نسخه آرشیو شده

فردید؛ اولین فیلسوف مدرن ایرانی
سید احمد فردید
از میان متن

  • سید احمد مهینی یزدی در سال 1289هجری شمسی در شهر یزد به‌ دنیا آمد. علاوه بر دروس متداول آن روزگار و زبان عربی، زبان فرانسه و جبر و هندسه را نیز در یزد آموخت و در همانجا در چهارده سالگی مطالعه فلسفه را آغاز کرد.
موضوع مرتبط

مردمک
چهارشنبه ۰۱ آبان ۱۳۸۷ - ۰۲:۳۶ | کد خبر: 5546

دوسشنبه گذشته، در سلسله همایش‌های «آنان که می‌اندیشند» که در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار می‌شود، جامعه شناسان به موضوع نقد و بررسی اندیشه‌های سیداحمد فردید، اولین فیلسوف مدرن ایرانی پرداختند.

عصر روز دوشنبه، بیست و نهم مهرماه تالار عضدی دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجه دانشگاه علامه طباطبایی، شاهد برگزاری سری دیگری از سلسله همایش‌های «آنان که می‌اندیشند» با موضوع نقد و بررسی اندیشه‌های سیداحمد فردید، اولین فیلسوف مدرن ایرانی بود.

در این همایش دو روزه حسین کچویان، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، احسان شریعتی (فرزند دکتر علی شریعتی) جامعه‌شناس، عبدالحسین خسرو پناه، مدرس حوزه و دانشگاه و همچنین احمد رهدار، استاد علوم سیاسی به ایراد سخنرانی پرداختند.

کچویان در سخنان خود با عنوان «شرایط امکانی ظهور فردید» زمینه‌های اجتماعی، تاریخی، فکری و نظری برای پدیدار شدن اندیشه فردیدی را مطرح کرد.

به زعم کچویان عمده تفاوت شریعتی و آل‌احمد با فردید در این است که هیچ فردی در ایران جز فردید نتوانسته چنین گسست رادیکالی نسبت به تجدد را مطرح کند؛ هرچند که خود فردید نیز این کار را کامل انجام نداد.

موضوع سخنرانی احسان شریعتی نیز در این همایش «قرائت فردید از هایدگر» بود.

وی حرف سیاسی فردید را شبیه نظرات پیرمردهای مبتلا به بیماری پارانوآ دانست و اظهار کرد: آراء هایدگر در جهان از طریق سارتر شناخته شد و در ایران نیز اندیشه‌های فردید با کتاب «غربزگی» آل‌احمد تبیین شد.

نگاهی به زندگی سید احمد فردید

سید احمد مهینی یزدی در سال 1289هجری شمسی در شهر یزد به‌ دنیا آمد. علاوه بر دروس متداول آن روزگار و زبان عربی، زبان فرانسه و جبر و هندسه را نیز در یزد آموخت و در همانجا در چهارده سالگی مطالعه فلسفه را آغاز کرد.

وی سپس در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل پرداخت واز دارالفنون دیپلم گرفت و در همین حال نزد اساتید فلسفه و حکمت قدیم نیز تحصیل می‌نمود.

سپس وی وارد دانش‌سرای عالی شد و در رشته فلسفه و علوم تربیتی از دانش‌سرا فارغ التحصیل شد و در حالی به تدریس در دبیرستان‌های تهران پرداخت که دل‌مشغولی اصلی او مطالعه فلسفه و حکمت جدید و قدیم بود.

در سال 1322 با آغاز به‌کار مجله سخن مهینی یزدی که در سال 1318 به فردید تغییر نام داده بود به عنوان یکی از اعضای هیئت تحریریه با این مجله آغاز به همکاری نمود.

فردید شیفته مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی بود و خود را در بسیاری از موارد هم سخن او می‌دانست.

او در اوایل سال 1326 برای ادامه تحصیلات به فرانسه اعزام شد و در دانشگاه سوربن به تحصیل پرداخت.

فردید و اصطلاح غرب‌زدگی

در سال 1338 فردید تعبیر غرب‌زدگی را مطرح کرد و از آن پس این اصطلاح به وفور بر سر زبان‌ها افتاد.

او در سال 1340 در جلسات «شورای هدف فرهنگ ایران» به دعوت وزیر فرهنگ حضور پیدا می‌کرد. جلساتی که سید جلال آل احمد هم در آن‌ها حضور داشت و در همین جلسات شیفته فردید شد و کتاب غرب‌زدگی را متاثر از او به رشته تحریر در آورد. هرچند فردید معتقد بود که آل‌احمد این اصطلاح بر ساخته او را درنیافته است.

فردید در زمانی که در دانشکده ادبیات تدریس می‌کرد همچنان از انتشار آثار خود خودداری کرد و بنابراین به فیلسوف شفاهی معروف شد.

در همین ایام مدتی یک برنامه سخنرانی هفتگی با عنوان «درآمدی به حکمت معنوی» در تلویزیون داشت و متن چند تقریر وی چاپ و منتشر شد. جلسات سخنرانی وی در دانشگاه پر مستمع و حتی برخی از اصطلاحات ابداعی وی بر سر زبان‌ها بود.

او در 25 مرداد ماه 1373 در منزل شخصی خود درگذشت.

فردید در میان موافقان و مخالفان

سید احمد فردید طرفداران و مخالفان سرسختی در میان متفکران و روشنفکران معاصر ایرانی دارد.

از شاگردان و پیروان فکری او می‌توان به دکتر رضا داوری اردکانی، سید مرتضی آوینی، محمد مددپور و سید عباس معارف اشاره کرد.

داریوش آشوری یکی از شاگردان فردید که از مخالفان نظریات او نیز محسوب می‌شود، درباره فردید گفته است: فردید مسئله نسبت ما با تاریخ گذشته‌مان و با تاریخ جهان مدرن غرب را از ساده‌اندیشی روشنفکران و کارشناسان به در آورد و به صورت یک بحران تاریخی طرح کرد.

گذشته از آن که دیدگاه او را نسبت به این مسئله بپذیریم یا نپذیریم، اعتبار طرح این مسئله را باید برای او بشناسیم و این همان چیزی است که او را سزاوار عنوان نخستین فیلسوف تاریخ مدرن ما می‌کند.

عبدالکریم سروش مکتب فردید را «قرائت فاشیستی از دین» می‌نامد که به نظر او قربانیانی هم از میان روحانیون گرفته است.

سروش باور دارد ‌که پاره‌ای از افکار فردید به‌طور رسمی بر کرسی قدرت نشسته و دست تصرف از آستین اقتدار بیرون می‌آورد و خشونت می‌آفریند.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی