نویسنده وبلاگ دنگ و باس، از خاطراتش در زمان جنگ ایران و عراق و عملیات کربلای پنج مینویسد.
بوی خون تنفرانگیزترین بوی دنیاست. نوعی اشمئاز که توصیف کردنی نیست. نمیدونم. شاید بوی خون هرکسی با دیگری فرق میکند و ترکیب صدها بوی مختلف اینقدر غیرقابل تحملتر میشد.
با وجود آنکه همیشه آرزو میکنم دیگر هیچوقت چنین بویی را تجربه نکنم، اما گاهی دلم میخواد در مرور خاطرات تلخ جنگ میتوانستم آن بو را عمیقاً احساس کنم تا بتوانم خودمو دوباره در آن محیط قرار بدم و زشتیهای جنگ را در بی خیالی صلح از یاد نبرم.
با وجود اینکه حالا دیگه چیزی قریب به 24 سال از آنموقع میگذره، اما هنوز هم بوی خون برایم هم معنی است با «عملیات کربلای 5 ». عملیاتی که حدود پانزده روز پس از همنام شماره 4 خود انجام شد و ما بوی خون بیشتری روتحمل کردیم. نه به این علت که عملیات کربلای 4 پیرزمندانه و با تلفات کمتری به انجام رسید، بلکه چون بسیاری از نیروهای اعزامی به عملیات قبلی حتی فرصت آن را پیدا نکردند که به بیمارستان اعزام شوند و مردم کوچه و بازار اهواز داستانها از عاقبت تکاندهنده نیروهای خودی در کانالهای آبی اطراف شلمچه و اون منطقه پنج ضلعی خوف انگیز برای هم نقل میکردند و ما هم که باشروع یک عملیات باید به مرکز مخابرات اهواز هجوم میبردیم و ساعتها درصف میایستادیم تا خبر سلامتی خودمان رامنتشر کنیم، مستمع مجانی این اخبار بودیم.
یادم میاد در روز دوم عملیات، برق شهر و شاید هم فقط منطقه خوابگاه ما در دو راه سوسنگرد قطع شد و همون موقع بین مردم پخش شد که رژیم عراق برق فشارقوی رو در آب وارد کرده و حالا پیکره اکثر نیروها رو سطح آب خشک شده و یا دست جمعی درگودال بعثی ها دفن شدند و علت قطع آب رو از وجود اجساد در آب میگفتند. اینطور بود که خوابهای ما هم یه جورایی درقالب فضای هراسآور این تعاریف شکل میگرفت و گردابهای پنج ضلعی صدها هدبند و چفیه را میبلعیدند و خون قبل از اینکه بویی ازآن منتشر شود، با گل و لای کانال میآمیخت.
بعد از بیست روز کربلای پنج آمد؛ با بوی خون و ماشینهای پر از زخمی و کشته و آژیر دیوانهکننده آمبولانسها و البته پیشرویهایی کوچک که لابد به اینهمه کشته و زخمی در خاک عراق و جانفشانیهای بعدی برای حفظ آن میارزید. اما هر چه بود بوی خون آنچنان شدید بود که از اعماق وجودم از جنگ بهراسم، بیرحمی جنگ افروزها رو لعن کنم و نگاهبان صلح باشم.
با سلام .متن این پست دروبلاگ دنگ وباس با انجام اصلاحاتنهایی درحال حاضر موجود است که میتواند جایگزین متن فعلی باشد ضمن اینکه بخش دوم از خاطرات مربوط به عملیات کربلای پنج به قلم همین نگارنده با نام «بهروز»دروبلاگ موجود است که انتشار آن دراین ستون بی ارتباط نیست.