نسخه آرشیو شده

قماربازانی که رو بازی می‌کنند
از میان متن

  • غفوریرو عجیب نیست که احمدی نژاد بازهم از برادری با همسایگان جنوبی و عرب خود بگوید، کمااینکه قبلاً هم می گفت و البته نه امروز و نه پیش از این به این برادری گفتن‌ها اعتقادی هم نداشت. اساساً احمدی نژاد بازی خود را در جای
آرش غفوری
جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹ - ۰۲:۵۰ | کد خبر: 58512

به بهانه انتشار اسناد ویکی‌لیکس، آرش غفوری، کارشناس مسائل سیاسی، به بررسی نقش انتشار این اسناد در روابط ایران و کشورهای عرب منتطقه می‌پردازد.

اجلاس کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس/ inn.ir

در حالی که بسیاری منتظر واکنش اعراب به افشاگری‌های اعراب بودند، این پادشاه عربستان یا امیر بحرین و شاهزادگان اماراتی نبودند که اسناد ویکی لیکس را در مورد آرزوی اعراب در حمله آمریکا به ایران تکذیب کردند، بلکه تنها محمود احمدی‌نژاد بود که ساعاتی پس از انتشار اسنادی که در آن، اعراب، ایران را «سر مار» و منشا فتنه در منطقه می‌نامیدند، به میان خبرنگاران رفت و از دوستی و برادری با اعراب گفت.

دو سال قبل از این هم که حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نیش و کنایه‌ای به پادشاه بحرین زد، منوچهر متکی راهی منامه شد تا به همتای خود در این کشور جنوبی ایران بگوید که یادداشت مدیرمسئول کیهان، علی رغم انتساب این روزنامه به رهبری عالی نظام، موضع نظام نیست و ایران قصد ایجاد بحران در رابطه با بحرین را ندارد.

جالب آنکه در میان ادعاهای مقامات دولتی و قضایی پس از انتخابات 88 نیز گروهی از حمایت کشورهای عربی و به خصوص عربستان از آنچه که «سران فتنه» نامیده می‌شود یاد کرده بودند و حتی موسوی و خاتمی از قول وزیر اطلاعات و رئیس شورای نگهبان تلویحاً متهم شدند که از کشورهای عربی برای سرنگونی محمود احمدی نژاد پول گرفته اند.

این ادعاها درحالی مطرح می شد که همزمان محمود احمدی‌نژاد با شاه بیمار عربستان تماس می‌گرفت و یادآوری می کرد ایران به دنبال رابطه خوب با عربستان – همان کشوری که مدعی هستند به سران فتنه پول می دهد – است.

اسناد ویکی لیکس در عین حال به انتخابات ایران که می‌رسد یک نکته دیگر را هم فاش می‌کند. اماراتی ها به آمریکایی‌ها گفته اند از جنبش سبز حمایت نکنند. چون میرحسین موسوی هم همان جاه طلبی‌های هسته‌ای احمدی نژاد را دارد و احتمالاً چون محبوبیت مردمی هم خواهد داشت، موفق خواهد بود.

مواردی که در بالا ارائه شد قطعه‌های گمشده‌ای از پازل سیاست خارجی ایران نیستند. همه آنها کارت‌های رو شده در قمار سیاست ایران هستند که باعث شده اند دست دو طرف بازی خوانده شود و در این میان هرچند بازار بلوف و دوره گردی و سرگرمی داغ است، اما حنای آن دیگر رنگی ندارد.

بر طرف عرب که حرجی نیست. سیگنال‌هایی که آنها در تمام دوران پس از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد ارائه می‌کردند بیانگر آن بود که از رئیس جمهور ایران دل خوشی ندارند. لااقل پس از زمانی که فهد در جده دست احمدی‌نژاد را گرفت و او را به عنوان رئیس جمهور جدید ایران به همتایان عرب خود معرفی کرد، انتظار نداشت که محمود احمدی‌نژاد از کنفرانسی که او میزبان آن بود، برای ماجراجویی‌های جهانی اش استفاده کند.

از همان زمان رابطه ایران و عربستان و بعد هم دیگر کشورهای عربی شکراب شد و هرچند در این بده و بستان‌های سیاسی گاهی در ظاهر دل می‌دادند و قلوه می‌گرفتند، اما در پس پرده سایه همدیگر را با تیر می‌زدند و در این میان هرچه ایران کوتاه می‌آمد، اعراب شمشیر از رو می‌بستند. درست برخلاف دوران هشت ساله خاتمی که حتی وقتی که قرار شد خاتمی به دیدار پادشاه عربستان در ریاض و زیارت حرمین شریفین در مکه و مدینه برود برای اولین بار طی آن سال‌ها، کنفرانس سران عربی نامی از جزایر سه گانه ایرانی نیاورد و ادعای حاکمیت بر آنها نکرد و وزیر کشور عربستان با همتای ایرانی خود پیمان نامه امنیتی بست.

سیاست خارجی احمدی‌نژاد به خصوص در رابطه با اعراب، بیانگر آن است که او ابایی از امتیاز دادن به آنها نداشته است و البته گویا این سیاست خارجی دولت او در برخورد با کشورهای دیگری چون چین و روسیه هم هست و دلیل آن هم پرواضح است.

احمدی نژاد آن قدر میدان بازی سیاست خارجی در ایران را از شرق تا غرب گسترش داده است که برای مقابله با آمریکا و مخالف‌خوانی در سطح بین المللی حاضر است به تمام دنیا امتیاز دهد تا از آنها برای یک رای در سازمان ملل و تبلیغات داخلی استفاده کند. رایی که البته در انتها به نام ایران هم در صندوق نمی‌رود و اگر هم مخالف ایران نباشد در بهترین حالت ممتنع است. تجربه تمام قطعنامه‌های سازمان ملل که علیه ایران تصویب و امضا شدند و ایران قبل از آن مدعی بود که امکان ندارد به تصویب برسند و همچنین انزوای ایران در اجلاسیه های بین المللی، خود گواه این مطلب است.

از این رو فاش شدن ظاهری سیاست خصمانه اعراب در قبال ایران، چندان امر غیرمعمولی نیست که بر بازی سیاسی ایران در رابطه با اعراب تاثیر بگذارد. ایران سیاست خود را در قبال اعراب پس از انقلاب با اهرم های فشاری که در لبنان و فلسطین داشت تنظیم می‌کرد و در سال‌های پایانی دهه هفتاد و اواسط دهه هشتاد دو رکن موثر آن را به حماس و حزب الله داد و به یک توازن در رابطه با اعراب رسید. توازنی که در دوران احمدی نژاد بهم خورد  چون ایران جبهه‌های جدیدی در ماجراجویی گشود. ایران هرچند در ظاهر ژست قدرتمدارانه می‌گرفت اما از جیب ملت ایران به نفع دیگران خرج می‌کرد. 

همین اسناد ویکی لیکس بیانگر استفاده‌ای است که اسرائیل در تمام این سال‌ها از ماجراجویی‌های احمدی نژاد می‌کند و پول‌هایی است که اعراب در جیب کمپانی های اسلحه سازی آمریکایی به بهانه ترس از ایران می‌ریزند. ایران هم البته از تمام اینها خبر دارد. ایران حتماً می‌داند که اعراب حال با بزرگنمایی یا هر بهانه دیگر قصد تحریک آمریکا را دارند اما از آنجا که سیاست خارجی دولت نهم و دهم، سیاستی مبتنی بر منافع درازمدت ملی نیست و ماجراجویی را بر تعقل ترجیح می دهد، انتشار اسناد ویکی لیکس فقط بیانگر ظاهر روابط ایران و اعراب است.

از این رو عجیب نیست که محمود احمدی‌نژاد بازهم از برادری با همسایگان جنوبی و عرب خود بگوید، کما اینکه قبلاً هم می‌گفت و البته نه امروز و نه پیش از این به این «برادری» گفتن‌ها اعتقادی هم نداشت. اساساً احمدی‌نژاد بازی خود را در جای دیگری تعریف کرده است. به همین دلیل مدعی می‌شود که انتشار این اسناد بازی روانی آمریکایی‌هاست. او البته چندان ناراست هم نمی‌گوید. در همین بازی روانی دوتن از نزدیک‌ترین افراد به رئیس جمهور، اسفندیار رحیم مشائی و محمدرضا رحیمی، رئیس دفتر و معاون اول، هر دو از امتیاز دادن به آمریکایی‌ها و سازش با آنها گفته اند. سازشی که طرف غربی انتظارش را هم ندارد. حال بگذارید اعراب نگران باشند. وقتی ایران با آمریکا سازش کند دیگر نگرانی اعراب چندان برای رئیس دولت دهم اسلامی ایران و اطرافیانش محلی از اعراب نخواهد داشت.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی