نسخه آرشیو شده

تنبیه نکنید؛ کودک را در برابر نتیجه عملش قرار دهید
از میان متن

  • اگر کودک عواقب طبیعی عملش را تجربه کند یا در برابر نتیجه عملش قرار گیرد به تدریج یاد می‌گیرد تا پیش از انجام هر کاری، به عواقب آن فکر کند و از اشتباهاتش درس بگیرد
مردمک
جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹ - ۱۸:۱۰ | کد خبر: 58619

نویسنده در این مقاله در هشداری به والدین استفاده از شیوه «پیامد عمل» در اصلاح رفتار کودکان و کمک به درک بیشتر آن‌ها را توصیه می‌کند

در بسیاری از جنبه‌های زندگی از جمله فرزندپروری می‌توان از شیوه «توجه به پیامدها یا عواقب عمل» برای اصلاح رفتار استفاده کرد.

پیامد، نتیجه طبیعی و منطقی یک رفتار یا رویداد است اما تنبیه چیزی جدای از پیامدهاست. فهم پیامدهای طبیعی رفتار می‌تواند به بهبود تدریجی رفتار کودک در آینده منجر شود ولی با تنبیه فرق دارد.

مثلا کودکی که از انجام تکلیف مدرسه سرباز می‌زند ممکن است از سوی معلم نمره بدی بگیرد، مادر یا دوستش رفتار منفی نسبت به او نشان دهند، خود او احساس بدی داشته باشد و بالاخره این‌که اگرچه دیر شده ولی باید تکلیف را انجام دهد.

همه این پیامدها، نتیجه منطقی و واقعی انجام ندادن تکلیف است.

اما کودکی که به خاطر عدم انجام تکلیفش برخی امتیازات را مانند تماشای تلویزیون از دست می‌دهد در حال تنبیه شدن است.

در داخل خانواده می‌توان برخی از انواع شیوه‌های تنبیهی را به صورت نتیجه یا پیامد عمل تعریف کرد.

مثلا در خانه ممکن است این قانون حاکم باشد که کودکان باید تکلیف مدرسه را پیش از تماشای تلویزیون انجام دهند. بنابراین پیامد عدم انجام تکلیف در صورت وجود چنین قانونی، تماشانکردن تلویزیون است. در چنین شرایطی این خانواده معین از تنبیه استفاده نکرده است.

اما اگر در همین خانواده، عدم انجام تکلیف مدرسه منجر به از دست دادن سایر امتیازات شود یا محدودیت‌های دیگر برای کودک گذارده شود در واقع کودک تنبیه شده است. مثلا این‌که کودک به دلیل عدم انجام تکلیف مدرسه نتواند با دوستانش بازی کند یا مجبور شود به یک اتاق تنها برود، تنبیه در باره او اعمال شده است.

در پرورش فرزندان، برای استفاده از مدل پیامدهای منطقی عمل، باید بین رفتار و پیامد رفتار رابطه آشکاری وجود داشته باشد یا والدین آن را برقرار کنند. مثلا می‌توان به کودک گفت که در صورت شلوغ کردن اتاق باید آن را مرتب کند. پس پیامد شلوغ‌کردن اتاق، مرتب کردن آن از سوی خود کودک است.

در این‌جا مرتب کردن اتاق شلوغ از سوی کودک، تنبیه او نیست ولی اگر مادر اسباب‌بازی کودکش را به دلیل شلوغ‌کردن اتاق از او بگیرد و اجازه بازی با آن را به او ندهد تنبیه، اعمال کرده است.

استفاده از «پیامد عمل» به درک بیشتر کودک می‌انجامد

علت استفاده زیاد افراد یا خانواده‌ها از تنبیه، اثربخشی زودهنگام آن است. به عبارت دیگر تنبیه با وجود زیان‌های دیگر، معمولا منجر به پایان فوری رفتار ناخواسته می‌شود اما فرایند استفاده از پیامدهای عمل در اصلاح رفتار، کاملا آرام و تدریجی است و به کودک کمک می‌کند تا گام بعدی منطقی را درک کند.

به عبارت دیگر وقتی کودک به طور طبیعی بفهمد که نتیجه شلوغ کردن اتاقش صرف وقت زیاد برای مرتب‌کردن آن است تدریجا این کار را کمتر می‌کند و در صورتی که اتاق را به‌هم بریزد می‌داند که باید نتیجه عملش را تجربه کند.

به این ترتیب کودک شروع به درک آن می‌کند که پیش از انجام هر کاری، به عواقب آن فکر کند.

کودکی که از انجام تکلیف مدرسه سرباز می‌زند خواهد فهمید که او بالاخره باید این کار را بکند حتی اگر آخر شب باشد، خیلی خسته باشد یا سر آن جنگ و دعوا راه بیفتد. او باید تکلیف را حتی اگر یک یا دو روز از آن بگذرد انجام دهد. ضمن این‌که این امر یعنی عدم انجام تکلیف، عواقب منفی دیگر را نیز با خود دارد.

استفاده از شیوه پیامدهای منطقی برخلاف تنبیه فرایندی تدریجی است چرا که کودک باید به تدریج یاد بگیرد که هر عملی پیامدهای منطقی خود را دارد. پیامد شلوغ کردن اتاق مرتب کردن آن و  پیامد مراقب نبودن در نگهداری از اسباب‌بازی ازدست دادن آن است.

کودک یاد می‌گیرد که اگر ظرف غذایش را به مدرسه نبرد، گرسنه خواهد ماند و یا اگر با دوستش بدرفتاری کند، توجه او را از دست خواهد داد.

استفاده از «پیامد عمل» باعث درس‌گرفتن کودک از اشتباهاتش می‌شود

در صورتی که کودک اسباب‌بازی خود را خراب کند و والدین بلافاصله اسباب‌بازی همانند آن را در اختیارش قرار دهند کودک نمی‌تواند رابطه علت و معلول یا پیامدهای طبیعی عمل را بیاموزد.

اتاق کودکی که پس از شلوغ کردن آن همواره مرتب شده است فرصت یادگیری لزوم مرتب نگهداشتن اتاق را از کودک می‌گیرد.

ضمنا باید توجه داشت که برخی از پیامدهای منطقی وقایع، خطرناک هستند مثلا نمی‌توان به کودک اجازه داد که اجاق گاز را لمس کند تا یاد بگیرد که این وسیله خیلی داغ است.

از طرف دیگر استفاده از پیامدهای طبیعی رفتار برای اصلاح رفتار کودکان می‌تواند امکان انتخاب یکی از دو گزینه را نیز به کودک بدهد که این نیز خود به درک چگونگی تصمیم‌گیری و انتخاب درست در زندگی او کمک می کند.

مثلا می‌توان از کودک پرسید که آیا ترجیح می‌دهد بعدازظهر استراحت کوتاه بکند و شب یک ساعت بیشتر بیدار بماند یا می‌خواهد بعدازظهر اصلا نخوابد و شب زودتر استراحت کند. یا در نمونه‌ای دیگر به کودک فرصت انتخاب یکی از دو برنامه تلویزیونی دلخواهش داده می‌شود.

انتخاب یک از دو گزینه و عمل به آن به کودک فرصت رویارویی با شرایط متفاوت و پیامدهای مختلف را می‌دهد و در نهایت باعث می‌شود که او در زندگی بتواند با درنظرگرفتن مزایا و معایب گزینه‌ها به تصمیم‌گیری منطقی دست بزند. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی