بنیاد رسانهای «ایرانندا» که پیشتر در میانه مردادماه اعلام موجودیت کرده بود، در بیانیهای خطمشی خود در حوزههای مختلف را اعلام کرد.
بنیاد رسانهای «ایرانندا» که پیشتر در میانه مردادماه اعلام موجودیت کرده بود، در بیانیهای خطمشی خود در حوزههای مختلف را اعلام کرد.
هیات موسس بنیاد رسانهای «ایران ندا» در روزهای 23 و 24 اوت برابر با اول و دوم شهریور 1389 در دانشگاه لندن دیدار داشت تا در باره اسناد اساسی بنیاد به بحث و تبادل نظر بپردازد.
بیانیه دیدگاهها با عنوان «ما چه می خواهیم» خط مشی سیاسی و اجتماعی این بنیاد را مشخص میکند. در ابتدای این بیانیه آماده است: آینده اما آغاز شده است؛ باید ندایاش را شنید و آن را بازتاب داد. ما وظیفهی خود میدانیم که به سهم خود رسانهای شویم برای این ندای آینده. این آینده همانا ارادهی مردم ایران به تغییر سرنوشت خود است.
بر اساس این بیانیه، مردم ایران «آزادی و عدالت میخواهند. تظاهرات میلیونی و مقاومتی که با سرکوب خیابانی و سانسور و زندان و تبعید درهمشکستنی نیست، گواه این اراده است».
در میانه مردادماه، گروهی از نویسندگان، هنرمندان، و روزنامهنگاران ایرانی فعال در خارج از ایران اعلام کردند که بنیاد «ایران ندا» را با هدف راهاندازی یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای «متفاوت برای گرد هم آمدن استعدادهای جنبش مردمی ایران» شکل دادهاند.
موسسان این بنیاد اعلام کردند که قصد دارند «رسانهای ایرانی و مردمنهاد» راه اندازند که به طرح و اندیشه و تلاش «نمایندگانی از فعالان سیاسی و حقوق بشری، روزنامهنگاران شهروندی، چهرههای شناختهشده پهنه همگانی جامعه ایرانی، هنرمندان و فیلمسازان و وبلاگنویسان» اتکا دارد.
داریوش آشوری (نویسنده و مترجم)، مهران براتی (روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی)، شهرنوش پارسیپور (نویسنده و فعال مسائل زنان)، مهدی جامی (روزنامهنگار و مدیر سابق رادیو زمانه)، رامین جهانبگلو (مترجم و تحلیلگر)، رضا دقتی (عکاس و فعال مدنی)، آرش سبحانی (خواننده و رهبر گروه موسیقی کیوسک)، رضا علامهزاده (مستندساز و نویسنده)، محبوبه عباسقلیزاده (روزنامهنگار و فعال حقوق زنان)، کاظم علمداری (جامعهشناس و فعال سیاسی)، مسیح علینژاد (روزنامهنگار و فعال سیاسی)، مهرانگیز کار (روزنامهنگار و فعال حقوق زنان)، نیکآهنگ کوثر (روزنامهنگار و مدیر سایت خودنویس)، محسن نامجو (خواننده و نوازنده) و محمدرضا نیکفر (جامعهشناس و تحلیلگر) اعضای موسس این بنیاد هستند که در کالیفرنیا به ثبت رسیده و ریاست هیئتمدیره آن را آرش سبحانی به عهده دارد.
این 15 امضاکننده در این بیانیه اعلام کردهاند که به هیچ کمککننده مالی و به هیچ فرد یا نهادی وابستگی سیاسی ندارند و نخواهند داشت و به «اصول حرفهای و پیشرو در کار رسانه» پایبند میمانند.
«حزب نیستیم؛ خبردهندهایم»
بنیاد رسانهای ایرانندا ضمن تاکید بر اینکه حزب سیاسی نیست، آرمان خود را «آزادی بی قید و بند در ایران» میداند. اما این رسانه دیدگاه و مطالبه سیاسی نیز دارد.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده: تجربهی سی ساله به ما آموخته است که با وجود نظام ولایت فقیه و درهمآمیختگی دین و دولت آزادی بیان به دست نمیآید. از این رو ما خواهان آنچنان تحول سیاسیای هستیم که به تبعیضهایی که حکومت فقاهتی برقرار یا تحکیم کرده، پایان دهد.
نویسندگان این بیانیه آوردهاند که بنیاد رسانهای ایرانندا، «آزادیخواه»، «عدالتخواه» و «ضدتبعیض» است. همچنین این رسانه خود را مخالف «نظامیگری و برنامهی اتمی حکومتِ ایران»، طرفدار محیط زیست و همبسته با «همه مردم جهان» معرفی میکند.
در پایان بیانیه هیات موسس آمده است: ما خبردهندهایم، فراخواننده نیستیم! رسانهی ما برای هیچ اقدام جمعی فراخوان نمیدهد. ما روشنگری میکنیم، رهبری نمیکنیم. ما مدیریت رسانه را کاری حرفهای میدانیم. نیروی حرفهای ما طبق اصول رسانه عمل میکند و به محتوا و صورت هر دو توجه دارد.
بنیاد ایران ندا، موسسهای غیرانتفاعی است که در کالیفرنیای آمریکا ثبت شده و میگوید که هدفش رسیدن به رسانهای «متفاوت» و «مردم-نهاد» و راهاندازی شبکه تلویزیونی با مدیریت و مالکیت ایرانیان است.
موسسان این بنیاد اعلام کردهاند که قصد دارند رسانهای راه بیاندازند که به طرح و اندیشه و تلاش «نمایندگانی از فعالان سیاسی و حقوق بشری، روزنامهنگاران شهروندی، چهرههای شناخته شده پهنه همگانی جامعه ایرانی، هنرمندان و فیلمسازان و وبلاگنویسان»، وابسته است.
انحصار حکومتی بر رادیو و تلویزیون
در حال حاضر مجموعه صداوسیمای جمهوری اسلامی، هفت شبکه تلویزیونی سراسری و 12 شبکه رادیویی سراسری و 28 شبکه تلویزیونی استانی و 39 شبکه رادیویی محلی دارد.
شبکههای جام جم 1، 2 و 3 نیز که همگی زیرمجموعه این سازمان هستند برای ایرانیان مقیم اروپا، آمریکا، آسیا و اقیانوسیه برنامه پخش میکنند.
شبکههای عرب زبان العالم (خبری) و الکوثر و شبکه خبری انگلیسیزبان پرستیوی از دیگر شبکههای تلویزیونی سازمان صدا و سیمای ایران هستند که در سطح جهانی برنامه پخش میکنند.
همچنین شبکه سحر، روزانه بیست ساعت برنامه برون مرزی به شش زبان اردو، انگلیسی، بوسنیایی، ترکی آذری، فرانسه و کردی پخش میکند.
صدا و سیما شش ایستگاه رادیویی برونمرزی نیز دارد که به 25 زبان گوناگون و از جمله عبری برنامه دارد.
صداوسیما همچنین انتشارات سروش را دارد و نشریات سروش هفتگی، سروش کودکان، سروش نوجوان، سروش جوان و سروش بانوان و همچنین روزنامه جامجم را منتشر میکند.
واحد مرکزی خبر نیز یکی از خبرگزاریهای ایران است که وابسته به صدا و سیما است.
بر اساس آنچه در اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده و رادیو و تلویزیون در بخش دولتی نظام اقتصادی جمهوری اسلامی تعریف شده است، تاکنون این مجموعه رسانهای در انحصار حکومت باقی مانده و جایی برای فعالیت تلویزیونهای خصوصی یا حتی فعالیت نمایندگیهای شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسی در ایران باز نشده است.
در ماده 7 اساسنامه سازمان صداو سیما که در سال 1362 به تصویب مجلس رسید، آمده است: تاسيس فرستنده و پخش برنامههای رادیویی و تلويزيونی در هر نقطه كشور در انحصار اين سازمان بوده و چنانچه اشخاص حقيقی يا حقوقی اقدام به تاسيس يا بهرهبرداری از چنين رسانههایی كنند از ادامه كار آنان جلوگیری بعمل آمده و تحت تعقيب قانونی قرار خواهد گرفت.
«صدا و سیمای جناحی»
اما تنها انتقادی که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی میشود، انحصاریبودن آن نیست. برخی سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی معتقدند این مجموعه شبکههای رادیویی و تلویزیونی نتوانسته نمایندهای برای طیف فراگیری از تفکرات مجود در جامعه ایران و فضای سیاسی کشور باشد.
پس از انتخابات ریاستجمهوری خردادماه که نتایج اعلامشده آن، اعتراضهای گسترده بخشهای از جامعه ایران را در پی داشت، اعتراضها و انتقادها به «عملکرد جهتدار و یکجانبه» صداوسیما بالاتر گرفت.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در بیانیهها و سخنان یک سال گذشته خود بارها به رویکرد «جناحی» صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعتراض کرده و آن را متهم کردند که تریبون یک بخش از حکومت شده و به معترضان امکان سخنگفتن نداده است.
متاسفانه وقتی امثال جناب دهقانی هنوز هم همی چی رو به امثال هاشمی میچسبونند معلومه که هیچ شناختی از هیات موسس ایم مجموعه ندارن اینا آدمهایی بودن که وقتی ایران بودن ماه تا ماه پول تحریریه شون رو نمیگرفتن و همون موقع برای امثال هاشمی تره هم خرد نمیکردنند وبعضی هاشون تو دوران هاشمی بدترین شکنجه ها رو شدن اول ببین طرفت کیه بعد حرف برن جناب دهقانی
پدر واقعی و پشتیبان مالی این نوزاد ناقص الخلقه اقای هاشمی رفسنجانی و دارو دسته اصلاح طلبان اش می باشد. اینکه این رسانه قرار است با کمک های مالی ایرانیان مستقل اداره شود بیشتر شبیه یه جوک بی مزه است تا واقعیت. ایرانی جماعت به راحتی 200 دلار در رستورانی خرج می کند ولی وقتی قیمت کتاب 5 دلاری را می بیند دادش گوش فلک را کر می کند که قیمت کتاب خیلی گران است. خیلی عذر می خواهم اما باید واقعیت را بگم که باکمک های مالی ایرانی ها حتی نمی توان تنپان خانم های موسسان و خمیر ریش اقایان را فراهم کرد.