در این مقاله شیوه درست رفتار با فرزند دیگران در صورتی که والدین او حضور داشته یا غایب باشند توضیح داده میشود.
برای افراد مختلف بهخصوص والدینی که خود دارای کودک هستند ادب کردن فرزند دیگری در حضور یا غیاب پدر یا مادر او چالش بزرگی است.
به عنوان یک اصل کلی میتوان گفت که ادب کردن کودک خانوادهای دیگر در غیبت آنها نباید به هیچ رو حالت خشن داشته باشد. کتک زدن، فریاد کشیدن و یا هر شکل دیگر انضباط همراه با پرخاشگری کاملا مردود است.
در اصلی دیگر میتوان به طور کلی گفت که ادب کردن کودک دیگری صرفا باید به صورت یادآوری قوانین موجود در خانه میزبان باشد و به مواردی محدود شود که با هدف پیشگیری یا پایانبخشیدن به خشونت میان کودکان باشد.
در صورت وجود خشونت یا پرخاشگری کلامی بین کودکان بهخصوص اگر والدین کودک دیگر حضور ندارند باید مداخله کرد. در چنین مواردی میتوانید به صورتی آرام از کودک بخواهید رفتارش را متوقف کند.
گاهی ممکن است نیاز باشد تا کودکان را از هم جدا کنید یا حتی به کودکی که ناراحت شده فرصت دهید تا در محلی خلوت به آرامش برسد. ضمنا باید آماده باشید تا بعدا به والدین کودک جزئیات امر را بگویید.
ادب کردن کودک در حضور والدین او
موضوع زمانی جدیتر و چالشانگیزتر میشود که شما در شرایطی قرار میگیرید که کودکی را در حضور والدینش ادب کنید. اصل کلی در چنین مواردی این است که به علت حضور والدین، باید از ادبکردن فرزند دیگری پرهیز کرد مگر اینکه خطر اعمال خشونت وجود داشته باشد.
در موارد دیگر شاید صرفا لازم باشد تا قوانین موجود درخانه خود را به کودک به صورتی مثبت گوشزد کنید ولی به او «نه» نگویید. مثلا اگر کودک در خانه میدود و این رفتار از سوی شما پذیرفتنی نیست میتوانید به او بگویید:«ما تنها بیرون از خانه میدویم» ولی نگویید: «در خانه ندو.»
در مثالی دیگر میتوان به کودک گفت: «ما نوشیدنی را فقط در آشپزخانه میخوریم» و بهتر است نگوییم: « اینجا آب نخور.»
این حق شماست که استانداردهای منطقی برای کودکان مهمان خود داشته باشید اما سعی کنید قوانین را طوری بگذارید و به گونهای بگویید که چگونگی رفتار را به کودک بیاموزد و نه اینکه به صورت مخالفخوانی جلوه کند.
توجه داشته باشید که کودکان کوچک ممکن است ندانند که قوانین موجود در خانهها میتواند از خانهای به خانه دیگر متفاوت باشد. در چنین مواردی معمولا از شما پرسش میکنند. سوال کودک را تعبیر به «جواب پس دادن» و بیادبی نکنید بلکه باب گفتوگو را با او بازکنید و برایش توضیح دهید که چگونه قوانین موجود در خانهها میتواند با یکدیگر فرق کند.
حتی شما میتوانید برای بازکردن باب گفتوگو با او از کودک در باره قوانین خانه آنها بپرسید. چنین درسهایی برای کودکان و در مسیر اجتماعی شدن آنها بسیار آموزنده است.
وقتی شما در حضور پدر یا مادری هستید که رفتار کودکشان نیاز به توجه و تذکر دارد و آنها متوجه نیستند میتوانید مثلا اینگونه موضوع را مطرح کنید: «به علی و رضا نگاه کن. مثل اینکه داره دعواشون میشه، فکر میکنی هرکدوم به بچهمون تذکر بدیم یا بهتره یکیمون با موضوع برخورد کنه؟»
به این ترتیب شما به والدین کودک که شاید اصلا موضوع را نفهمیده باشند فرصت دادهاید که خود، فرزندشان را به شیوه خودشان ادب کنند. اما اگر والدین همچنان بیاعتنا باقی ماندند و این امر بارها ادامه یافت به نظر میرسد ادامه دوستی بین این دو کودک با شرایط سختی روبهروست.
مهربان بودن شرط ادب کردن است
شما به هنگام ادب کردن کودک دیگری همواره باید لحن مهربانی داشته باشید و گفتوگو با کودک را در این زمینه کوتاه کنید. سعی کنید فقط قانون را بگویید یا رفتار نامناسب را متوقف کنید. مثلا: «ما هر اسباببازی که با آن بازی میکنیم سرجاش میذاریم و سراغ یکی دیگه میریم» یا «سارا این ساعت تلویزیون تماشا نمیکنه» یا «این ساعت مادر بزرگ خوابه، ما در خانه نمیدویم.»
اگر رفتار نامناسب متوقف نشد سعی کنید علت آن را بیابید. معمولا باید توضیح قابل قبولی برای آن وجود داشته باشد. مثلا کودکی که بیش فعال است ممکن است نتواند به مدت نسبتا طولانی بنشیند و به آرامی بازی کند.
گاهی نیز علت موضوع آن است که کودکان بهشدت هیجانزده اند و نیاز دارند به طریقی آرام شوند. تماشای یک فیلم کوتاه و آرام، ترتیب یک بازی آرام با حضور یک بزرگتر، دادن یک خوراکی و درخواست از آنها در خوردن آن در حالت نشسته و آرام و یا حتی جدا کردن آنها از یکدیگر و دادن کتاب عکسدار برای تماشا کردن نمونههایی از این شیوهها هستند.
البته چنین شرایطی معمولا در مهمانیها، جشنهای تولد، یا زمانی پیش میآید که کودکان دو یا چند خانواده با یکدیگر در حال بازی هستند.
در صورتی که کودک بهخصوصی را میشناسید که در تجمع کودکان معمولا مشکلآفرین است سعی کنید حداقل یکی از اعضای دیگر خانواده او مثلا مادرش را نیز دعوت کنید تا در کنار کودک باشد.
توجه داشته باشید که کودک خانواده دیگر، کودک شما نیست و ممکن است با قوانین متفاوتی در خانه خود روبرو باشد و حتی خانوادهاش استانداردهای متفاوتی داشته باشند.
از طرف دیگر همه کودکان و نیز والدین نگاه یکسانی به رفتارهای نامناسب ندارند. مثلا جستوخیز زیاد کودکان در برخی خانوادهها «تحرک طبیعی» آنها تلقی میشود و در برخی دیگر، از آن با «بیتربیتی و آزادی مفرط کودکان» یاد میکنند.
پس با درک وجود تفاوت در عرصههای مختلف به ارتقای تربیتی همه کودکان یاری رسانید.