نویسنده این وبلاگ عقیده دارد که استقبال از آيتآلله خامنهای خودجوش و مردمی بوده و بر خلاف ادعاهای مخالفین دولت، مردم قم با عشق و علاقه به دنبال رهبر جمهوری اسلامی میدویدند.
1. اول اینکه بسیاری از مطالبی که قبلا فکر میکردم میدانم را عمیقا لمس کردم و تبدیل به باورقلبیام شد. قبلا میدانستم که دستگاه تبلیغاتی نظام ظعیف و منفعل است؛ اینکه تلویزیون قابلیت نمایش بسیاری از واقعیتهای جامعه را ندارد ، اینکه عامدانه یا غافلانه واقعیات جامعه ٬ رقیقتر ویا حتی برعکسی منعکس میشود، ولی در این دوهفته - از قبل از سفر رهبری تا امروز - کاملا به عمق قضیه واقف شدم. هیچ کسی در کشور از دیدن صحنهها و اخبار پخش شده در تلویزیون، توان درک شور و محبت مردم را در این چند روز پیدا نخواهد کرد. چنانچه خود قبلا، از دیدن صحنههای استقبال مردم در شهرهای مختلف از رئیس جمهوری و رهبری، گاهی احساس تکراری بودن اخبار و غلو آمیز بودن آن را داشتم ؛ ولی در این ایام ،بیش از پیش احساس تاسف کردم. متنهای خبری تکراری و صحنههای تلویزیونی یکبعدی و کمسلیقه و بیتعهد، امواج زلال محبت تودههای مردم را ذبح کرده و میکند.
2. نکته دیگر اینکه از قبل از سفر رهبری مدام اخبار سایتهای مخالف و منتقد نظام و جنبشهای مدعای صداقت را دنبال میکردم. فرصت مناسبی پیش آمده بود که صداقت اخبار انها را درصحنه جامعه دنبال کنم.
اینکه این اخبار ناظر به روزها و خیابانهایی بود که خود من هر روزه با آنها در تماس بودم، فرصت بسیار خوبی برای محک درستی و وثاقت این رسانهها را فراهم کرده بود. زمانی که مینوشتند از اجبار مردم ومغازهداران به نصب پوسترهای رهبری و اینکه مزدوران نظام، به شدت در حال فعالیت برای پوشاندن فضای سرد استقبال از رهبری هستند، و هزاران خبر و تحلیل دیگر ... خواندن این اخبار و تحلیلها، و بعد قدم زدن در خیابانهای مجتمعهای مسکونی و دیدن بچههای راهنمایی و دبیرستانی که با خواهش و تمنا، میخواستند که عکس رهبر را به دوچرخه و ماشین مردم بچسپانن، ویا مغازهدار وخشکشویی و جواراب فروشیای که در عرض 10 دقیقه، چند بار از سفر رهبری و محبت خودشان به او میگفتند ، ویا جوان مریضی که ساعتها در صف انتظار برای ملاقات عمومی سر پا ایستاده بود و یا کفشهایی که در فشردگی استقبال از پا درآمده بود و یا ... . من حقیقتا به آنها حق میدهم که عصبانی و گیج باشند از تحلیل این عجایب قرن 21؛ قرنی که قرار بود قرن سلطه علیالاطلاق سکولاریزم باشد؛ قرنی که دین بنا بود توان ایجاد همبستگی اجتماعی و معنا بخشی حیات فردی خود را از دست بدهد.
3. عجیب تر برای من کسانی بودند که استقبال مردم از رهبر خودشان را بهانه یاد آن حدیث امیرالمومنین (ع) قرار داده بودند که ،نهی کرده بود از دویدن مردم به دنبال مرکب خود.
امیرالمومنین در سفری به مدائن، مردم را منع کرده بود از انجام اعمالی که در مقابل پادشاهان خود قبل از اسلام باید انجام میدادند. در اینکه کسی از مشاهده استقبال مردم قم و دیگر شهرها از مسولین نظام ، بیاد این حدیث بیافتند جای تعجب و شک به صداقت این متمسکان به سنت ناب اسلام و اهل بیت را دارد.
چرا که بعد از اسلام ، صحنههای متعددی از استقبال و گردهمآیی مردمی در احترام به بزرگان دین واقع شده است. استقبال مردم مدینه از پیامبر(ص) و استقبال مردم نیشابور از امام رضا (ع) از این قبیل است. مردم از کیلومترها دور از شهر ، به انتظار مینشستند و در وقت رسیدن پیامبر و امام رضا با سرود خوانی و گلریزان کردن، مهمان خود را تا مکان اسکان همراهی کردند. در هر دو مورد هم مکان اسکان، بعلت شدت اشتیاق مردم به میزبانی رهبران دینی خود، با شکلی مشابه تعیین شد. {در هر دو مورد برای اینکه احساس تبعیض به کسی القا نشود قرار شد که هر جا مرکب پیامبر و امام رضا ٬به زمین نشست محل اسکان ایشان باشد.}
4. برای من جای سوال است که چرا کسانی از ظرفیت انسجامبخشی و وحدتآفرینی ولایت فقیه غافلند؟ چرا با این کینهورزیها براحتی داشتههای کشور خودشان را، به عوض نداشتههای خودشان نقد میکنند و غافل از ضعفها تنها به ریشهکنی نقاط قوت ملی مشغول اند؟ من اگر منکر وضد ولایت فقیه هم بودم، هیچ گاه در شرایط فعلی دنیای امروز و کشور خود، این چنین بیسلیقه و جاهلانه سنگ به ستونهای سایبان بالای سرم نمیزدم. چند مکتب علوم سیاسی و جامعهشناختی را میتوانید نام ببریدکه تایید کند این حماقتهای روشنفکرنمایانه و از سر بیمسئولیتی را؟
5. رفتار امیرالمومنین در مقابل خلفای زمان خود٬الگوی خوبی برای کسانی است که خود را حق میدانند و مسولین نظام را باطل. سکوت و همکاری صادقانه امیرالمومنین، مشورتهای همیشگی دادن به خلفا، پرهیز از نق زدن و انتقاد آشکار و وحدت شکن و حتی اقتدای نمازهای جماعت خود به آنها و... همه این سعه صدرها به نفع حکومت اسلامی و وحدت مسلمانان٬باعث شده که امروز بسیاری از علمای اهل تسنن ادعا کنند که اختلاف علی با خلفا ٬افسانهای است، ساخته شده به دست شیعیان ! امروز اگر کسی با بیسلیقگیهای خود تیشه به ریشه داشتههای بسیار پرهزینه این نظام بزند ٬هیچ بهرهای از راه علی (َع) نبرده است ولو عمامهای به قدر ابوموسی داشته باشد.
در آخر اینکه ؛ عفان بصری از امام صادق نقل کرده است که فرمود :«میدانی که چرا این شهر را «قم» مینامند؟ زیرا اهل قم اطراف قائم آل محمد گرد آمده و با او قیام نمایند و و درکنار او ثابت قدم مانده و اورا یاری کنند. » بحار 216/60
jahle nevisandeh az in balatar nist ke maanande digaran donyaye emrooz ra ba gharnha pish moghayese mikonad. harche pish amad male 1400 sale pish boud na parsal, na emsaal va na dar ayandeh !! baraye emrooze khod zendegi konid na bar asaase zendegie arabhaye 1400 sale pish! Ali