، تشکیل گروه «مادران عزادار» یا «مادران صلح» بخشی از تلاشهای زنان در سالهای اخیر بوده است.
در یک سال گذشته زنان حضوری فعال در تجمعها و تظاهرات مخالف دولت داشتند و برخی از آنها بازداشت شدند. بسیاری از زنان هم موفق شدند از نهادها و سازمانهای مختلف بینالمللی به دریافت جوایز و نشان افتخار یا شجاعت نائل شوند.
در جدیدترین حرکت زنان میتوان به اعتصاب غذای خانوادهها و به طور خاص مادرانی اشاره کرد که فرزندان آنها در زندان اوین در اعتصاب غذا بسر میبرند.