برای ایرانی هایی که تحولات سریع تونس و فروپاشی حکومت زین العابدین بن علی را پیگیری می کردند، حوادث یک ماه گذشته این کشور از جهات بسیاری یادآور وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری بود. نحوه برخورد نیروهای امنیتی با مردم معترض در خیابان ها و پایداری مردم تونس در مقابل آن و اتهام حکومت به دست داشتن دولت های خارجی در اعتراض ها و اعمال سانسور شدید بر رسانه ها در فرایند شبیه بسیاری از حوادث پس از انتخابات ایران بود.
روند سریع فروپاشی
سلسله اتفاقاتی که به سرنگونی حکومت استبدادی بن علی انجامید، ماه گذشته و بر سر اعتراض به افزایش قیمت ها و بیکاری گسترده در میان جوانان آغاز شد و به سرعت به تظاهرات های خیابانی فراگیر در پایتخت و سایر شهرهای این کشور شمال آفریقا تبدیل شد.
حکومت زین العابدین بن علی بلافاصله با فرستادن نیروهای ارتش به خیابان ها، دست به سرکوب معترضان زد که در جریان آن حداقل شصت نفر کشته شدند. در این فاصله بن علی به شدت بر محدودیت رسانه ها افزود، حکومت نظامی اعلام کرد و اعمال مردم معترض را تروریستی خوانده و تا انجا پیش رفت که ادعا کرد دست نیروهای خارجی در پس نا آرامیها و اغتشاشات قرار دارد.
با وجود سرکوب گسترده، در طول این یک ماه، خیابان ها نه تنها از معترضان خالی نشد، بلکه نخبگان و جریانهای سیاسی از اسلامگرایان تا چپگرایان به جمع معترضان پیوستند تا به این ترتیب مطالبات و شعارها رادیکال تر شده و قلب حکومت را نشانه رود. این در حالی بود که شکاف ها در داخل ارتش به مرور نمایان می شد و ارتش تونس با رغبت اندکی به دستورها برای درو کردن معترضان عمل می کرد.
با مشاهده وضعیت ارتش و افزایش فشارها در داخل و خارج، زین العابدین بن علی در سیاست سرکوب دچار تردید شد.اشتباهی که به سرنگونیاش انجامید. وی، در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که صدای مردم تونس را شنیده است و قول می دهد که به وضع فساد در کشور رسیدگی کرده، سانسور را از مطبوعات و اینترنت برداشته و به ارتش فرمان دهد که از شلیک تیر به سوی مردم خودداری کند. او همچنین وزیر کشورش را نیز که در پس فرماندهی سرکوب مردم در خیابان ها بود، از کار برکنار کرد. اما این اقدام، نه تنها مخالفان را آرام نساخت، بلکه باعث شد مردم تونس با تجمع در برابر کاخ بن علی، خواستار برکناری خود وی شوند.
فاصله سخنرانی تلویزیونی بن علی تا فرار وی به عربستان سعودی، بسیار کوتاه تر از آن بود که بتوان باور کرد.
پیامد برای حکومت های دیگر
ساقط شدن حکومت بیست و سه ساله زین العابدین بن علی در حرکتی که از مشخصات یک انقلاب چیزی کم ندارد، برای رهبران ایران، مخالفان حکومت و مردم و همینطور برای جامعه بین المللی پیام هایی دارد.
سرعت شکل گیری این خیزش و سرنگونی بن علی، به گونه ای بود که نه گروه های سیاسی تونسی و نه ناظران خارجی پیشبینی نمی کردند. زین العابدین بن علی برای سال های طولانی با مشت آهنین به اداره کشور پرداخته و با سرکوب گروه های مخالف، سکولاریسمی از نوع فرانسوی را بر کشور حاکم ساخته بود.
فروپاشی حکومتی که توانایی سرکوب آن بسیار بالا بود و در عین حال کم و بیش از حمایت قدرت های بین المللی مانند فرانسه و آمریکا برخوردار بود، قطعا زنگ خطر را برای حکومتهای استبدادی از مغرب تا عربستان و از ایران تا مصر به صدا در می آورد.
همزمانی تحولات تونس با ناآرامی ها در الجزایر و اردن که بر سر مسائل اقتصادی و معیشتی آغاز شده و هنوز در جریان است، نشان می دهد که لزوما تحولات تونس محدود به مرزهای این کشور نمی شود و می تواند پس لرزه های بزرگی در سایر نقاط خاورمیانه به دنبال آورد.
طبیعتا آمریکا و فرانسه که به طور سنتی دارای نفوذ قوی در منطقه مغرب عربی است، با برکناری زین العابدین بن علی نگران آینده تونس هستند و سعی خواهند کرد مسیر فعلی تحولات تونس رادیکالیزه نشده و به روی کار آمدن حکومتی ضد غربی در این کشور نینجامد. این در حالیست که در طی سرکوب های یک ماه گذشته، آمریکا و اتحادیه اروپا انتقادهای ملایمی از نحوه برخورد حکومت بن علی با معترضان به عمل آوردند که با حجم سرکوب ها همخوانی نداشت. حتی وزیر کشور فرانسه، در جریان نا آرامی ها، به تونس و الجزایر پیشنهاد کرده بود تا از نیروهای زبده امنیتی فرانسوی برای کنترل اوضاع و حفظ امنیت استفاده کنند.
پیروزی سریع مردم بر ارتش و دستگاه امنیتی تونس، اسباب سر افکندگی در پایتخت های غربی شده است که نتوانستند خوانش دقیقی از سر تحولات وضعیت حاد تونس داشته باشند.
ایران و تحولات تونس
در رابطه با ایران، باید گفت که برکناری زین العابدین بن علی که عمدتا مواضع غیر دوستانه ای با جمهوری اسلامی داشت، نمی تواند خبر بدی برای رهبران کشور به شمار رود.
روابط تونس و جمهوری اسلامی از هنگام انقلاب 1357 به دلیل حمایت تهران از گروه های اسلامگرای مخالف حکومت تونس و سیاست های غربگرای حکومت های حبیب بورقیبه و بعدا زین العابدنی بن علی، همیشه در سطح پایینی قرار داشت و حتی در جریان جنگ ایران و عراق به دلیل حمایت های حکومت تونس از صدام حسین، عملا قطع گردید.
با این حال، به نظر می رسد مقامات ایران از دوران پس از انتخابات آنچنان دلمشغول مخالفت های داخلی و مسائل مربوط به مهار جنبش سبز هستند، که خیزش مردم تونس و سقوط حکومت بن علی را بیشتر از زاویه مسائل داخلی خود دریافته باشند. حداقل در سطح رسانه ای، رسانه های حکومتی در ایران چندان به برجسته کردن تحولات تونس نپرداخته و سعی کرده اند با آرامی از کنار ان عبور کنند.
این در حالیست که جمهوری اسلامی برای سال ها، به اسلامگرایان مخالف حکومت تونس کمک می کرد تا حکومت غربگرای این کشور را تغییر دهند. با توجه به این سابقه و همچنین روابط تیره و تار جمهوری اسلامی و حکومت بن علی، حجم اندک پوشش تحولات این کشور در رسانه های حکومت ایران جالب توجه بوده و در خور تامل است.
خوب این تازه اول کارشونه ! بیش از اینکه عمل مهم باشه نتیجه اش مهم است . انقلاب و شورش و کودتا زیاده اینکه سرانجامش به کجا میرسه اهمیت داره
یک خط تاریخ تموم شد به اولش رسید . کی خط جدید رو بنویسه مهم هست . زمان ثابت کرده چیزی عوض نمیشه
فاصله شحاعت و حماقت یه قدمه خیلی کوچکه. البته احمدی نژاد به نظر من چند صد کیلومتر تا الان از این خط ظریف زده جلو که حتما لابد از شجاعتشه.
چرا راحت دروغ میگید.تیتر خبرهای صدا وسیما در این 2 روز تحولات تونس بود.بعد کدوم خبرگزاری تو جهان یک ماه اعتراض مردم تونس رو پوشش داد که حالا شما به تلوزیون ایران خرده میگیری.تونس سر جمع 10 میلیون جمعیت داره هیچ کی فکر این جا رو نمیکرد. تو مصرشدکه هشتادمیلیون هستن نتونستن کاری کنن.شما سبز ها سر خورده این به خاطر همین دوست دارین همه چی رو به انتخابات ربط بدین.نظام اگه یک کم از جلبک های سبز میترسید هدفمند کردن یارانه ها رو اجرا نمیکرد.پیشنهاد میکنم حتما مقاله عبدالرحمن راشدرو در روزنامه الشرق الاوسط که خیلی هم ضد ایران وجمهوری اسلامی هست بخونید.عنوان مقاله :نجاد رجل شجاع حقا .توی گوگل سرچ کنید.به جا این چرندیات چهار تا تحلیل واقع بینانه تحویل ملت بدین .