نسخه آرشیو شده

حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی اجرا نشد
حبیب‌الله لطیفی، دانشجوی کرد
از میان متن

  • همزمان با اعلام اجرای حکم، خانواده وی و جمعی از مردم سنندج در مقابل زندان سنندج جمع شدند
مردمک
یکشنبه ۰۵ دی ۱۳۸۹ - ۰۶:۰۸ | کد خبر: 59062

اجرای حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی که برای صبح یکشنبه 5 آذرماه در سنندج تعیین شده بود، لغو شد. حبیب‌الله لطیفی، دانشجویی کرد است که به اتهام شرکت در دو دو بمب‌گذاری و حمله به یک پاسگاه، به اعدام محکوم شده است.

اجرای حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی که برای امروز صبح یکشنبه 5 آذرماه در سنندج تعیین شده بود لغو شد.

این دانشجوی کرد قرار بود امروز صبح به اتهام محاربه در زندان سنندج اعدام شود، اما رئیس زندان مرکزی سنندج با حضور در بین تجمع کنندگانی که خواهان توقف اجرای حکم اعدام بودند، اعلام کرد که حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی اجرا نخواهد شد.

خانواده این زندانی و جمعی از مردم سنندج با اعلام اجرای حکم، شب گذشته در مقابل زندان سنندج جمع شده بودند.

حبیب الله لطیفی به اتهام دست داشتن در دو بمب‌گذاری و حمله به یک پاسگاه در سال 1385 در شهر سنندج دستگیر شد. دادگاه در تابستان سال 1387 جرم او را «محاربه» تشخیص داد اما وی هیچ گاه حاضر نشد اتهاماتش را بپذیرد.

پس از این حکم و با وجود اعتراض حبیب‌الله لطیفی و دو وکیلش، آقایان احمدی و صالح نیکبخت، دادگاه تجدید نظر هم در زمستان 1387 حکم اعدام را تایید کرد. تلاش‌های وکلای او نیز برای لغو این حکم در دیوان عالی ایران با شکست مواج شد و حکم در بهار سال 88 تایید شد.

آقای نعمت احمدی نحوه تحقیقات درباره دست داشتن وی در آن حوادث را «ناقص» خوانده و خواستار تحقیقاب بیشتر شده بود.

پس از اعلام خبر اعدام قریب‌الوقوع حبیب‌الله لطیفی، عفو بین‌الملل و برخی دیگر از سازمان‌های حقوق بشری خواستار لغو این حکم شدند و برخی از ایرانیان معترض با حضور در مقابل سفارت‌خانه‌های ایران از جمله پاریس به این حکم اعتراض کردند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

laghve aedam

اعدام باید در ایران لغو شود . مثل شکنجه که هد اقل در قانون ممنوع است . احزاب ایرانی باید روی این موضوع متمرکز شوند . قدم بعدی حرکت به سوی کثرت گرایی و به رسمیت شناختن تمامی آرا و عقاید است .
من یک بار قبلا گفتم چرا ما نباید دموکراسی را از خانم اله بقراط یاد بگیریم (که قبلا چریک بوده انهم کمونیست )و سران ان سازمان تروریستی با آرمان های انقلابی مارکسیستی لنینیستی همه به شوروی سابق فرار و از آنجا به آلمان و انگلیس و سوئد رفتند و حالا هیچ دموکراتی را دموکرات نمیشناسند . خوب باید هم همینطور باشد چون مغزشان روی خود برتر بینی مارکسیستی تنظیم شده و همانجا گیر کرده .
خوب وقتی این همه آزادی خواه و دموکرات و لیبرال دموکرات (که واقعی ترین دموکراسی عملا موجود حاصل اندیشه آنهاست) داریم چرا باید از یک تغییر عقیده داده و تازه دموکرات یاد بگیریم که چندان هم اندیشه اش خالص نیست و هر از چند گاهی یاد مارکسیسم لنینیسم میکند . مثل وقتی که میگوید من به هر اندیشه ای احترام نمیگذارم ! مثل اینکه مذهبی ها اسلام را از مارکس و مارکسیست ها مارکسیسم را از ایت الله یاد بگیرند . مسخره نیست ؟
-خوب پس من هم بگویم  به سوسیالیسم احترم نمیگذارم چرا ؟ چون این همه جنایت به تایید خود الهه با نام سوسیالیسم ناب انجام شده !
-ان دیگری بگوید من به مشروطه سلطنتی احترام نمی گذا رم چون ان همه جنایت به نام مشروطه سلطنتی صورت گرفته !
-ان دیگری بگوید من به جمهوری احترام نمیگذارم چون ان همه جنایت به نام جمهوری انجام شده و ان رییس جمهور که بیش از همه جنایت کرده اگر از خودش و هوادارانش بپرسی میگویند ناب ترین نظام جمهوری همین است که آنها ایجاد کرده اند .

laghve aedam | ۰۶ دی ۱۳۸۹ - ۰۱:۴۵
laghve aedam

این هیتلر اتفاقا سوسیالیست بود . پادشاه نبود . مذهبی نبود . هر قدرت غیر پاسخ گو نهایتا کارش به استبداد و جنایت میکشد .
ان استالین اتفاقا مارکسیست بود ، پادشاه نبود ، خلقی بود ، انقلابی بود . مذهبی نبود . ناسیونالیست نبود ، سرمایه دار نبود . از حزب توده و مارکسیست های دیگر بپرسی هنوز میگویند او ناب ترین کمونیست بود و خروشچف و بقیه رویزیونیست بودند .
ان کیم جونگ ایل یک کمونیست بود . به نظر کره شمالی ها بسیار انقلابی و خلقی بود . برای زحمتکشان و عدالت میجنگید . خوب ۳ میلیون آدم کشت و ۵ میلیون گرسنه الان پسرش بر جا گذاشته .
کاسترو انقلابی بود ، چریک خلقی بود ، هنوز الهه بقراط و چپ های دگر دیسی پیدا کرده هم جرات ندارند بگویند او دیکتاتور است ، یک میلیون بیکار به جا گذاشته ، دختران جوان پس از ۵۰ سال حکومت مطلقه او از تن فروشی به ارزانترین قیمت (  ۲۰ دلار ) برای جبران فقر خود استفاده میکنند . روز نامه نگاران را به زندان انداخته سالهای دراز و یکی از آنها در اثر اعتصاب غذا همین چند وقت پیش مرد . جامعه تک صدایی ، بدون ماهواره و کامپیوتر و اینترنت و هیچ منتقدی را بر نمی تابد . ۵۰۰ نفر را چه گوارا بدون دادگاه اعدام کرد . مثل خلخالی سر پایی .
نه خانم بقراط شما و دیگر چپ ها چیزی از دموکراسی غربی نیاموخته اید. شما همانقدر از دموکراسی میفهمید که مذهبیون و ج ا میفهمد .  فقط به آنچه خودتان قبول دارید احترام میگذارید . پس اگر به قدرت برسید مثل همین آقای خامنه ای که پیپ میکشید و سه تار میزد و شعر میگفت و با شریعتی نشست و برخاست داشت و شریعتی که با روحانیت رسمی مخالف بود او را روحانی آگاه مینامید ، پس از چند صباحی به اتهامات واهی مثل غرب زده ، مزدور سرمایه داری  ، نوکر  امپریالیسم ، سوسیالیست منحرف ، لومپن ، ضد خلق ، مرتبط با رژیم سابق ، دیکتاتور ، تروریست ، فاشیست ، ..... اعدام و یا  شکنجه و زندان میکنید . با غرور هم میگویید من به هر عقیده ای احترام نمیگذارم ! .
خانم بقراط خلط مبحث میکند وقتی میگوید در غرب فاشیست ها را محاکمه کردند به خاطر عقایدشان ! چون جنایت بار بود ! این یک دروغ آشکار است که هرکس در غرب زندگی میکند میداند کسی را به خاطر عقیده ( هر چقدر فاشیستی یا تروریستی باشد ) نه دستگیر و نه محاکمه میکنند ! تروریست های اسلامی رادیکال در قلب لندن تظاهرات میکنند و خواهان حمله به امریکا و غرب میشوند علنی !!!! اما تا زمانیکه کسی اقدامی نکرده و یا فرد مشخصی را تهدید به مرگ نکرده نه دستگیر میشود ، نه محاکمه . سی ان ان بار ها از تظاهرات اینها فیلم نشان داد و کارشناس حقوقی برنامه گفت از نظر حقوقی نمیشود اینها را دادگاه برد ! هنوز در آلمان فاشیست های هوادار هیتلر تظاهرات میکنند با همان علائم و پلاکارد ها .
آیا میتوانید تصورش را بکنید کسی در ج ا یا در کوبا یا در شو روی سابق برود در خیابان و تظاهرات کند و از امریکا  بخواهد به  مارکسیست ها یا مسلمانان حمله کند و سالم بماند ؟
در غرب شما را برای عمل غیر قانونی یا استخدام کسی برای انجام یک عمل غیر قانونی یا تشکیل گروه برای انجام یک عمل غیر قانونی محاکمه میکنند انهم محاکمه واقعی با دادگاه و وکیل و هئیت منصفه نه مثل استالین و کاسترو و خلخالی .
یعنی فاکتور عمل و اقدام به عمل است که موجب وقوع جرم میشود نه اندیشه . کسی را به خاطر اندیشه محاکمه نمیکنند .

laghve aedam | ۰۶ دی ۱۳۸۹ - ۰۱:۴۱
laghve aedam

بحث آقای کرمی این نیست که شما هر عقیده ای را باید قبول داشته باشید . یا از ان خوشتان بیاید . یا نگویید که از ان بدتان می اید . بحث بر سر ان است که به عقاید دیگران چون مطابق میل شما و سلیقه شما نیستند حمله نکنید و صاحب ان عقیده را سنگسار نکنید . حالا چرا شما هیتلر را مثلا می زنید ؟ حمله شما به لیبرال ها و روشنفکران دینی و لیبرال دموکراسی و سلطنت طلبان  برای چیست ؟ آیا آنها هم هیتلر هستند ؟
دیکتاتور ها برای آغاز دیکتاتوری همیشه سراغ یک عقیده و فرد منفی میروند که مقبولیتی ندارد بعد یواش یواش سراغ دیگران می آیند تا نهایتا  به خودی ها میرسند .
در ج ا اول سران رژیم سابق را اعدام کردند ، کسی چیزی نگفت ( جز بازرگان ). بعد بازرگان را بیرون انداختند ، بعد ارتشی هایی که در کودتای نوژه بودند ، بعد مجاهدین ، بعد شریعت مداری و خلق مسلمان و بنی صدر ، قطب زاده ، ....... تا رسیدند به همه گروه های بیرون قدرت . بعد خط امام ، بعد رفسنجانی ، بعد خاتمی ، بعد موسوی و کروبی ، بعد حسن خمینی ،  بعد اصول گرایان نق زن ، و داستان ادامه دارد .
سوسیال دموکراسی غرب هیچ شباهتی به ان چه بقراط و چپ های نو سکولار شده میگویند ندارد . بسیار لیبرال است و دمخور با لیبرال ها . از مارکسیسم انقدر دور شده که با سرمایه داری بیشتر اشتراک دارد . اصلا مارکسیست نیست . برای حاکمیت طبقه کارگر تلاش نمیکند ، مالکیت خصوصی را و سرمایه داری را کاملا پذیرفته و فقط برای حقوق و مزایای بیشتر کارگران از طریق سندیکاها اقدام میکند . نه زندانی سیاسی دارد ، نه در احزاب سوسیال دموکرات کتابهای مارکس و انگلس ترویج و نه  تعریف و تمجید از شوروی و کوبا و کره شمالی میشود .  در احزاب کمونیست چرا .
سوسیال دموکراسی همان لیبرال دموکراسی است که محدودیت های بسیار رقیقی برای سرمایه داری وضع میکند از طریق پارلمان و دولت . به محض اینکه این محدودیت ها موجب کاهش بهره وری و افزایش هزینه شد مردم در انتخابات بعدی آنها را کنار میگذ ا رند و یک میا نه رو یا را ست را می آورند . اکثر احزاب سوسیال دموکرات در کشور هاشان با بحران کار ایی و هزینه روبه رو هستند و در حال عبور به میانه و راست هستند .
هیچ قرابتی بین سوسیال دموکراسی و ان چه در ایران به نام چپ وجود دارد دیده نمیشود . چپ ایرانی مثل مذهبی  ها و سلطنت طلبان بسیار خصلت استبدادی و قابلیت تبدیل به دیکتاتوری شدن دارد . حتا مذهبی ها و سلطنت طلبان بهتر از چپ ایرانی تحول یافته و از گرایشات دیکتاتور منشانه بیشتر فاصله گرفته و گذشته خود را نقد کرده اند . مثل سروش و داریوش همایون و رضا پهلوی . اما در چپ نگهدار و بقراط و کشتگر هنوز به اندازه سابق ریشه های ضد  غرب و دموکراسی لیبرال هستند و هر از چند گاهی فیلشان یاد حمید شرف و خسرو گل سرخی و جزنی و دیگر کارگزران دیکتاتوری پرولتاریا میکند . اینها از نقد آشکار و بنیادی شوروی ، کاسترو ، چه گوارا ، .... عاجزند . نمایشی و کلی دیکتاتوری سوسیالیسم واقعا موجود را گاهی رد میکنند .

laghve aedam | ۰۶ دی ۱۳۸۹ - ۰۱:۳۵
انسان سکولار

ضمن تشکر از لغو این عمل ناپسند باید بگویم که واقعا از این همه بی توجه‌ای شگفت زده می‌شوم که چطور مقامات مسئول و حاکمان نمی‌فهمند عمل اعدام چقدر کار زشتی است

وقتی دولت به خود اجازه می‌دهد به اسم قانون و به قصد تنبیه آدم‌هائی که مرتکب اشتباه شده‌اند جان یک انسان را بگیرند چطور نباید انتظار داشت که انسان‌های خشمگین از این کار خودداری کنند.

کسی از ترس مجازات بر خشم خود غلبه نخواهد کرد باید انسان چنان در افکار جامعه تکریم شده باشد که به خود اجازه ندهد در هر صورتی کسی را به خاطر اختلاف بکشد

قانون قصاص که هیهات است

یعنی شما جان یک انسان را (اغلب نه قاتل واقعی بلکه مرتکب قتل غیر عمد) بسپاری دست خانواده‌ی داغدار او

و بگوئی شما انتخاب کنید یا جان این شخص را با دست خود بگیرید یا رضایت بدهید بدون مجازات معقولی آزاد شود و برود

خدا یک عقل درست و حسابی به ما ملت بیمار بدهد آمین

انسان سکولار | ۰۵ دی ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۲
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی