طرحهای بزرگ انرژی در حالی در عسلویه اجرا میشود که به گفته محمد درویش، عضو هیئت علمی سازمان جنگلها این روند باعث آسیب دیدن محیط زیست این منطقه شده است.
کمتر نقطهای را در ایران شاید بتوان برشمرد که حجم سرمایه گذاریهای صورت گرفته در آن در طول پانزده سال اخیر به اندازه عسلویه باشد.
کافی است به تصاویر ماهوارهای سواحل خلیج فارس در استان بوشهر در حد فاصل کنگان، بندر طاهری، جم و ریز تا عسلویه در منتها الیه خاوری استان بوشهر بنگرید تا دریابید که حجم تظاهرات دیداری سرزمین و تغییرات شگرف رخ داده، چگونه سیمای سواحل خلیج فارس را به ضرب تزریق ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در عسلویه تغییر داده است؛ روندی که قرار است در دوران زمامداری دولت دهم، همچنان ادامه یافته و ۴۳ میلیارد دلار دیگر هم در این منطقه سرمایه گذاری شود.
تصویر – پیشروی به سوی خلیج فارس و دفن خاک و سنگ در ساحل
با این وجود و به رغم چنین حجم انبوهی از سرمایه گذاری ارزی و ریالی در منطقه، استان بوشهر همچنان در شمار پنج استانی در کشور قرار دارد که از بالاترین نرخ بیکاری رنج میبرند و شرایط به نحوی است که رشد بیکاری در طول سال گذشته در این استان، تقریباً دو برابر متوسط کشور بوده است. این در حالی است که استان بوشهر پس از هرمزگان با ۶۰۰ کیلومتر مرز ساحلی با خلیج فارس، دارای بیشترین همجواری با دریاست و به همین سبب از اهمیت راهبردی و اقتصادی زیادی برخوردار است.
افزون بر آن، وجود عظیمترین منبع گازی جهان در مناطق کنگان و عسلویه، یعنی منطقه ویژه اقتصادی پارسجنوبی، بوشهر را به یکی از مستعدترین و مهمترین استانهای جنوبی کشورمان بدل کرده است؛ با این وجود باید اعتراف کرد که نه تنها تاکنون مردم شریف بوشهر از خوان این نعمت ناهمتا به نحوی سزاوارانه و درخور، بهرهمند نبودهاند، بلکه به دلیل غلظت عملیات تکنوژنیک و فشارهای انسانی وارده بر سرزمین، به جرأت میتوان گفت که استان بوشهر از نظر شدت ناپایداری سرزمین در ایران، میتواند کاملاً سرآمد باشد.
تخریب گسترده رویشگاههای گونههای درختی بومی منطقه، به ویژه کنار و کهور در سواحل خلیج فارس، تزریق مستقیم پسابها و پسماندهای صنعتی و شهری به خلیج فارس، ویرانی شتابان پارک ملّی نایبند و پسرفت نگرانکننده زیگونگی ارزشمند منطقه (تنوع زیستی)، به ویژه پرندگان کنارآبزی و سرانجام نابودی کشاورزی منطقه، تشدید آلودگی هوا، آب و خاک و برهم زدن بافت توپوگرافی سواحل از جمله آشکارترین عقوبتهای گران سرمایه گذاری حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری در بوشهر بوده است.
تصاویری که ملاحظه میکنید، مربوط به آذرماه گذشته است که نشان میدهد لودرها و ماشینآلات سنگین چگونه مشغول پاکتراشی تپهها و هموارکردن کوهها و انتقال خاک آنها به داخل خلیج فارس در منطقه کوه اخترهستند. آن هم در شرایطی که در جنب این منطقه (واقع در غرب عسلویه و پیش از بندر طاهری) زمینهای هموار فراوانی وجود دارد.
تصویر- حمل خاک و سنگ تپهها به سوی خلیج فارس و به حجم بیش از ۸ میلیون متر مکعب
این همه در برابر چشمان سازمان حفاظت محیط زیست کشور صورت میگیرد و تقریباً سکوت مطلق یا انفعال کامل آنها در حال شکلگیری است؛ چرا که رئیس سازمان در عسلویه گفته است: دیگر دوره نه گفتن به سرآمده است.
شایان توجه آنکه فعالان محیط زیست و علاقه مندان به طبیعت ایران، هرگز مخالف توسعه نبوده و نیستند، اما این پرسش جدی را در عسلویه قابل طرح میدانند که آیا امکان نداشت میدانهای نفتی و گازی پارس جنوبی و شمالی گسترش یافته و توسعه یابند، بدون آنکه پوشش سبز منطقه آسیب دیده و تخریبی هنگفت در آب و خاک و هوای سرزمین رخ بنماید؟
تنها کافی بود تا یک هزارم درصد از این حجم عظیم سرمایهگذاری به مصرف مطالعات ارزیابی محیط زیستی اختصاص مییافت و پیمانکاران شرکت نفت و گاز مؤظف میشدند تا چند برابر فضای سبزی را که تخریب کردهاند، از نو بازسازی کرده و بیافرینند.
تصویر- منطقه مسطح شده در ساحل خلیج فارس
به علاوه، رویشگاه منحصر به فرد مانگرو در نایبند میتوانست وظیفه بالانس بومشناختی منطقه را انجام داده و مصداق ریههای عسلویه باشد؛ به نحوی که از شدت آلودگیها در آب و هوا و خاک بکاهد. اما آنچه مورد عنایت قرار نگرفت، ملاحظات منطقی و خردمندانه محیط زیستی بود؛ همان آموزههایی که در اصل ۵۰ قانون اساسی، عدم توجه به آنها برابر با توقف حیات اجتماعی روبه رشد مردم ایران، معرفی شده است و چهره امروز بوشهر در حوزه امنیت و اقتصاد آشکارا آن را تأیید میکند. نمیکند؟